گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ترجمه کتاب نفیس (القطره)
جلد اول
بخش چهاردهم




قطره اي از دریاي کمالات و افتخارات امام دوازدهم ، باقی مانده اولیاي الهی در زمین ،
حجّت خداوند بر بندگان ، برطرف کننده غم ها و غصّه ها ،
جانشین خداوند مهربان ، و مهديّ آل محمّد علیهم السلام
حضرت حجّت بن الحسن ، امام زمان صلوات اللَّه علیه
ص: 720
ص: 721
از حکیمه خاتون دختر حضرت جواد علیه « دلائل الإمامه » 1 - کیفیّت ولادت آن حضرت : طبري رحمه الله در کتاب / 514
السلام نقل کرده است که گفت:
امام عسکري علیه السلام روزي به من فرمود: عمّه جان دوست دارم امشب نزد ما افطار کنی، زیرا امر مهمّی در آن به وقوع می
( پیوندد.( 1
عرض کردم: آن امر مهم چیست؟
فرمود: إنّ القائم من آل محمّد یولد فی هذه اللیله.
همانا آن قیام کننده از آل محمّد امشب بدنیا می آید.
عرض کردم: از چه کسی متولّد می شود و مادرش کیست؟
فرمود: نرجس.
حکیمه خاتون گوید: وارد خانه شدم، اوّل کسی که با من برخورد کرد حضرت نرجس خاتون علیها السلام بود.
به من گفت: عمّه جان ؛ فداي شما شوم حالتان چطور است؟
-1 امام عسکري علیه السلام این بانوي باعظمت را که دختر امام جواد علیه السلام و خواهر امام هادي علیه السلام و عمّه آن
حضرت و سرآمد بانوان شیعه در آن زمان بود دعوت کرد تا آنجا بماند و شاهد عینی ولادت آن آخرین ذخیره الهی باشد ، و
پس از چند روز که به محضر شریف آن حضرت شرفیاب شد . امام علیه السلام به او فرمود: عمّه جان ، هنگامی که من از دنیا
رفتم و شیعیانم دچار اختلاف شدند به افراد مورد اعتماد قصّه ولادت او را بگو، ولی باید این داستان پیش تو و آنها پنهان
باشد ... .
ص: 722
به او گفتم: بلکه من فداي شما شوم اي سرور زنان این عالم، چون کفشهایم را بیرون آوردم نرجس خاتون آمد که آب روي
پاهاي من بریزد، او را قسم دادم که چنین نکند و گفتم: بدان خداوند تبارك و تعالی تو را به نوزادي گرامی داشته است که
امشب به دنیا خواهد آمد، با شنیدن آن جامه اي از وقار و هیبت نرجس را پوشانید، و من به او بارداري و اثري از آن ندیدم.
سؤال کرد : چه وقت آن نوزاد به دنیا خواهد آمد؟ دوست نداشتم وقت مشخّصی را ذکر کنم مبادا دروغ گفته باشم لذا به او
گفتم: امام عسکري علیه السلام فرموده است: در سپیده اول صبح.
وقتی که افطار کردم و از نماز فارغ شدم خوابیدم و نرجس علیها السلام با من خوابید، سپس براي نماز شب از خواب بیدار
شدم و نرجس علیها السلام نیز بیدار شد، نماز را خواندم و به انتظار فرارسیدن صبح نشستم، نرجس به استراحت پرداخت،
چون گمان کردم صبح نزدیک شده براي جستجو از طلوع فجر بیرون آمدم و به آسمان نگاه کردم، ستارگان را دیدم که
ناپدید گشته اند و فجر اوّل خیلی نزدیک شده است، سپس برگشتم و گویا شیطان مرا به وسوسه انداخت.
امام عسکري علیه السلام از اطاق مجاور مرا صدا زد و فرمود: عمّه جان شتاب مکن، پس گویا آن امر انجام شد .
و او سجده کرد ، و شنیدم در دعایش چیزي می گفت که نفهمیدم و ندانستم چیست ؟ در این هنگام پایداري و آرامش یافتم.
چیزي نگذشت که احساس کردم نرگس به خود حرکتی داد، به او گفتم: نترس ، خدا نگهدار تو باشد. روي سینه من قرار
گرفت، و کودك را به طرف من رها کرد و خود سجده کنان بر زمین افتاد و کودك را دیدم که به حال سجده روي زمین
قرار گرفته است .
ص: 723
او در سجده اش به توحید و نبوت و امامت اقرار کرد و فرمود:
لا إله إلاّ اللَّه، محمّد رسول اللَّه ، وعلیّ حجّه اللَّه .
معبودي جز خداوند نیست ، محمّد صلی الله علیه وآله وسلم فرستاده خدا ، و علی علیه السلام حجّت پروردگار است .
آنگاه یکایک امامان را تا پدر بزرگوارش برشمرد . امام عسکري علیه السلام مرا صدا زد و فرمود: عمّه جان پسرم را نزد من
بیاور، خواستم او را اصلاح کنم و پاکیزه گردانم، دیدم به هیچگونه اصلاح نیازي ندارد و کاملًا تمیز و پاکیزه است.
کودك را نزد امام علیه السلام بردم، امام علیه السلام نور دیده اش را بغل گرفت صورت و دست و پاي مبارك او را بوسید و
زبان خویش را در دهان آن طفل نهاد و همانند مرغی که به جوجه اش با نوك خویش غذا دهد اسرار و معارف الهی را به او
چشانید و سپس به او فرمود: فرزندم بخوان .
آغاز کرد . « بسم اللَّه الرحمن الرحیم » آن مولود مبارك لب ها را گشود و خواندن قرآن را از
سپس امام علیه السلام بعضی از کنیزان را که می دانست راز نگهدار هستند و این خبر را فاش نمی کنند فرا خواند و نوزاد را
به آنها نشان داد و فرمود :
بر این طفل سلام کنید و او را ببوسید و بگوئید: ترا به خدا سپردیم، و باز گردید. بعد از آن فرمود: عمّه جان، نرجس را بخوان
تا نزد من آید.
او را صدا زدم و گفتم : امام علیه السلام ترا می خواند که نوزادت را ببینی و با او وداع کنی، و من پس از مشاهده آن امر مهم
و گذراندن آن شب تاریخی به خانه برگشتم .
فردا وقتی به محضر امام علیه السلام رسیدم نوزاد را نزد آنها نیافتم، ولادت مسعود او را به آن حضرت تبریک گفتم و از
ایشان سراغ نوزادش را
ص: 724
گرفتم، به من فرمود:
یا عمّه؛ هو فی ودایع اللَّه إلی أن یأذن اللَّه فی خروجه.
( او در امان خدا و تحت حمایت او است تا اینکه خداوند به او اجازه خروج دهد.( 1
طبري رحمه الله در همان کتاب روایت دیگري نظیر این روایت ذکر کرده و مختصري اضافه دارد که در اینجا نقل می کنیم:
. (2)« جاءَ الحَقُّ وَزَهَقَ الباطِلُ إنَّ الباطِلَ کانَ زَهُوقاً » : فوضعت صبیّاً کأنّه فلقه قمر ، علی ذراعه الأیمن مکتوب
حق پدیدار شد و باطل » : نرجس علیها السلام نوزادي که گویا ماه پاره اي بود به دنیا آورد، بر بازوي راست او نوشته شده بود
. « نابود گردید، و به راستی که باطل از بین رفتنی است و بقا ندارد
امام علیه السلام مدتی با او اظهار محبت کرد و گفتگو نمود تا لب به سخن گشود، و آنگاه یکایک امامان را بر شمرد تا به
خودش رسید، و براي دوستانش دعا کرد که خدا بدست او فرج و گشایشی حاصل فرماید.
سپس بین من و امام علیه السلام تاریکی فاصله انداخت و بعد از آن، نوزاد را ندیدم، عرض کردم: اي سرور من، آن نوزادي
که نزد خدا گرامی است کجا رفت؟
فرمود: آنکه از تو به آن کودك سزاوارتر است او را گرفت.
من از جا برخاستم و به منزل برگشتم، بعد از چهل روز به خانه امام عسکري علیه السلام شرفیاب شدم، پسر بچّه اي را دیدم
که در میان خانه راه می رود، چهره اي از چهره او زیباتر، لغتی از لغت او فصیح تر، و کلامی از کلام او دلنشین تر ندیده بودم
.
. -1 دلائل الإمامه: 497 ح 93 ، تبصره الولی: 15 ح 3
. -2 سوره إسراء ، آیه 81
ص: 725
به امام علیه السلام عرض کردم: این کیست که با این اوصاف می بینم؟
فرمود : هذا المولود الکریم علی اللَّه؟
این همان مولود عزیز و گرامی نزد خدا است.
عرض کردم: او که بیشتر از چهل روز نیست که به دنیا آمده در حالی که شبیه چهل روزه ها نیست. امام علیه السلام تبسّمی
نمود و فرمود:
أما علمتِ أنّا معاشر الأوصیاء ننشأفی الیوم کما ینشأ غیرنا فی الجمعه، وننشأ فی الجمعه کما ینشأ غیرنا فی الشهر، وننشأ فی الشهر
کما ینشأ غیرنا فی السنه.
عمّه جان آیا نمی دانی که ما طایفه امامان در هر روز به اندازه یک هفته دیگران ، در هر هفته به اندازه یک ماه و در هر ماه به
( اندازه یک سال آنها رشد می کنیم.( 1
و شاعر چه نیکو سروده است:
صاحب العصر الإمام المنتظر
من بما یأباه لایجري القدر
حجّهاللَّه علی کلّ البشر
خیر أهل الأرض فی کلّ الخصال
شمس أوج المجد مصباح الظلام
صفوه الرحمان من بین الأنام
الإمام بن الإمام بن الإمام
قطب أفلاك المعالی والکمال
فاق أهل الأرض فی عزّ وجاه
فارتقی فی المجد أعلی مرتقاه
لو ملوك الأرض حلّوا فی ذراه
کان أعلی صفّهم صفّ النعال
یا أمین اللَّه یا شمس الهدي
یا إمام الخلق یا بحر الندي
عجّلن عجّل فقد طال المدي
واضمحلّ الدین واستولی الضلال
او صاحب دوران و امامی است که همگان انتظار قدومش را دارند ، کسی است که اگر چیزي را نخواهد و نپذیرد مورد تقدیر
الهی واقع نمی شود، و جریان پیدا نمی کند.
او حجّت الهی بر همه افراد بشر است ، و از همه اهل عالم در تمام خصلت هاي نیکو بهتر و برتر است .
. -1 دلائل الإمامه: 500 ضمن ح 94 ، تبصره الولی: 19 ضمن ح 4
ص: 726
خورشید آسمان عظمت و چراغ روشنی بخش تاریکی ها است، او برگزیده خداوند مهربان از میان آدمیان است .
او امام است و پدرانش امام بوده اند ، مدار دائره همه صفات عالی و کمالات است .
در عزّت و عظمت و شکوه از همه فراتر است، و در بزرگواري و بخشندگی در بالاترین مرتبه قرار گرفته است .
اگر پادشاهان روي زمین در سراي او وارد شوند ، برترین مرتبه آنها جایگاه کفشها است .
اي امین پروردگار ، و اي خورشید هدایت ، اي پیشواي مخلوقات ، و اي دریاي سخاوت و بخشش .
در ظهورت شتاب کن که مدّت غیبت تو طولانی شد ، و دین الهی از بین رفت و گمراهی چیره شد .
و اشکالی ندارد در اینجا اشعاري فارسی که از سروده هاي آیه اللَّه استاد حاج شیخ محمد حسین اصفهانی قدس سره درباره
ولادت باسعادت امام زمان صلوات اللَّه علیه می باشد ذکر کنیم :
اي نسیم سحري، این شب روشن چه شب است
مگر امشب مه من شمع دل انجمن است
چه شب است این شب فیروز دل افروز چه روز
مگر امشب شب اشراق دل آرام من است
مشرق شمس ابد مطلع انوار ازل
صاحب العصر أبوالوقت امام زمن است
مظهر قائم بالقسط حجاب ازلی
معلن سرّ خفی مظهر ما قد بطن است
مرکز دائره هستی و قطب الأقطاب
آنکه با عالم امکان مثَل روح و تن است
ص: 727
مالک کن فیکون و مَلِک کون و مکان
مظهر سلطنت قاهره ذي المنن است
بحر موّاج ازل چشمه سرشار ابد
کاندر آن صبح و مسا روح قدس غوطه زن است
طور سیناي تجلّی که بسی همچو کلیم
أرنی گو سر کویش همگی را وطن است
یوسف مصر حقیقت که دو صد یوسف حسن
نتوان گفت که آن درّ ثمین را ثمن است
حجّت قاطعه و قامع الحاد و ضلال
رحمت واسعه و کاشف کرب و محن است
حاوي علم و یقین حامی دین وآئین
ماحی زیغ و زلل محیی فرض و سنن است
جامع الشمل پس از تفرقه اهل ضلال
باسط العدل پس از آنکه زمین پر فتن است
اي سلیمانِ جهان پادشه عرش مکان
خاتم مُلک تو تا کی بکف اهرمن است
اي هماي ملأ قدس و حمام جبروت
تا به کی روضه دین مسکن زاغ و زغن است
اي رخت کعبه توحید و درت کوي اُمید
تا به کی کعبه دلها همه بیت الوثن است
پرده از سرّ أنا اللَّه برانداز دمی
تا بدانند که شایسته این ما و من است
دل بدریا زده از شوق جمالت الیاس
خضر از عشق تو سرگشته رَبْع( 1) و دمن است
-1 ربع ؛ جاي اقامت در ایّام بهار را گویند .
ص: 728
کعبه درگه تو قبله ارواح و عقول
خاك پاك ره تو سجده گه مرد و زن است
اي ز روي تو عیان جنّت ارباب جنان
بی تو فردوس برین بر همه بیت الحزن است
اي که در ظلّ لواي تو کند گردون جاي
نوبت رایت اسلام بر افراشتن است
اي ز شمشیر تو از خوف، دل دهر دو نیم
گاه خونخواهی شاهنشه خونین کفن است
مطابق است . « نور » و ذکر شده است که تاریخ ولادت آن حضرت صلوات اللَّه علیه به حساب ابجد با کلمه
، « تا او را بر تمام ادیان غالب گرداند » (1)« لِیُظْهِرَه عَلَی الدّین کُلِّه » 2 - از امام صادق علیه السلام در تأویل آیه شریفه / 515
روایت شده که فرمود:
واللَّه ما نزل تأویلها بعد، ولا ینزل تأویلها حتّی یخرج القائم.
( به خدا قسم مضمون این آیه تحقّق نیافته و تحقق نمی یابد تا قائم علیه السلام خروج کند.( 2
و نعمت هاي ظاهري و باطنی » (3)« وَأسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَه ظاهِرَهً وَباطِنَه » 3 - از امام کاظم علیه السلام در تأویل آیه شریفه / 516
روایت شده است که فرمود: ، « خود را بر شما سرازیر کرد
النعمه الظاهره: الإمام الظاهر، والنعمه الباطنه: الإمام الغائب.
مراد از نعمت ظاهري امام ظاهر و آشکار است، و مقصود از نعمت باطنی
. -1 سوره توبه ، آیه 33 ؛ سوره فتح ، آیه 28 ؛ سوره صفّ ، آیه 9
688/ 121 ح 1 ، تأویل الآیات: 2 / 60 ح 58 ، تفسیر برهان : 2 / 324 ح 36 و 51 / 670 ح 16 ، بحار الأنوار : 52 / -2 کمال الدین: 2
. ح 7
. -3 سوره لقمان ، آیه 20
ص: 729
( امامی است که از دیده ها پنهان باشد.( 1
4 - فضل بن شاذان رحمه الله از امام صادق علیه السلام نقل می کند که : امام غایب (به هنگام ظهور) این آیه را تلاوت / 517
می کند :
. (2)« بَقِیَّهُاللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین »
. « بقیّه اللَّه یعنی باقی مانده حجّت هاي الهی براي شما بهتر است اگر اهل ایمان باشید »
( و بعد از آن می فرماید: من بقیه اللَّه و باقی مانده حجتّ هاي الهی هستم .( 3
5 - علیّ بن ابراهیم قمی رحمه الله در تفسیرش از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت فرمود: / 518
وَبِئْرٍ مُعَطَّلَهٍ وَقَصْ رٍ » یعنی چاه پر آبی که تعطیل مانده و از آن بهره برداري نمی شود - در آیه شریفه - « بئر معطّله » مقصود از
( 4) ، حضرت مهدي (صلوات اللَّه علیه) است.( 5 )« مَشیدٍ
6) ، از امام باقر علیه )« الجَوارِ الکُنَّسِ × فَلا اُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ » در تفسیر آیه شریفه « غیبت » 6 - نعمانی رحمه الله در کتاب / 519
السلام نقل کرده است که فرمود:
( آخرین امام است که از دیدگان پنهان می شود.( 7 « ستاره پنهان شده » یعنی « خنّس » مراد از
، 277 ح 2، کفایه الأثر: 323 ، منتخب الأثر: 239 ح 3 / 150 ح 2، تفسیر برهان : 3 / 368 ح 6، بحار الأنوار : 51 / -1 کمال الدین: 2
. انوار المضیئه: 20
. -2 سوره هود ، آیه 86
-3 نور الأبصار: 172 . و در روایتی از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمود : اوّل چیزي که امام زمان علیه السلام به
.« 192 ضمن ح 24 / بحار الأنوار: 52 » . « بَقِیَّهُ اللَّه خَیْرٌ لَکم إنْ کُنْتم مُؤْمنین » : آن تکلّم می کند این آیه است
. -4 سوره حجّ ، آیه 45
یعنی چاهی که از آن آب کشیده نشود و مقصود از آن امامی است که « بِئْر مُعَطَّلَه » : 85 ، فرموده است / -5 تفسیر قمی : 2
. « 96 ح 6 به نقل از تفسیر قمی / تفسیر برهان : 3 » . غایب گشته و از علم او بهره برداري نمی شود
. -6 سوره تکویر ، آیه 15 و 16
433 ح 3. و نیز کلینی رحمه الله / 51 ذیل ح 26 وص 137 ح 6، تفسیر برهان : 4 / -7 غیبه نعمانی : 75 سطر 8 ، بحار الأنوار : 5
325 ح 1 ، و شیخ طوسی رحمه الله در کتاب غیبت: 101 (با / 341 ح 23 ، شیخ صدوق رحمه الله در کمال الدین: 1 / در کافی : 1
769 ح 16 از اُمّ هانی نقل می کند که گفت : از امام باقر علیه / کمی اختلاف) آن را روایت کرده اند . در تأویل الآیات: 2
السلام از تفسیر این آیه سئوال کردم ، فرمود : اي امّ هانی ! مقصود امامی است که در سال 260 پنهان می شود سپس مانند
ستاره درخشان در شب تاریک ظاهر می شود ، اي امّ هانی ! اگر زمان او را درك کنی چشمانت روشن خواهد شد .
ص: 730
از تو درباره آن ساعت می » (1)« یَسْئَلُونَکَ عَنِ الساعَه » : در این آیات - « ساعه » 7 - طبق روایاتی که وارد شده مراد از / 520
و تو چه می دانی شاید آن » (3)« وَما یُدْریکَ لَعَلّ الساعَه » ، « علم به آن ساعت نزد او است » (2)« وَعِنْدَهُ عِلْمُ الساعَه » ، « پرسند
کسانی که درباره آن ساعت جدال می کنند هر آینه در » (4)« الَّذینَ یُمارُونَ فِی الساعَه » و ، « ساعت موقعش نزدیک باشد
( وجود مقدّس حضرت مهدي ارواحنا فداه و ظهور شریف آن حضرت است .( 5 - « گمراهی دور و درازي هستند
این » (6)« الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْب × هُديً لِلْمُتَّقین » 8 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب کمال الدین در تفسیر آیه شریفه / 521
از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: ،« قرآن پرهیزکاران را هدایت می کند، کسانی که به غیب ایمان دارند
المتّقون: شیعه علیّ علیه السلام والغیب: فهو الحجّه الغائب.
( پرهیزکاران شیعیان حضرت علی علیه السلام هستند، و مراد از غیب حجّت غایب است .( 7
قسم به خورشید و تابش » (8)« وَالشَمْسِ وَضُحیها » 9 - شرف الدین رحمه الله در کتاب تأویل الآیات در تفسیر آیه شریفه / 522
می گوید : « آن
مراد از خورشید رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم است و مقصود از تابش خورشید و
-1 سوره أعراف ، آیه 187 ؛ سوره نازعات ، آیه 2
. -2 سوره زخرف ، آیه 85
. -3 سوره أحزاب ، آیه 63 ؛ سوره شوري ، آیه 4
. -4 سوره شوري ، آیه 18
. 1 ح 6 / -5 بحار الأنوار : 53
. -6 سوره بقره ، آیه 2 و 3
124 ح / 52 ح 29 و 52 / 181 ح 1، بحار الأنوار : 51 / 53 ح 5 و 2 / 18 سطر 1، تفسیر برهان : 1 / 340 ح 20 و 1 / -7 کمال الدین: 2
. 8
. -8 سوره شمس ، آیه 1
ص: 731
( نور آن حضرت قائم ارواحنا فداه و ظهور آن حضرت می باشد .( 1
آیا کسی هست (جز خداوند) که » (2)« أمَّنْ یُجیبُ المُضْ طَرَّ » 10 - علی بن ابراهیم قمی رحمه الله در تفسیر آیه شریفه / 523
از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: ، « مضطرّ را اجابت کند وقتی او را بخواند
نزلت فی القائم من آل محمّد علیهم السلام، هو واللَّه المضطرّ إذا صلّی فی المقام رکعتین ودعا اللَّه فأجابه، ویکشف السوء،
ویجعله خلیفه فی الأرض.
او است ؛ هنگامی که در مقام ابراهیم دو « مضطرّ » این آیه در حق قائم آل محمد علیهم السلام نازل شده است ، به خدا قسم
رکعت نماز بگذارد و خدا را بخواند، خداوند دعاي او را مستجاب گرداند و اندوه و گرفتاري او را برطرف نماید، و او را در
( روي زمین جانشین خود قرار دهد.( 3
هنگامی که در شیپور دمیده شود یا » (4)« فإذا نُقِرَ فِی الناقُور » 11 - مفضّل از امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه / 524
نقل کرده است که فرمود: مقصود وقت ظهور حضرت مهدي (صلوات اللَّه علیه) است و خداوند زمانی ، « در قلب اشاره شود
که آن را اراده فرماید نقطه اي را در دل مبارك آن حضرت به ارتعاش درمی آورد و او در آن هنگام به امر خدا قیام می
( کند.( 5
803 ، و در ذیل آیه مذکور شش روایت آورده شده است ، ولی عبارتی که در متن ذکر شده در آنها / -1 تأویل الآیات: 2
وجود مقدّس « خورشید » نیست . در حدیث اوّل از این باب از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود : مقصود از
.« 72 ح 6 / بحار الأنوار : 24 » . قیام حضرت قائم (ارواحنا فداه) است « تابش آن » امیر مؤمنان علی علیه السلام است ، و مقصود از
. -2 سوره نمل ، آیه 62
. 208 ح 7 ، المحجّه : 165 / 48 ح 11 ، تفسیر برهان : 3 / 129 ، بحار الأنوار : 51 / -3 تفسیر قمی : 2
. -4 سوره مدّثّر ، آیه 8
343 ح / 284 ح 11 ، الکافی : 1 / 57 ح 49 ، غیبه طوسی : 13 ، بحار الأنوار : 52 / -5 غیبه نعمانی : 187 ح 40 ، بحار الأنوار : 51
. 349 ح 42 ، الإمامه والتبصره: 123 ح 121 / 30 ، کمال الدین: 2
ص: 732
« شمس » 12 – فرات رحمه الله در کتاب تفسیر خود از امام حسین و امام باقر علیهما السلام در تفسیر آیات ابتداي سوره / 525
روایت کرده است که فرمودند:
یعنی ماه « قمر » رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم است ، و مراد از « وَالشَمْس وَضُحیها » یعنی خورشید در آیه « شمس » مراد از
حضرت « وَالنَّهارِ إذا جَلَّیها » یعنی روز در آیه « نهار » امیر مؤمنان علی علیه السلام است ، و مقصود از « وَالقَمَرِ إذا تَلیها » در آیه
( قائم (صلوات اللَّه علیه) است.( 1
خداوند نورش را به طور کامل ظاهر » (2)« وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِه » در تفسیر آیه شریفه « کافی » 13 – کلینی رحمه الله در کتاب / 526
از حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام روایت کرده است : ، « گرداند گر چه مردمان کافر آن را خوش ندارند
( آن با ولایت و رهبري حضرت قائم (صلوات اللَّه علیه) تحقق پیدا می کند.( 3
بگو اگر » (4)« قُلْ أرَأیْتُمْ إنْ أصْ بَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یأْتیکُم بِماءٍ مَعین » 14 - امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه شریفه / 527
فرمود : ، « دیدید که آب مورد نیاز شما ناپدید گردیده و در زمین فرو رفته است چه کسی براي شما آب گوارا بیاورد
این آیه در شأن حضرت قائم (صلوات اللَّه علیه) است ، خداوند تبارك و تعالی فرموده است:
إن أصبح إمامکم غائباً عنکم لاتدرون أین هو فمن یأتیکم بإمام ظاهر یأتیکم بأخبار السّماوات والأرض وحلال اللَّه جلّ وعزّ
وحرامه؟
1 می باشند . - 79 ذیل ح 20 ، و آیه ها در سوره شمس: 3 / -1 تفسیر فرات: 563 ح 3 ، بحار الأنوار : 24
. -2 سوره صفّ ، آیه 8
، 328 ح 3 / 60 سطر 1 ، تفسیر برهان : 4 / 29 ح 59 و 51 336/ 318 ح 24 / 432 ضمن ح 91 ، بحار الأنوار : 23 / -3 الکافی : 1
365 می گوید : فرمایش خداوند تبارك و تعالی : / 686 ح 5 . علیّ بن ابراهیم قمی رحمه الله در تفسیر خود : 2 / تأویل الآیات: 2
به ظهور حضرت قائم آل محمّد علیهم السلام تحقّق پیدا می کند « خدا نور خود را به طور کامل ظاهر گرداند » « وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِه »
. « 49 ح 16 به نقل از تفسیر قمی / بحار الأنوار : 51 » .
. -4 سوره ملک ، آیه 30
ص: 733
اگر امام و پیشواي شما از دیدگان شما ناپدید گردید و ندانستید که او در کجا است ؟ چه کسی آن امام را ظاهر و آشکار
کند که از خبرهاي آسمان و زمین براي شما باز گوید و حلال و حرام الهی را بیان کند؟
( سپس فرمود: بخدا سوگند ، این آیه هنوز تحقق نیافته است ولی حتماً واقع خواهد شد.( 1
روایت ، « این است دین استوار و راستین » (2)« وَذلکَ دینُ القَیِّمَه » 15 - از امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه / 528
شده است که فرمود:
( مراد دین قائم (صلوات اللَّه علیه) و حکومت آن حضرت است.( 3
و زمین به نور پروردگارش روشن » (4)« وَأشْرَقَت الأرضُ بِنُورِ رَبِّها » 16 - شیخ مفید رحمه الله در تفسیر آیه شریفه / 529
از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: ، « گردد
إذا قام القائم علیه السلام أشرقت الأرض بنور ربّها، واستغنی العباد عن ضوء الشمس، وذهبت الظلمه.
وقتی حضرت قائم (صلوات اللَّه علیه) قیام کند زمین به نور پروردگارش روشن گردد و مردم از روشنایی خورشید بی نیاز
( شوند و تاریکی از بین برود.( 5
در تفسیر آیه نور حدیثی را از امیر مؤمنان علی علیه السلام « غایه المرام » 17 - سید هاشم بحرانی قدس سره در کتاب / 530
نقل کرده است که آن حضرت هر قسمت از این آیه شریفه را به وجود مقدّس یکی از معصومین علیهم السلام تفسیر و تأویل
نموده اند .
. 52 ح 27 ، غیبه طوسی : 101 ، انوار المضیئه: 19 / 325 ح 3، بحار الأنوار : 51 / -1 کمال الدین: 1
. -2 سوره بیّنه ، آیه 5
. 489 ح 1 / 370 ح 44 ، تفسیر برهان : 4 / 831 ح 2، بحار الأنوار : 23 / -3 تأویل الآیات: 2
. -4 سوره زمر ، آیه 69
.280/ 337 ضمن ح 77 ، إلزام الناصب: 2 / -5 الإرشاد: 410 سطر 3، بحار الأنوار : 52
ص: 734
ما ابتدا آیه شریفه و ترجمه آن را ذکر نموده ، سپس تأویل آن را طبق حدیث بیان می کنیم :
اَللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکوهٍ فیها مِصْ باح الْمِصْ باحُ فی زُجاجَهٍ الزُّجاجَهُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّيٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ »
مُبارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لا شَرْقِیَّهٍ وَلا غَرْبِیَّهٍ یَکادُ زَیْتها یُضی ءُ وَلَوْلَمْ تَمْسَسْهُ نار نُورٌ عَلی نُور یَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاء وَیَضْرِبُ اللَّه الْأَمْثال
. (1)« لِلنَّاسِ وَاللَّه بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلیم
خدا روشنی و روشنایی بخش آسمان ها و زمین است، مثال نور او به چراغ دانی ماند که در آن چراغی نهاده باشند ، و آن »
چراغ در شیشه اي قرار گرفته باشد که مانند ستاره درخشانی تلألؤ نماید ، و از درخت بابرکت زیتون شعله ور و افروخته گردد
، و آن درخت شرقی یا غربی نباشد، و بدون آنکه زیت و روغن آن با آتشی برخورد داشته باشد روشنایی بخشد، نوري است
بر فراز نور ، خدا هر کس را بخواهد به طرف نور خود هدایت کند، و خداوند این مثل ها را براي مردم می زند، و او بر همه
. « چیز دانا است
و امّا تأویل آیه : امیر مؤمنان علی علیه السلام فرموده است :
حسن و حسین علیهما « الزُّجاجَه » من هستم، مقصود از « وَالْمِصْ باح » ، محمّد صلی الله علیه وآله وسلم است « المِشْکوه » مراد از
امام صادق علیه « زَیْتُونَه » ، امام باقر علیه السلام « یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبارَکَه » ، امام سجاد علیه السلام « کَأنَّها کَوْکَبٌ دُرِّيٌّ » ، السلام
امام « یَکادُ زَیْتُها یُضیئُ » ، علیّ بن موسی الرضا علیهما السلام « وَلا غَرْبِیَّهٍ » ، موسی بن جعفر علیهما السلام « لا شَرْقِیَّهٍ » ، السلام
یَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ » ، امام عسکري علیه السلام « نُورٌ عَلی نُور » ، امام هادي علیه السلام « وَلَوْ لَمْ تَمْسَ سْهُ نارٌ » ، جواد علیه السلام
( قائم آل محمّد حضرت مهدي (صلوات اللَّه علیه) است.( 2 « یَشاءُ
. -1 سوره نور ، آیه 35
. 136 ح 16 ، المحجّه: 147 ، الآیات الباهره: 199 / -2 غایه المرام: 317 ، تفسیر برهان: 3
ص: 735
فَاسْتَبِقُوا الخَیْرات أیْنَما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُم » در تفسیر آیه شریفه « غیبت » 18 - محمّد بن ابراهیم نعمانی رحمه الله در کتاب / 531
از امام صادق علیه ، « در کارهاي خوب از یکدیگر پیشی بگیرید ، هر کجا باشید خداوند همه شما را می آورد » (1)« اللَّهُ جَمیعاً
السلام روایت کرده است که فرمود:
نزلت فی القائم علیه السلام وأصحابه یجتمعون علی غیر میعاد.
( این آیه درباره حضرت قائم (صلوات اللَّه علیه) و یاران آن حضرت نازل شده است که بدون وعده پیشین گِرد هم آیند.( 2
19 - شیخ مفید قدس سره از علی بن عقبه و او از پدرش نقل کرده است که گفت: / 532
هنگامی که قائم (صلوات اللَّه علیه) قیام کند به عدالت داوري کند، و در دوران او ظلم و ستم بر طرف شود، و راهها امنیّت
پیدا کند، و زمین برکات خود را خارج گرداند، و هر حقّی را به صاحب آن برگرداند، هر کس اهل هر دینی باشد به اسلام
گرایش پیدا کند و به آن ایمان آورد.
. (3)« وَلَهُ أسْلَمَ مَنْ فِی السمواتِ وَالأرْض طَوْعاً وَکَرْهاً وَإلَیْهِ یُرْجَعُون » : آیا نشنیده اي که خداوند تبارك و تعالی فرموده است
. « همه اهل آسمان و زمین خواه ناخواه تسلیم فرمان او گردند »
در میان مردم به حکم داود( 4) و محمّد صلی الله علیه وآله وسلم داوري کند، و در این هنگام زمین گنج هاي پنهان خود را
ظاهر کند و برکاتش را آشکار سازد، و بی نیازي همه مؤمنین را فرا گیرد به طوري که کسی محلّی براي پرداخت صدقه و
احسان خود پیدا نکند. سپس فرمود:
إنّ دولتنا آخر الدول ولم یبق أهل بیت لهم دوله إلّا ملکوا قبلنا لئلّا یقولوا إذا رأوا سیرتنا: إذا ملکنا سرنا بمثل سیره هؤلاء.
. -1 سوره بقره ، آیه 148
. 51 سطر 14 / 162 ح 3، إلزام الناصب: 1 / 58 ح 52 ، تفسیر برهان: 1 / -2 غیبه نعمانی: 241 ح 37 ، بحارالأنوار: 51
. -3 سوره آل عمران ، آیه 83
-4 یعنی در داوري شاهد و گواه طلب نمی کند، و بر اساس علم خود قضاوت نماید.
ص: 736
همانا دولت ما آخرین دولت ها است، و اهل هر صنف و طایفه اي پیش از ما به حکومت رسد و پادشاهی کند تا هنگامی که
حکومت ما را دید و روش ما را در زمامداري مشاهده کرد نگوید: ما هم اگر به حکومت رسیده بودیم اینگونه عمل می
کردیم و همین روش را اجرا می نمودیم.
عاقبت از آن پروا پیشگان و پرهیزکاران » (1)« وَالْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقین » : و این فرمایش خداوند تبارك و تعالی است که فرمود
(2).« است
3) فرمود : )« یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصابِرُوا وَرابِطُوا ... تُفْلِحُون » 20 - امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه شریفه / 533
( اصبروا علی أداء الفرائض وصابروا عدوّکم، ورابطوا إمامکم المنتظر.( 4
بر انجام واجبات صبر کنید، و در مقابل دشمن مقاومت و پایداري کنید، و با امام خود که انتظار قدومش را دارید رابطه داشته
باشید .
کسی از اهل کتاب نیست جز » (5)« وَإنْ مِنْ أهْلِ الکِتاب إلَّا لَیُؤْمِنَنَّ ... شَهیداً » 21 - قمی رحمه الله در تفسیر آیه شریفه / 534
از امام باقر ، « آنکه پیش از مرگش به او یعنی حضرت عیسی علیه السلام ایمان آورد، و در روز قیامت بر آنها گواه خواهد بود
علیه السلام نقل کرده است که فرمود:
( إنّ عیسی ینزل قبل یوم القیامه إلی الدنیا فلا یبقی أهل ملّه یهوديّ ولا غیره إلّا آمن به قبل موته، ویصلّی خلف المهديّ.( 6
. -1 سوره أعراف ، آیه 128
.465/ 338 ح 83 ، إعلام الوري: 462 ، کشف الغمّه: 2 / -2 الإرشاد: 412 ، بحار الأنوار : 52
. -3 سوره آل عمران ، آیه 200
334 ح 4، ینابیع المودّه: 421 ، غایه المرام: 408 / 219 ح 14 ، تفسیر برهان : 1 / -4 غیبه نعمانی : 199 ح 13 ، بحار الأنوار : 24
. 127 ح 47 / ح 3، منتخب الأثر: 515 ح 7، تأویل الآیات: 1
. -5 سوره نساء ، آیه 159
، 427 ح 1، منتخب الأثر: 479 ح 1، ینابیع المودّه: 422 / 50 ح 24 ، تفسیر برهان : 1 / 158 ، بحار الأنوار : 53 / -6 تفسیر قمی : 1
. الآیات الباهره: 59
ص: 737
همانا حضرت عیسی علیه السلام پیش از روز قیامت به دنیا فرود آید هیچ اهل دینی از یهود و غیر آن باقی نماند جز آنکه
پیش از وفاتش به او ایمان آورد، و او در پشت سر حضرت مهدي (صلوات اللَّه علیه) نماز می خواند .
و از کسانی که گفتند ما نصاري هستیم عهد و » (1)« إنّا نَصاري » 22 - از امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه / 535
روایت شده است که فرمود: سیخرج مع القائم علیه السلام منّا عصابه منهم. ، « پیمان گرفتیم
( به زودي جماعتی از آنان با حضرت قائم (صلوات اللَّه علیه) خروج خواهند نمود.( 2
آیا انتظاري دارند جز آنکه فرشتگان بر آنها فرود » (3)« هَلْ یَنْظُرُونَ إلّا أنْ تَأْتِیَهُمُ المَلائِکَه » 23 - در روایتی آیه شریفه / 536
به وجود شریف آن حضرت تفسیر شده است. ، « آیند
روزي که بعضی از آیات پرودگارت » (4)« یَوْم یَأْتی بَعْضُ آیاتِ رَبِّک » 24 - و نیز فرموده اند: این قسمت از آیه شریفه / 537
( اشاره به ظهور حضرت حجّت (ارواحنا فداه) دارد.( 5 ، « ظاهر شود
او است آن کسی که رسول » (6)«... هُوَ الَّذي أرْسَلَ رَسُولَه » ذیل آیه شریفه « تفسیر » 25 - عیّاشی رحمه الله در کتاب / 538
خود را براي هدایت مردم و
. -1 سوره مائده ، آیه 14
. 405 ح 621 / 454 ح 1، التهذیب: 7 / 352 سطر 2، تفسیر برهان : 1 / -2 الکافی : 5
. -3 . سوره انعام ، آیه 158
. -4 . سوره انعام ، آیه 158
336 ح 8 و در آن فرموده است : آیه و نشانه اي که انتظارش را می کشند حضرت قائم (ارواحنا فداه) است / -5 کمال الدین: 2
564 ح 4. و در روایت دیگري در تفسیر این آیه از امام صادق علیه السلام نقل / 51 ح 25 ، تفسیر برهان : 1 / . بحار الأنوار : 51
357 ح 54 ، بحار / شده است که فرمود : مقصود خروج امام قائم منتظر از ما اهل بیت است . این حدیث را در کمال الدین: 2
524 ح 4 روایت کرده اند . / 149 ح 67 ، و تفسیر برهان : 1 / الأنوار : 52
. -6 سوره توبه ، آیه 33 ؛ سوره صفّ ، آیه 9
ص: 738
از امام صادق علیه ،« آموختن دین حق فرستاد تا او را بر تمام ادیان چیره گرداند اگر چه براي مشرکان ناخوش آیند باشد
السلام روایت کرده است که فرمود: وقتی که حضرت قائم (صلوات اللَّه علیه) خروج کند مشرك و کافري نباشد مگر اینکه
( خروج آن حضرت براي او ناخوش آیند باشد .( 1
اگر عذاب » (2)« وَلَئِنْ أخَّرْنا عَنْهُمُ العَذاب إلی اُمَّه مَعْدُودَه » در تفسیر آیه شریفه « غیبت » 26 – نعمانی رحمه الله در کتاب / 539
از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: ، « را از آنها تا امّتی معدود تأخیر بیندازیم
العذاب خروج القائم علیه السلام والاُمّه المعدوده أهل بدر وأصحابه.
عذاب ؛ خروج قائم علیه السلام است و منظور از اُمّت معدود اصحاب آن حضرت هستند که به عدد اهل بدر یعنی سیصد و
( سیزده نفر می باشند.( 3
27 - عیّاشی در تفسیر خود از محمّد بن مسلم نقل کرده است که : / 540
آیا نمی اندیشی » « ألَمْ تَرَ إلَی الَّذینَ قیلَ لَهُمْ کُفُّوا - إلی قوله( 4) - وَنَتَّبِع الرُسُل » امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه شریفه
درباره کسانی که به آنها گفته شد: اکنون از جنگ کردن خودداري کنید و به نماز و زکات بپردازید و آنگاه که حکم جهاد
فرمود: ، «؟ صادر شد گفتند: خداوندا ! چرا بر ما دستور جنگ کردن دادي؟ چه می شد اگر آن را مقداري تأخیر می انداختی
289 می نویسد : این آیه درباره قائم آل محمّد علیهم السلام نازل شده / 50 ح 22 ، و در تفسیر قمی : 1 / -1 بحار الأنوار : 51
است . و قسمت آخر آیه شریفه در حدیث دوّم از همین بخش ذکر شد .
. -2 سوره هود ، آیه 8
. 208 ح 1، المحجّه : 102 / 58 ح 51 ، تفسیر برهان : 2 / -3 غیبه نعمانی : 127 سطر 3، بحار الأنوار : 51
ولی این فرمایش صحیح نیست ، زیرا آیات بهم پیوسته ، « ونتّبع الرسل » این است که آیه را ادامه دهید تا « إلی قوله » -4 معناي
ألَمْ تَرَ إلَی » نیستند ، آیه پیشین در سوره نساء ، و آیه اي که بعد از آن آمده در سوره ابراهیم است ، و بنابراین ذکر آیه شریفه
در اینجا مناسب نیست بلکه در مورد امام مجتبی علیه السلام نازل شده است ، و در کتاب کافی و تفسیر برهان این دو «... الَّذینَ
آیه مخلوط شده است .
ص: 739
( آنها تأخیر جنگ را تا زمان قائم (صلوات اللَّه علیه) اراده کردند.( 1
28 - عیّاشی در تفسیر خود نقل می کند: روزي در محضر امام صادق علیه السلام صحبت از خانه هاي بنی عباس به / 541
خداوند خرابی آنها را « أراناها اللَّه خراباً أو خرّبها بأیدینا » : میان آمد که هنوز ثابت و برقرار مانده اند، یکی از حاضرین گفت
به ما نشان دهد یا آنها را به دست ما ویران گرداند .
امام علیه السلام فرمود: لاتقل هکذا، بل یکون مساکن القائم وأصحابه .
این طور نگو، زیرا آنها خانه هاي قائم علیه السلام و یاران او خواهد بود.
آیا نشنیده اي خداوند تبارك و تعالی فرموده است:
. (2)« وَسَکنْتُم فی مَساکِنِ الَّذینَ ظَلَمُوا أنْفُسَهُم »
( و شما ساکن شدید در خانه هاي کسانی که به خود ستم کردند.( 3
4) فرمود : )« وَلَقَدْ آتَیْناكَ سَبْعاً مِنَ المَثانی وَالْقُرْآنِ العَظیم » 29 - امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه / 542
ظاهرها الحمد وباطنها ولد الولد، والسابع منها القائم علیه السلام.
که خداوند به پیغمبرش مرحمت فرمود ظاهراً سوره حمد است و باطناً ائمّه معصومین علیهم السلام است که « سبعاً من المَثانی »
( هفتمین آنها قائم (صلوات اللَّه علیه) می باشد .( 5
132 ح / 217 ح 2 و 52 / 258 ح 196 ، بحار الأنوار : 44 / 394 ح 2، تفسیر عیّاشی : 1 / 330 ح 56 ، تفسیر برهان : 1 / -1 الکافی : 8
. 35 ، المحجّه: 61
. -2 سوره ابراهیم ، آیه 45
. 321 ح 3، المحجّه: 110 / 347 ح 95 ، تفسیر برهان : 2 / 235 ح 49 ، بحار: 52 / -3 تفسیر عیّاشی: 2
. -4 سوره حجر ، آیه 87
354 ح 8 ، المحجّه : 110 . علّامه مجلسی رحمه الله / 117 ، تفسیر برهان : 2 / 250 ح 37 ، بحار الأنوار : 24 / -5 تفسیر عیّاشی : 2
در ذیل این حدیث شریف احتمالات زیادي بیان کرده است ، از آن جمله فرموده است : آنها به اعتبار نام هاي شریفشان هفت
تا هستند گر چه بعضی از آنها تکرار شده است ، یا به اعتبار این است که علم و دانش بیشتر از هفت نفر از آنها پخش شده
است لذا این عدد از آنها را به ذکر خود اختصاص داده است.
ص: 740
هر که مظلوم » (1)« وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً » در تفسیر آیه شریفه « تأویل الآیات » 30 - سیّد شرف الدین رحمه الله در کتاب / 543
از امام صادق علیه ، « کشته شود پس براي ولیّ او سلطنت یعنی حق قصاص قرار دادیم، و او نباید در قتل زیاده روي کند
السلام روایت کرده است که فرمود:
إنّ الآیه نزلت فی الحسین علیه السلام لو قتل ولیّه أهل الأرض به ما کان مسرفاً، وولیّه القائم علیه السلام.
این آیه در شأن امام حسین علیه السلام نازل شده است، او کسی است که مظلوم کشته شده است ، ولیّ او امام قائم (صلوات
اللَّه علیه) است که حق قصاص به او داده شده است و اگر همه اهل زمین را به خاطر این جرم بزرگ بکُشد اسراف نکرده
( است.( 2
بزودي خواهید » (3)« فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أصْحابُ الصِراطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدي » 31 - و نیز در همان کتاب در تفسیر آیه شریفه / 544
از حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام روایت کرده است که فرمود ، « دانست چه کسی پیرو راه صحیح و اهل هدایت است
:
از پدرم امام صادق علیه السلام درباره این آیه سؤال کردم ، آن حضرت فرمود :
هو القائم، والهدي من اهتدي إلی طاعته . « الصراط السويّ »
راه راست و استوار قائم ما اهل بیت حضرت مهدي (صلوات اللَّه علیه) است و مقصود از هدایت یافتگان کسانی هستند که به
( فرمان برداري از او هدایت یافته اند.( 4
اگر » (5)« إنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَماء آیَهً فَظَلَّتْ أعْناقُهُم لَها خاضِعین » 32 - و نیز در همان کتاب در تفسیر آیه شریفه / 545
بخواهیم براي ایشان از
. -1 سوره إسراء ، آیه 33
. 419 ح 14 / 280 ح 10 ، تفسیر برهان : 2 / -2 تأویل الآیات: 1
. -3 سوره طه ، آیه 135
. 50 ح 9، المحجّه : 137 / 150 ح 34 ، تفسیر برهان : 3 / 323 ح 26 ، بحار الأنوار : 24 / -4 تأویل الآیات: 1
. -5 سوره شعراء ، آیه 4
ص: 741
از امام باقر علیه السلام روایت کرده ، « آسمان آیت و نشانه اي نازل می کنیم که گردن هاي آنها در برابر آن خاضع شود
است که فرمود:
این آیه در شأن قائم آل محمد علیهم السلام نازل شده است ، و آن آیت آسمانی ندایی است که نداکننده اي به نام مبارك
( آن حضرت از آسمان ندا کند، و به گوش همگان برسد.( 1
از معلّی بن خنیس روایت کرده است که امام صادق علیه « تأویل الآیات » 33 - سیّد شرف الدین رحمه الله در کتاب / 546
آیا دیدي آنها را که چند سالی در » (2)« ثُمَّ جاءَهُمْ ما کانُوا یُوعَدُون × أفَرَأیْتَ إنْ مَتَّعْناهُم سِنِین » السلام در تفسیر آیه شریفه
فرمود: مقصود خروج حضرت قائم ، « سپس عذابی که به آنها وعده داده شده بود به سراغ آنها آمد × دنیا بهره مند ساختیم
( (صلوات اللَّه علیه) است.( 3
و به آنها پیش از » (4)« وَلَنُذیقَنَّهُمْ مِنَ العَذابِ الأدْنی دُونَ العَذابِ الأکْبَر » 34 - و نیز در همان کتاب در تفسیر آیه شریفه / 547
از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: ، « عذاب بزرگ از عذاب کوچکتر می چشانیم
( أنّ الأدنی غلاء السعر، والأکبر المهديّ بالسیف.( 5
عذاب کوچک گرانی قیمت ها و بالا رفتن نرخ اجناس است، و عذاب بزرگ تر شمشیر حضرت مهدي (صلوات اللَّه علیه)
است.
بگو روز فتح » (6)« یَوْمَ الفَتْحِ لایَنْفَعُ الَّذینَ کَفَرُوا إیمانُهُم وَلا هُم یُنْظَرُون » 35 - و نیز در همان کتاب در تفسیر آیه شریفه / 548
و پیروزي کافران را ایمان
. 180 ح 9، والمحجّه: 159 / 284 ح 13 ، تفسیر برهان : 3 / 386 ح 2، بحار الأنوار : 52 / -1 تأویل الآیات: 1
. -2 سوره شعراء ، آیه 205 و 206
. 189 ح 3 ، المحجّه : 161 / 372 ح 96 ، تفسیر برهان : 3 / 392 ح 18 ، بحار الأنوار : 24 / -3 تأویل الآیات: 1
. -4 سوره سجده ، آیه 21
. 288 ح 3، المحجّه : 173 / 59 ح 55 ، تفسیر برهان : 3 / 444 ح 6، بحار الأنوار : 51 / -5 تأویل الآیات: 2
. -6 سوره سجده ، آیه 29
ص: 742
از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود : ، « آوردن سودي نمی بخشد و به آنها مهلت داده نمی شود
مقصود از روز فتح روزي است که دنیا به دست حضرت مهدي (صلوات اللَّه علیه) فتح می شود، در آن هنگام ایمان آوردن
( کسانی که پیش از آن ایمان نداشته اند سودي نمی بخشد.( 1
از حضرت رضا علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت در جواب حسن « کافی » 36 – کلینی رحمه الله در کتاب / 549
بن شاذان - که از اذیت و آزار مخالفین شکایت کرده بود - نوشت :
خداوند تبارك و تعالی از دوستان ما پیمان گرفته است که هنگام حکومت اهل باطل صبر و استقامت پیشه کنند ، پس بخاطر
یا وَیْلَنا مَنْ بَعَثَنا » : حکم پروردگارت صبر کن ، و اگر سرور خلایق حضرت مهدي (صلوات اللَّه علیه) قیام کرد خواهند گفت
(2)«...
(3).« واي بر ما چه کسی ما را از قبرهایمان خارج کرد، این همان وعده خداوند رحمان است »
، « و پس از مدّتی خبر آن را خواهید دانست » (4)« وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأهُ بَعْدَ حین » 37 - و نیز در همان کتاب در تفسیر آیه شریفه / 550
( از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که فرمود: مقصود هنگام خروج حضرت مهدي (صلوات اللَّه علیه) است.( 5
در تفسیر آیه شریفه « تأویل الآیات » 38 - سیّد شرف الدین رحمه الله در کتاب / 551
. 289 ح 1، منتخب الأثر: 470 ح 2، المحجّه : 174 / 445 ح 9، تفسیر برهان: 3 / -1 تأویل الآیات: 2
. -2 سوره یس ، آیه 52
. 12 ح 1 / 89 ح 87 ، تفسیر برهان : 4 / 247 ح 346 ، بحار الأنوار : 53 / -3 تأویل الآیات: 491 ح 10 ، الکافی: 8
. -4 سوره ص ، آیه 88
66/ 62 ح 62 ، تفسیر برهان : 4 / 313 ح 18 و 51 / 510 ح 13 ، بحار الأنوار : 24 / 287 ح 432 ، تأویل الآیات: 2 / -5 الکافی : 8
. ح 1، ینابیع المودّه: 427 ، المحجّه: 183
ص: 743
قوم ثمود را ما هدایت کردیم ولی آنها خود کوري و نادانی و گمراهی را بر روشنی هدایت ترجیح » (1)« وَأمّا ثَمُودُ ... الْهُونِ »
از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: عذاب ، « دادند، پس آنها را صاعقه عذاب خوارکننده اي فرا گرفت
( خوارکننده شمشیر است هنگامی که قائم علیه السلام قیام کند.( 2
سَنُرِیهِم آیاتِنا فِی الآفاقِ وَفی أنْفُسِهِم حَتّی یَتَبَیَّنَ لَهُم أ نَّهُ » در تفسیر آیه شریفه « غیبت » 39 – نعمانی رحمه الله در کتاب / 552
بزودي آیات و نشانه هاي خود را در آفاق و در وجود خودشان به آنها نشان دهیم تا براي آنها روشن شود که او » (3)« الحَقّ
از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که فرمود: ، « حق است
خداوند نشانه هاي قدرت خود را به آنها نشان می دهد تا بدانند که خروج قائم (صلوات اللَّه علیه) از طرف پروردگار حق
( است و ناگزیر مردم آن را خواهند دید.( 4
5) از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که )« عسق × حم » 40 - علیّ بن ابراهیم قمی رحمه الله در تفسیر آیه شریفه / 553
فرمود:
إنّها عدد سنی القائم علیه السلام وقاف جبل محیط بالدنیا من زمرّد أخضر فخضره السماء من ذلک الجبل، وعلم کلّ شی ء فی
( عسق.( 6
کوهی است « قاف » مقصود مدت حکومت قائم (صلوات اللَّه علیه) است، و
. -1 سوره فصلّت ، آیه 17
. 108 ح 4، المحجّه: 186 / 72 ح 6، تفسیر برهان : 4 / 804 ح 1، بحار الأنوار : 24 / -2 تأویل الآیات: 2
. -3 سوره فصلّت ، آیه 53
114 ح 3، المحجّه: 186 . و در روایتی از امام صادق علیه / 241 ح 110 ، تفسیر برهان : 4 / -4 غیبه نعمانی : 143 ، بحار الأنوار : 52
فرموده است تا روشن شود که او قائم علیه السلام است . تأویل الآیات: « أ نَّه الحَقّ » السلام در تفسیر این قسمت از آیه شریفه
. 164 ح 3 / 541/2 ح 17 ، بحار الأنوار : 24
. -5 سوره شوري ، آیه 1 و 2
. 115 ح 2، المحجّه: 190 / 279 ، تفسیر برهان : 4 / 268 سطر 1، بحار الأنوار : 52 / -6 تفسیر قمی : 2
ص: 744
است که « عسق » که به دنیا احاطه دارد و جنس آن زمرّد سبز رنگ است، و سبزي رنگ آسمان از آن است و دانش هر چیز در
از رموز و اسرار الهی است .
( یعنی بلندي مرتبه حضرت مهدي (ارواحنا فداه) است.( 1 « سنا » اشاره به « سین » : و ثعلبی در تفسیر خود گوید
از مفضّل نقل کرده است که امام صادق علیه السلام به من فرمود: اي « نوادر المعجزات » 41 - طبري رحمه الله در کتاب / 554
مفضّل ، اهل عراق این آیه را چگونه قرائت می کنند ؟
عرض کردم : اي سرور من ، کدام آیه ؟
یعنی کسانی در آن شتاب می کنند که به آن ایمان » ، (2)« یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذینَ آمنوا والّذین لایؤمنون مشفقون منها » : فرمود
. « دارند، ولی آنها که ایمان ندارند از آن ترسناك هستند
یستعجل بها الذین لایؤمنون بها والذین آمنوا » : عرض کردم: اي سرور من ؛ این گونه آیه را قرائت نمی کنند بلکه می خوانند
یعنی کسانی در آن شتاب می کنند که به آن ایمان ندارند، ولی آنها که ایمان دارند از آن ترسناك هستند. ، « مشفقون منها
امام صادق علیه السلام فرمود: واي بر تو ، آیا می دانی مقصود چیست؟
عرض کردم: خدا و رسول او و فرزند رسول خدا بهتر می دانند.
امام علیه السلام فرمود: بخدا قسم ؛ مقصود قیام حضرت قائم (صلوات اللَّه علیه) است ؛ چگونه براي آن شتاب دارد کسی که
( ایمان ندارد ؟( 3
مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ × اللَّهُ لَطیفٌ بِعِبادِه یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ وَهُوَ القَوِيُّ العَزیزُ » 42 – کلینی رحمه الله در تفسیر آیه شریفه / 555
هر کس متاع آخرت را بخواهد؛ کشت او را افزایش می دهیم، اما کسی که دنیا را بخواهد » (4)« الآخِرَه نَزِدْ لَهُ فی حَرْثِه
. 105 ح 40 / 367 و 51 / -1 بحار الأنوار : 36
-2 در مصدر این گونه نقل شده است و همان موافق با فرمایش امام علیه السلام است ولی آیه شریفه در مصحف شریف چنین
. « سوره شوري ، آیه 18 » « یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذینَ لایُؤْمِنُونَ بِها وَالَّذینَ آمَنُوا مُشْفِقُون مِنْها وَیَعْلَمُونَ أَنَّها الْحَقّ » : است
. 88 سطر 16 ، المحجّه: 191 / -3 دلائل الإمامه: 450 ح 30 ، نوادر المعجزات: 197 ح 7، إلزام الناصب: 1
. -4 سوره شوري ، آیه 19
ص: 745
روایت کرده است که از امام صادق علیه السلام سئوال شد : مقصود ، « از متاع دنیا به او می دهیم ولی در آخرت نصیبی ندارد
چیست؟ فرمود: « حرث الآخره » از
معرفه أمیرالمؤمنین والأئمّه علیهم السلام .
(متاع آخرت) معرفت امیرالمؤمنین و ائمّه طاهرین علیهم السلام است.
کسی که براي دنیا کار کرده در » (1)« وَما لَهُ فِی الآخِرَه مِن نَصیب » : سئوال کردند: مقصود از قسمت آخر آیه که می فرماید
چیست؟ « آخرت بهره اي ندارد
فرمود: لیس له فی دوله الحقّ مع القائم علیه السلام نصیب . در دولت حق و در کنار قائم (صلوات اللَّه علیه) نصیب و بهره اي
( نخواهد داشت.( 2
ولَوْلا کَلِمَهُ الفَصْ لِ لَقُضِ یَ بَیْنَهُم وَإنَّ الظالِمینَ لَهُم عَذابٌ » در تفسیر آیه شریفه « روضه کافی » 43 - و نیز در کتاب / 556
و اگر کلمه فصل یعنی حکم حتمی الهی نبود به هلاکت آنها حکم می شد، و البتّه براي ستم پیشه گان عذاب » (3)« ألیمٌ
از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که فرمود: ، « دردناکی خواهد بود
لولا ما تقدّم فیهم من أمر اللَّه عزّ ذکره ما أبقی القائم علیه السلام منهم واحداً.
اگر آنچه خداوند از پیش درباره آنها مقدّر فرموده است نباشد حضرت قائم (صلوات اللَّه علیه) یک نفر از آنها را زنده
( نگذارد.( 4
کسی که انتقام بگیرد پس از آنکه » (5)« وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِه » 44 - علیّ بن ابراهیم قمی رحمه الله در تفسیر آیه شریفه / 557
از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که فرمود: ، « مورد ستم واقع شده است
. -1 سوره شوري ، آیه 20
121 ذیل ح 2، المحجّه: / 63 ذیل ح 64 ، تفسیر برهان : 4 / 349 ذیل ح 60 و 51 / 436 ذیل ح 92 ، بحار الأنوار : 24 / -2 الکافی : 1
.192
. -3 سوره شوري ، آیه 21 و 41
. 121 ح 1، المحجّه: 193 / 62 ضمن ح 62 ، تفسیر برهان : 4 / 287 ح 432 ، بحار الأنوار : 51 / -4 الکافی : 8
. -5 سوره شوري ، آیه 21 و 41
ص: 746
این آیه درباره حضرت قائم (صلوات اللَّه علیه) و یاران او است .
والقائم إذا قام انتصر من بنی اُمیّه ومن المکذّبین والنصّاب، هو وأصحابه.
هنگامی که قائم (صلوات اللَّه علیه) قیام کند از بنی امیه و کسانی که ولایت ائمه علیهم السلام را تکذیب کردند و از ناصبی ها
( - که به طور علنی دشمنی کردند - انتقام خواهد گرفت.( 1
آنها با ترس و » (2)« خاشِعینَ مِنَ الذُلِّ یَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِیّ » 45 - سیّد شرف الدین رحمه الله در تفسیر آیه شریفه / 558
از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که فرمود: آنها به حضرت قائم (صلوات اللَّه ، « ذلّت از گوشه چشم نگاه می کنند
( علیه) می نگرند.( 3
ایّام اللَّه( 5) را به ایشان » (4)« وذَکِّرْهُم بِاَیّامِ اللَّه » 46 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب خصال در ذیل آیه شریفه / 559
از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که فرمود: یکی از آن روزها روز قیام حضرت قائم (صلوات اللَّه ، « یادآوري کن
( علیه) است.( 6
روزي شما در » (7)« وَفِی السَّماءِ رِزْقُکُم وَما تُوعَدون » در تفسیر آیه شریفه « غیبت » 47 - شیخ طوسی رحمه الله در کتاب / 560
از ابن عباس نقل کرده است که گفت: ، « آسمان است و آنچه وعده داده شده اید
. 129 ح 4، المحجّه: 196 / 48 ح 13 ، تفسیر برهان : 4 / 278 ، بحار الأنوار : 51 / -1 تفسیر قمی : 2
. -2 سوره شوري ، آیه 45
. 129 ح 2، المحجّه: 197 / 229 ح 32 ، تفسیر برهان : 4 / 550 ح 20 ، بحار الأنوار : 24 / -3 تأویل الآیات: 2
. -4 سوره ابراهیم ، آیه 5
-5 ایّام اللَّه ؛ یعنی روزهاي مهمّی که در آن ، حوادث بزرگی اتفاق می افتد که نشانگر قدرت پرودگار است .
305 ح 1، معانی الأخبار : 348 ح 1، المحجّه: / 63 ملحق ح 53 ، تفسیر برهان : 2 / 108 ح 75 ، بحار الأنوار : 53 / -6 الخصال: 1
. 108
. -7 سوره ذاریات ، آیه 22
ص: 747
( مقصود قیام حضرت مهدي (ارواحنا فداه) است.( 1
(2)« فَوَ رَبّ السَّماء وَالأرض إِنَّه لَحَقّ مِثْلَ ما أَنَّکم تَنْطِقُون » - و در حدیث دیگري در همان کتاب در تفسیر آیه بعد از آن
از ابن عباس نقل کرده است که - « سوگند به پروردگار آسمان و زمین که آن حقّ است مانند تکلّمی که با یکدیگر می کنید »
( گفت: مراد قیام حضرت قائم (ارواحنا فداه) است که وعده الهی و حقّ است.( 3
(4)« یُعْرَفُ المُجْرِمُونَ بِسیماهُم » در تفسیر آیه شریفه « تأویل الآیات » 48 - سیّد شرف الدین نجفی رحمه الله در کتاب / 561
از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: ، « گنه کاران به چهره شناخته شوند »
این آیه در شأن حضرت قائم (صلوات اللَّه علیه) نازل شده است، او جنایتکاران را به چهره آنها می شناسد، و به همراه یارانش
( با شمشیر خویش آنها را نابود سازد.( 5
سؤال کننده از عذابی که وقوع » (6)« سَألَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِع » 49 - علی بن ابراهیم قمی رحمه الله در تفسیر آیه شریفه / 562
از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که فرمود: ، « آن حتمی است پرسید
آتشی است که از مغرب خارج می شود و فرشته اي آن را به جلو می راند، خانه اي از خانه هاي بنی اُمیّه را رها نکند مگر
آنکه با اهل آن بسوزاند، و هیچ خانه اي نماند که در آن به آل محمّد علیهم السلام ستم شده و حق انتقام براي اهل بیت
علیهم السلام در آن باشد مگر آنکه آن را بسوزاند ، و کسی که این عملیّات را رهبري می کند حضرت مهدي (صلوات اللَّه
( علیه) است.( 7
. 53 ح 33 و 34 ، المحجّه : 210 / -1 . غیبه طوسی : 110 سطر 7، بحار الأنوار : 51
. -2 سوره ذاریات ، آیه 23
. 53 ح 33 و 34 ، المحجّه : 210 / -3 . غیبه طوسی : 110 سطر 7، بحار الأنوار : 51
. -4 سوره الرحمن ، آیه 41
. 269 ح 5، المحجّه: 218 / 58 ح 54 ، تفسیر برهان : 4 / 639 ح 21 ، بحار الأنوار : 51 / -5 تأویل الآیات: 2
. -6 سوره معارج ، آیه 1
38 ح 1 . و نعمانی رحمه الله در کتاب غیبت: 272 / 188 ح 14 ، تفسیر برهان : 4 / 385 ، بحار الأنوار : 52 / -7 تفسیر قمی : 2
، 243 ح 115 / روایت دیگري را از امام صادق علیه السلام نقل کرده است و آن را مجلسی رحمه الله در بحار الأنوار : 52
382 ح 9 و المحجّه: 233 نقل کرده اند . / تفسیر برهان : 4
ص: 748
خدا او را بکشد چه » (1)« ثُمَّ قُتِل کَیْف قَدَّرَ × فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ » 50 - علیّ بن ابراهیم قمی رحمه الله در تفسیر آیه شریفه / 563
از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود ، « باز هم خدا او را بکشد که چه فکر خطایی کرد × اندیشه غلطی کرد
: إنّ المراد ظالم أمیرالمؤمنین علیه السلام.
وإنّ المعنی أنّه یعذّب عذاباً بعد عذاب، یعذّبه القائم علیه السلام.
مقصود آن ستمگر است که به امیرالمؤمنین علیه السلام ستم کرد ، و معناي آیه این است که او را پی در پی عذاب کنند، و
( کسی که او را عذاب کند امام قائم (صلوات اللَّه علیه) است.( 2
روایت شده است که : ، « روز مجازات را تکذیب می کردیم » (3)« وَکُنّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدّین » 51 - در تفسیر آیه شریفه / 564
( مقصود ؛ روز ظهور و قیام حضرت مهدي (صلوات اللَّه علیه) است .( 4
آنها مکر و حیله می کنند، من هم در مقابل مکرشان، مکر خواهم «(5)«... إنَّهُم یَکیدُونَ کَیْداً » 52 - در تفسیر آیه شریفه / 565
از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که ، « کرد، پس تو اي محمّد صلی الله علیه وآله وسلم مدّت کمی آنها را مهلت بده
فرمود :
مقصود این است که آن ها را تا ظهور حضرت مهدي (صلوات اللَّه علیه) مهلت بده ، او براي من از ستمگران و سرکشان
( قریش و بنی امیّه و هر طایفه دیگري انتقام خواهد گرفت.( 6
. -1 سوره مدّثّر ، آیه 19 و 20
. 402 ح 1، المحجّه: 241 / 210 سطر 16 چاپ سنگی ، تفسیر برهان : 4 / 395 ، بحار الأنوار : 8 / -2 تفسیر قمی : 2
. -3 سوره مدّثّر ، آیه 46
. 402 ح 9 / 325 ح 41 ، تفسیر برهان : 4 / 736 سطر 1، بحار الأنوار : 24 / -4 تأویل الآیات: 2
. -5 سوره طارق ، آیه 15
یا محمّد، أمهلهم رویداً لوقت بعث القائم علیه السلام فینتقم لی من الجبّارین » : 416 و در آن فرموده است / -6 تفسیر قمی : 2
اي محمّد ، ایشان را تا هنگام قیام قائم علیه السلام مهلت بده ، پس او براي من ، « والطواغیت من قریش وبنی اُمیّه وسائر الناس
40 ح 42 و 58/ 368 ح 53 / از زورگویان و ستم پیشه گان قریش و بنی امیّه و دیگران انتقام خواهد گرفت . بحار الأنوار : 23
. 449 ح 1، المحجّه: 248 / 49/51 ح 19 ، تفسیر برهان : 4
ص: 749
آیا خبر آن بلاي فراگیر به » (1)« هَلْ أتاكَ حَدیثُ الغاشِیَه » در تفسیر آیه شریفه « کافی » 53 - کلینی رحمه الله در کتاب / 566
از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: ، « تو رسیده است
( قائم (صلوات اللَّه علیه) آنها را با شمشیر خود گرفتار بلا خواهد کرد ، و همه ایشان را فرا خواهد گرفت .( 2
از امام صادق علیه السلام « فجر » 54 - شرف الدین نجفی رحمه الله در کتاب تأویل الآیات در تفسیر آیات ابتداي سوره / 567
روایت کرده است که فرمود:
وَلَیالٍ » که خداوند به آن سوگند یاد نموده صبحگاه ظهور حضرت مهدي علیه السلام است ، مقصود از « وَالْفَجْر » مقصود از
که به معناي جفت و زوج است « وَالشَ فْع » ائمّه طاهرین علیهم السلام هستند، و مراد از ، « شبهاي دهگانه » یعنی « عَشْر
که به معناي طاق و فرد است ذات مقدّس پروردگار یکتا است، « وَالوَتْر » امیرالمؤمنین و فاطمه علیهما السلام است، و منظور از
« دوله حبتر فهی تسري إلی قیام القائم » « قسم به شب تار ؛ وقتی که به روز روشن مبدّل شود » « وَاللَّیْل إذا یَسْر » و مقصود از
( دولت عمر است که تا حکومت نورانی مهدي موعود (ارواحنا فداه) امتداد می یابد.( 3
شما را از » (4)« فأنْذَرْتُکُم ناراً تَلَظَّی » در تفسیر آیه شریفه « تأویل الآیات » 55 - شرف الدین نجفی رحمه الله در کتاب / 568
از ، « آتش شعله ور و سوزنده ترساندم
. -1 سوره غاشیه ، آیه 1
، 787 ح 3، المحجّه: 249 / 453 ح 1، تأویل الآیات: 2 / 310 ح 16 ، تفسیر برهان : 4 / 50 ح 13 ، بحار الأنوار : 24 / -2 الکافی : 8
50 ح 24 از ثواب الأعمال. / بحار الأنوار : 51
457 ح 1، المحجّه: 250 ، و آیات در سوره فجر : 4 / 78 ح 19 ، تفسیر برهان : 4 / 792 ح 1، بحار الأنوار : 24 / -3 تأویل الآیات: 2
1 می باشند . -
. -4 سوره اللیل ، آیه 14
ص: 750
امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود:
هو القائم علیه السلام إذا قام بالغضب فیقتل من کلّ ألف تسعمائه وتسعه وتسعین.
مقصود حضرت قائم (صلوات اللَّه علیه) است، هنگامی که با چهره خشمگین قیام کند از هر هزار نفر فقط یک نفر باقی گذارد
( و نهصد و نود و نه نفر را به قتل رساند.( 1
از امام صادق ، « سوگند به عصر » (2)« وَالْعَصْر » در تفسیر آیه شریفه « کمال الدین » 56 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 569
( علیه السلام روایت کرده است که فرمود : منظور از عصر دوران ظهور حضرت مهدي (صلوات اللَّه علیه) است .( 3
در آن روز » (4)« بِنَصْرِ اللَّه × یَوْمَئذٍ یَفْرَحُ المُؤْمِنُون » در تفسیر آیه شریفه « دلائل الإمامه » 57 – طبري رحمه الله در کتاب / 570
از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: ، « مردم باایمان به یاري خدا شاد می شوند
مقصود هنگام قیام حضرت مهدي (صلوات اللَّه علیه) است که مؤمنان گر چه در قبرهاي خود باشند شاد می شوند و خوشنود
( می گردند.( 5
از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: « روضه کافی » 58 – کلینی رحمه الله در کتاب / 571
کأنّی بالقائم علیه السلام علی منبر الکوفه وعلیه قباء، فیخرج من وریان قبائه کتاباً مختوماً بخاتم ذهب فیفکّه فیقرأه علی الناس
فیجفلون عنه اجفال الغنم، فلم یبق إلّا النقباء، فیتکلّم بکلام فلایجدون
. 471 ح 3، المحجّه: 254 / 398 ح 120 ، تفسیر برهان : 4 / 807 ح 1، بحار الأنوار : 24 / -1 تأویل الآیات: 2
. -2 سوره عصر ، آیه 1
. 504 ح 1، المحجّه: 258 / 214 ح 1، تفسیر برهان : 4 / 656 ح 1، بحار الأنوار : 24 / -3 کمال الدین: 2
. -4 سوره روم ، آیه 4 و 5
. 258 ح 3، المحجّه: 172 / -5 دلائل الإمامه: 464 ح 52 ، تفسیر برهان : 3
ص: 751
ملجأ حتّی یرجعوا إلیه، وإنّی لأعرف الکلام الّذي یتکلّم به.
گویا حضرت قائم (صلوات اللَّه علیه) را بر فراز منبر کوفه می بینم که قبایی به تن دارد، از جیب آن قبا نوشته اي را که به مهر
طلایی مُهر شده است بیرون آورد، مهر آن را بشکند و براي مردم بخواند، آنها با شنیدن مضمون آن نامه مانند گلّه گوسفندي
که رمیده باشد از اطراف آن حضرت پراکنده می شوند و جز نقباء کسی باقی نماند و من اکنون آن سخنی را که مهدي
( (صلوات اللَّه علیه) به آن تکلّم می کند به خوبی می دانم.( 1
از امام صادق و حضرت رضا علیهما السلام روایت کرده است که « خصال » 59 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 572
فرموده اند:
لو قد قام القائم علیه السلام لحکم بثلاث لم یحکم بها أحد قبله: یقتل الشیخ الزانی، ویقتل مانع الزکاه، ویورث الأخ أخاه فی
الأظلّه.
هنگامی که حضرت قائم (صلوات اللَّه علیه) قیام کند به سه چیز حکم کند که کسی پیش از او چنین حکمی نکرده است:
پیرمرد زناکار را می کشد ؛ کسی که از پرداخت زکات خودداري کند می کشد؛ برادر را از برادر أظلّه (که در عالم ذر با
( یکدیگر برادر بوده اند گر چه در این عالم برادري نداشته باشند) ارث می دهد.( 2
از امیر مؤمنان علی علیه السلام حدیث مف ّ ص لی نقل کرده است که آن « خصال » 60 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 573
حضرت هفتاد فضیلت از فضایلی که مخصوص خودش می باشد و دیگران در آنها شرکت ندارند ، بیان نموده است ، در
فضیلت پنجاه و سه می فرماید:
فإنّ اللَّه تبارك وتعالی لن یذهب بالدنیا حتّی یقوم منّا القائم یقتل مبغضینا، ولایقبل الجزیه ویکسر الصلیب والأصنام، ویصنع
الحرب
.298/ 458 ح 8 ، إلزام الناصب: 2 / 352 ح 107 ، الوافی : 2 / 167 ح 185 ، بحار الأنوار : 52 / -1 الکافی: 8
. 495 ح 256 / 309 ح 2، إثبات الهداه: 3 / 169 ح 223 ، بحار الأنوار : 52 / -2 الخصال: 1
ص: 752
أوزارها، ویدعو إلی أخذ المال فیقسّمه بالسویّه ویعدل فی الرعیّه.
خداوند تبارك و تعالی دنیا را از بین نمی برد تا قائم ما اهل بیت قیام کند ، او دشمنان ما را به هلاکت می رساند، جذیه از
کسی نمی پذیرد، صلیب و بتها را می شکند و مردم را به گرفتن اموال می خواند و آن را بطور مساوي بین آنها تقسیم می
کند، و در میان امّت به عدل رفتار می کند.
و در فضیلت پنجاه و چهار می فرماید :
از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که فرمود:
یا علیّ سیلعنک بنواُمیّه ویردّ علیهم ملک بکلّ لعنه ألف لعنه، فإذا قام القائم علیه السلام لعنهم أربعین سنه.
اي علی، بنی امیّه بزودي تو را در محافل خود لعن می کنند، و پادشاهی در مقابل هر لعن آنها هزار مرتبه ایشان را لعنت
( خواهد کرد، و هنگامی که حضرت قائم علیه السلام قیام کند چهل سال آنها را لعن خواهد نمود. ( 1
روایت کرده است که: امیرالمؤمنین علی علیه السلام نگاهی به فرزندش امام « غیبت » 61 – نعمانی رحمه الله در کتاب / 574
حسین علیه السلام کرد و فرمود:
این فرزندم سیّد و سرور قوم است همان طور که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم او را سیّد نامیده است، خداوند از نسل او
فرزندي به دنیا آورد که همنام پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم است و از نظر شکل ، شمایل ، خلق و خوي به او شباهت
دارد، و در هنگام غفلت مردم ، وقتی که از حق و حقیقت اثري نمانده ، و ظلم و ستم آشکار شده باشد خروج خواهد کرد ، و
به خدا سوگند اگر خروج نکند او را گردن می زنند.
یفرح بخروجه أهل السماوات وسکّانها، وهو رجل أجلی الجبین، أقنی الأنف، ضخم البطن، ازیل الفخذین، بفخذه الیمنی شامه،
أفلج الثنایا، یملأ الأرض عدلًا کما ملئت ظلماً وجوراً.
اهل آسمان ها و ساکنان آنها با ظهور او شادمان شوند، پیشانی او باز،
. 496 ح 260 / 579 ضمن ح 1، إثبات الهداه: 3 / -1 الخصال: 2
ص: 753
بینی اش کشیده و باریک، شکمش فربه و ران هاي او عریض است ، بر روي ران راستش خال و علامتی است، و دندان هاي
( مبارکش جدا از هم است و او زمین را پر از عدل و داد کند همان طور که از جور و ستم پر شده باشد.( 1
62 - کعب الأحبار گوید: مهدي (ارواحنا فداه) از نظر صورت و سیرت و شکوه و هیبت شبیه ترین مردم به عیسی بن / 575
مریم علیهما السلام است ، خداوند آنچه به تمام پیامبران علیهم السلام عنایت کرده به او مرحمت نموده و زیادتر و برتر از آن
را نیز بخشیده است.
او از نسل علی بن ابی طالب علیه السلام است و مانند یوسف علیه السلام از دیدگان مردم غایب می شود، و چون عیسی بن
مریم علیهما السلام باز می گردد و بعد از غیبتی طولانی ظهور می کند.
و از نشانه هاي ظهورش ؛ طلوع ستاره اي سرخ ، ویرانی ري ، خسف بغداد ، خروج سفیانی و جنگی است که بین اولاد عباس
و سپاهیان جوان ارمنستان و آذربایجان روي می دهد، و آن جنگی است که در آن هزاران نفر کشته می شوند، هر کدام
سلاح هاي آراسته در اختیار دارند، و پرچمهاي سیاه را به اهتزاز در می آورند، این جنگی است که آمیخته با مرگ سرخ و
( طاعون فراگیر است.( 2
از امیرالمؤمنین علی علیه السلام روایت کرده است که فرمود: « کمال الدین » 63 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 576
مردي از فرزندانم در آخرالزمان خروج می کند که رنگ چهره اش سفید آمیخته به سرخی است، شکمش فربه، رانهایش
عریض و پرگوشت، و شانه هایش قوي می باشد، در پشت او دو علامت است که یکی به رنگ پوست و دیگري شبیه مهر
نبوت پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم است.
. 538 ح 493 / 39 ح 19 ، إثبات الهداه: 3 / -1 غیبه نعمانی : 214 ، بحار الأنوار : 51
. 532 ح 464 / 225 ضمن ح 89 ، إثبات الهداه: 3 / -2 غیبه نعمانی : 147 ، بحار الأنوار : 52
ص: 754
و حدیث را ادامه داد تا آنکه فرمود :
فإذا هزّ رایته أضاء لها ما بین المشرق والمغرب، ووضع یده علی رؤوس العباد فلایبقی مؤمن إلاّ صار قلبه أشدّ من زبر الحدید
وأعطاه اللَّه عزّوجلّ قوّه أربعین رجلًا .
هنگامی که پرچم خود را به اهتزار درآورد مشرق و مغرب عالم را روشن خواهد ساخت، در آن هنگام دست مبارك خود را
بر سر بندگان گذارد، هیچ مؤمنی نماند مگر آن که قلبش محکم تر از پاره هاي آهن گردد و خداوند به او نیروي چهل مرد
عنایت کند.
و مؤمنانی که از دنیا رفته اند خوشحالی ظهور در آن عالم به دل هاي آنها وارد شود و آنها به دیدار یکدیگر روند و ظهور آن
( حضرت را به هم مژده و بشارت دهند.( 1
64 - در همان کتاب از اصبغ بن نباته نقل می کند که گفت: / 577
خدمت مولایم امیرالمؤمنین علیه السلام رسیدم، آن حضرت را دیدم که در فکر فرو رفته است و با انگشت بر زمین می زند.
عرض کردم: اي امیر مؤمنان ، چه شده است شما را در حال فکر و اندیشه می بینم و با انگشت به زمین می زنی، آیا تمایلی به
دنیا پیدا کرده اي؟
فرمود: نه بخدا سوگند، حتی یک روز هم به این آب و خاك و به دنیا مایل نشدم، ولی درباره فرزندي که از نسل من به دنیا
خواهد آمد و یازدهمین فرزند من است، فکر می کردم.
هو المهديّ یملأُها عدلًا کما ملئت جوراً وظلماً، تکون له حیره وغیبه، یضلّ فیها أقوام ویهتدي فیها آخرون.
او مهدي است و زمین را پر از عدل و داد کند همان گونه که از جور و ستم پر شده باشد، او را غیبتی و حیرتی است که در
آن گروهی دچار گمراهی شوند
. 35 ح 4، إعلام الوري: 465 / 653 ح 17 ، بحار الأنوار : 51 / -1 کمال الدین: 2
ص: 755
( و گروهی دیگر هدایت یابند.( 1
اصبغ گوید: عرض کردم: اي امیر مؤمنان ، آیا آنچه می فرمایید واقع خواهد شد؟
فرمود: آري وقوع آن حتمی است، و تو چه می دانی که این امر چگونه خواهد بود؟ اي اصبغ ، آنها بهترین افراد این امت
هستند که با برترین این عترت خروج خواهند کرد.
اصبغ سؤال کرد: پس از آن چه خواهد شد؟
( فرمود: آنگاه خداوند آنچه بخواهد انجام می دهد که براي او اختیار و اراده هدفها و حکمتها است.( 2
از حضرت جواد علیه السلام نقل کرده است که فرمود: « کمال الدین » 65 - شیخ صدوق قدس سره در کتاب / 578
پیشواي بعد از من فرزندم علی علیه السلام است ، امر او امر من ، و گفتار او گفتار من، و اطاعت او اطاعت من است ، و
پیشواي بعد از او فرزندم حسن علیه السلام است امر او امر پدرش ، و گفتار او گفتار پدرش ، و اطاعت او اطاعت پدرش می
باشد ، و آنگاه ساکت شد.
به آن حضرت عرض کردم: اي فرزند رسول خدا ، امام بعد از امام حسن علیه السلام کیست؟
امام علیه السلام با شنیدن این خبر بشدت گریست. سپس فرمود: پیشواي بعد از حسن فرزندش قائم به حق و امام منتظر
(صلوات اللَّه علیه) است.
نامیده شده است؟ « قائم » ، عرض کردم: اي فرزند پیامبر، چرا آن حضرت
فرمود: لأنّه یقوم بعد موت ذکره، وارتداد أکثر القائلین بإمامته .
زیرا بعد از آنکه یادش از میان رود، و بیشتر کسانی که معتقد به امامت او
-1 در کافی بعد از این جمله اضافه کرده است : عرض کردم اي امیر مؤمنان ، مدّت آن حیرت و غیبت چه قدر است ؟ فرمود
: شش روز یا شش ماه یا شش سال . علّامه مجلسی رحمه الله در توضیح آن فرموده است : این مبنی بر آن است که بداء در
این امر رخ دهد .
338 ح 7، غیبه نعمانی : 60 / 462 ح 108 ، الکافی : 1 / 289 ح 1، بحار الأنوار : 11751 ح 18 ، إثبات الهداه: 3 / -2 کمال الدین: 1
. ح 4، الإختصاص: 204 ، إعلام الوري: 425
ص: 756
بوده اند مرتدّ شوند و از اعتقاد خود دست بردارند، قیام می کند.
نامیده شده است؟ فرمود: « منتظر » ، عرض کردم: چرا آن حضرت
لأنّ له غیبه یکثر أیّامها ویطول أمدها، فینتظر خروجه المخلصون، وینکره المرتابون ویستهزئ بذکره الجاحدون.
زیرا براي او غیبتی طولانی است که مؤمنان بااخلاص ظهور او را انتظار می کشند، و شکاکان آن را انکار می کنند، و منکران
یاد او را به مسخره می گیرند.
تعیین کنندگان وقت ظهور زیاد می شوند که همگی دروغ می گویند، آنها که شتاب کنند هلاك می گردند، و هر کس اهل
( تسلیم باشد و آنچه خداوند فرموده با جان و دل قبول کند در زمان غیبت او نجات می یابد.( 1
از ابراهیم « اثبات الرجعه » می گوید : فضل بن شاذان در کتاب « اثبات الهداه » 66 - شیخ حرّ عاملی رحمه الله در کتاب / 579
بن محمّد نقل کرده است که گفت:
هنگامی که عمرو بن عوف حاکم آن وقت تصمیم به قتل من گرفت، ترس فراوانی به من دست داد، با اهل و عیال خود وداع
کردم و به طرف خانه مولایم امام عسکري علیه السلام آمدم تا با آن حضرت نیز وداع کنم و با خود نیّت کرده بودم که فرار
کنم.
چون خدمت آن حضرت علیه السلام رسیدم پسر بچه اي را دیدم در کنار او نشسته بود که چهره اش همانند ماه شب چهارده
نورانی و درخشان بود به طوري که مرا متحیّر و سرگردان کرد و نزدیک بود آنچه می دانستم فراموش کنم، به من فرمود:
اي ابراهیم! فرار نکن، زیرا خداوند شرّ او را از تو کفایت می کند.
سرگردانی و تحیّرم زیادتر شد.
به امام عسکري علیه السلام عرض کردم: مولاي من، اي فرزند رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم این پسربچّه کیست که از
باطن من و آنچه در خاطر داشتم خبر داد.
. 30 ح 4، إعلام الوري: 436 ، انوار المضیئه: 400 / 378 ح 3، بحار الأنوار : 51 / -1 کمال الدین: 2
ص: 757
فرمود: هو ابنی وخلیفتی من بعدي.
( او فرزند من است، و پس از من جانشین من خواهد بود.( 1
67 - و نیز در همان کتاب از ابو خالد کابلی روایت کرده است که گفت: / 580
خدمت مولایم امام سجّاد علیه السلام شرفیاب شدم . در دست آن حضرت علیه السلام ورقی دیدم که به آن نگاه می کرد و به
شدّت می گریست.
عرض کردم: اي فرزند رسول خدا ؛ پدر و مادرم به فداي شما، این ورق چیست؟
فرمود: این لوحی است که خداوند تبارك و تعالی به رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم هدیه نموده است و در آن نام
مبارك پروردگار، و نام رسول خدا و امیر مؤمنان - و حدیث را ادامه داد و امامان دیگر را به ترتیب نام برد تا آنکه فرمود : -
و فرزند او حجّت بن الحسن علیه السلام است که به امر پروردگار قیام کند و از دشمنان خداوند انتقام گیرد.
الّذي یغیب غیبه طویله ثمّ یظهر فیملأ الأرض قسطاً وعدلًا کما ملئت جوراً وظلماً.
( او پس از غیبتی طولانی ظهور خواهد کرد، و زمین را پر از عدل و داد کند همان طور که از جور و ستم پر شده باشد.( 2
از جابر بن عبداللَّه انصاري روایت کرده است که گفت: رسول « کمال الدین » 68 - شیخ صدوق قدس سره در کتاب / 581
خدا علیه السلام فرمود :
المهديّ من ولدي إسمه إسمی وکنیته کنیتی أشبه الناس بی خُلقاً وخَلقاً، تکون له غیبه وحیره تضلّ فیها الاُمم، ثمّ یقبل
( کالشهاب الثاقب فیملأ الأرض عدلًا وقسطاً کما ملئت جوراً وظلماً.( 3
-1 اثبات الرجعه : ح 12 (این کتاب تألیف فضل بن شاذان رحمه الله است و خطّی می باشد) و شیخ حرّ عاملی رحمه الله این
700 ح 136 نقل کرده است . / حدیث را در کتاب اثبات الهداه: 3
. -2 مصدر پیشین : ح 4
. 71 ح 13 ، کفایه الأثر: 66 ، منتخب الأثر: 182 ح 2 / 286 ح 1، بحار الأنوار : 51 / -3 کمال الدین: 1
ص: 758
مهدي (صلوات اللَّه علیه) از فرزندان من است، نام او نام من و کنیه اش کنیه من ، او از لحاظ صورت و سیرت شبیه ترین مردم
به من است، براي او غیبت و حیرتی است که در آن بسیاري از مردمان دچار گمراهی شوند، سپس مانند شهاب که ستاره
درخشانی است ناگهان ظاهر شود و گیتی را پر از عدل و داد کند همان طور که از جور و ستم پر شده باشد.
69 - و نیز در همان کتاب از امام باقر علیه السلام و آن حضرت از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت کرده / 582
است که فرمود:
طوبی لمن أدرك قائم أهل بیتی وهو یأتمّ به فی غیبته قبل قیامه ویتولّی أولیاءه، ویعادي أعداءه، ذلک من رفقائی وذوي
( مودّتی، وأکرم اُمّتی علیَّ یوم القیامه.( 1
خوشا بحال کسی که قائم اهل بیت مرا درك کند در حالی که در غیبت آن حضرت و پیش از قیامش به او اقتدا نموده،
دوستان آن حضرت را دوست و دشمنان او را دشمن داشته است، آنها رفقا و دوستان من هستند و فرداي قیامت گرامی ترین
امّت نزد من می باشند.
از ریّان بن صلت روایت کرده است که گفت: به حضرت رضا « کمال الدین » 70 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 583
علیه السلام عرض کردم: آیا شما صاحب الأمر هستید؟
فرمود: بلی ، من صاحب الأمرم ولی نه آن صاحب الأمري که عالم را پر از عدل و داد می کند، همان طور که از جور و ستم
پر شده باشد، و چگونه می توانم با این ضعف بدن و ناتوانی جسمانی که مشاهده می کنی آن حضرت باشم ؟
وإنّ القائم هو الّذي إذا خرج کان فی سنّ الشیوخ، ومنظر الشباب قویّاً فی بدنه حتّی لو مدّ یده إلی أعظم شجره علی وجه
الأرض
. 72 ح 14 / 286 ح 2، بحار الأنوار : 51 / -1 کمال الدین: 1
ص: 759
لقلعها، ولو صاح بین الجبال لتدکدکت صخورها .
و همانا قائم (صلوات اللَّه علیه) کسی است که در هنگام ظهور در سنین پیري است ولی به شکل جوانان ظاهر می گردد. او از
نظر جسمانی بقدري قوي است که اگر به بزرگترین درختی که بر روي زمین است، دست خود را دراز کند آن را از ریشه می
کند، و اگر میان کوه ها فریادي برآورد سنگ ها از هم می پاشند و فرو می ریزند.
او به همراه خود عصاي موسی و خاتم سلیمان دارد، چهارمین فرزند من است، خداوند او را در حجاب خود بقدري که
بخواهد پنهان می کند و از دیدگان مردم غایب نگه می دارد، و آنگاه او را آشکار می سازد تا جهان را پر از عدل و داد کند
( همان گونه که از جور و ستم پر شده باشد.( 1
از ابن عبّاس نقل کرده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم « الیقین » 71 - سیّد بن طاووس رحمه الله در کتاب / 584
فرمود:
همانا علی بن ابی طالب علیه السلام بعد از من عهده دار امور من، و پیشواي امّت من و جانشین من بر آنها است، و از فرزندان
او قائم منتظر است که زمین را پر از عدل و داد می کند همان طور که از جور و ستم پر شده باشد .
والّذي بعثنی بالحقّ بشیراً ونذیراً إنّ الثابتین علی القول به فی زمان غیبته لأعزّ من الکبریت الأحمر.
سوگند به کسی که مرا به حق رسالت داد تا بشارت دهنده و بیم دهنده باشم، همانا آنها که در دوران غیبت او بر امامت آن
حضرت ثابت و پایدار بمانند، از کبریت احمر کمیاب ترند.
جابر بن عبداللَّه از جاي خود برخاست و عرض کرد: اي رسول خدا ، آیا قائم که از فرزندان شما است غیبتی خواهد داشت؟
. (2)« ولِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذینَ امَنُوا وَیَمْحَقَ الکافِرینَ » فرمود: بلی، بخدا
تا مؤمنان را در بوته امتحان قرار دهد و از هر عیب و نقص پاك گرداند و »
، 524 ، إعلام الوري: 434 / 322 ح 30 ، منتخب الأثر: 221 ح 2، کشف الغمّه: 2 / 376 ح 7، بحار الأنوار : 52 / -1 کمال الدین: 2
. 225 ح 393 / 478 ح 173 ، انوار المضیئه: 196 ، مسند الرضا علیه السلام: 1 / إثبات الهداه: 3
. -2 سوره آل عمران ، آیه 141
ص: 760
. « کافران را هلاك نماید
اي جابر، این امري از امور الهی و سرّي از اسرار او است که دانش آن از بندگان خدا پنهان است و نمی توانند از حقیقت آن
( آگاه شوند، ولی مبادا در آن شک کنی و دچار تردید شوي، زیرا، شک کردن در کار خداوند تبارك و تعالی کفر است.( 1
72 - محمد بن عجلان از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: / 585
إذا قام القائم علیه السلام دعا الناس إلی الإسلام الجدید، وهداهم إلی أمر قد دثر، وضلّ عنه الجمهور، وإنّما سمّی القائم مهدیّاً،
لأ نّه یهدي إلی أمر مضلول عنه، وسمّی القائم لقیامه بالحقّ.
هنگامی که قائم (صلوات اللَّه علیه) قیام کند مردم را به اسلام نو و تازه فرا خواند و آنها را به امري که کهنه گشته و مردمان از
نامیده شده است ؛ زیرا مردم را به امري راهنمائی می کند که ایشان در « مهدي » ، آن گمراه شده اند هدایت کند، و همانا قائم
( نامیده شده است ، زیرا قیام به حق خواهد کرد.( 2 « قائم » ، آن دچار خطا شده اند و به بی راهه رفته اند ، و آن حضرت
نامیده شده است ، زیرا به امور مخفی و پنهان هدایت می کند تا آنجا « مهدي » 73 - روایت شده است: آن امام غایب / 586
که مردي را که مردمان از او گناهی ندیده اند حاضر کرده و او را می کشد، و تا آنجا که وقتی یک نفر می خواهد در خانه
(4) . ( اش صحبت کند می ترسد که دیوارها بر او شهادت دهند( 3
. 461 ح 107 / 126 ح 76 ، منتخب الأثر: 188 ، إثبات الهداه: 3 / -1 الیقین: 494 باب 201 (چاپ جدید)، بحار الأنوار : 38
، 527 ح 432 / 555 ح 593 ، إعلام الوري: 461 ، إثبات الهداه: 3 / 30 ح 7، إثبات الهداه: 3 / -2 الإرشاد : 411 ، بحار الأنوار : 51
.464/ کشف الغمّه: 2
-3 یعنی آن زمان محلّی براي نفاق باقی نمی ماند، حیله ، نیرنگ و ریاکاري ارزش خود را از دست می دهد، و در همه جا
صفا و یک رنگی نفوذ می کند و جلوه گر می شود .
.235/ 584 ح 786 ، إلزام الناصب: 1 / 390 ح 212 ، إثبات الهداه: 3 / -4 بحار الأنوار : 52
ص: 761
از سدیر صیرفی روایت کرده است که گفت: به همراه مفضل و ابو « کمال الدین » 74 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 587
بصیر و ابان بن تغلب خدمت مولایمان امام صادق علیه السلام شرفیاب شدیم، و آن حضرت را دیدیم که بر روي خاك نشسته
است، جامه اي خیبري که پوشاکی پشمین است به تن نموده و آن یقه اي نداشت و آستین هایش کوتاه بود، او همچون
مادري جوان مرده با جگري سوخته گریه می کرد، آثار غم و اندوه بر گونه هاي مبارکش آشکار و رنگ چهره اش دگرگون
گشته بود و اشک فراوان، چشمانش را متوّرم ساخته بود، او با این سوز و آه چنین فرمود:
سیّدي غیبتک نفت رقادي وضیّقت علیَّ مهادي، وابتزّت منّی راحه فؤادي سیّدي غیبتک وصلت مصابی بفجائع الأبد، وفقد
الواحد بعد الواحد یفنی الجمع والعدد.
اي سرور من! غیبت تو خواب را از دیدگانم ربوده، و دنیا را با تمام وسعتش بر من تنگ نموده و آرامش دلم را از من سلب
کرده است. سرور من! غیبت تو مصبیت مرا همیشگی ساخته، و از دست دادن یکی بعد از دیگري جمع ما را پراکنده و سرمایه
ما را از بین برده است.
قطرات اشکی که از دیدگانم فرو می ریزد و ناله هاي دردناکی که براثر بلاها و مصیبت هاي گذشته از سینه ام بیرون می آید
تا بخواهد تسکینی پیدا کند، مصیبت هاي جانکاه تر و بلاهاي بزرگتر آینده را در مقابل چشمان خود احساس می کنم،
بلاهاي سختی که با غضب تو آمیخته شده و حوادث ناگواري که باخشم تو عجین گشته است.
سدیر گوید: از مشاهده این حادثه دردناك و گفتار سوزناك امام علیه السلام نزدیک بود عقل و هوش خود را از دست
دهیم، دل هاي ما به درد آمد و جریحه دار شد و گمان کردیم که حادثه ناگواري به آن حضرت روي آورده و بلا و مصیبتی
به ساحت مقدّسش وارد گشته است، عرض کردیم:
ص: 762
اي فرزند بهترین مخلوقات ؛ خدا چشمان تو را گریان نفرماید، چه حادثه اي رخ داده که این چنین اشک از چشمانت جاري
ساخته و تو را به ماتم نشانده است؟
امام صادق علیه السلام آهی عمیق و دردناك از اعماق دل کشید و آن گاه به ما فرمود: واي بر شما ، صبح امروز در کتاب
جفر نگاه می کردم - و آن کتابی است که علم مربوط به مرگ و میرها، بلاها و مصیبت ها و تمام رویدادهاي گذشته و آینده
جهان را در بر دارد، و خداوند تبارك و تعالی آن را به پیغمبر اکرم و ائمه طاهرین علیهم السلام اختصاص داده است - در آن
کتاب درباره ولادت قائم (صلوات اللَّه علیه) تأمّل کردم، او از دیده ها غایب می شود، غیبتش به درازا می کشد، و عمرش
طولانی می گردد، مؤمنان در آن زمان دچار گرفتاري و امتحان می شوند، شکّ و تردیدهاي فراوان از طولانی شدن غیبت در
دل هاي آن ها راه پیدا می کند، و بیشتر آن ها از دین خود مرتدّ می شوند، و از تعهد به اسلام خارج می گردند و آن رشته
انقیاد به اسلام را از گردن خود باز می کنند و آن همان رشته ولایتی است که خداي تبارك و تعالی فرموده است:
. (1)« وَکُلَّ إنْسانٍ ألْزَمْناهُ طائِرَهُ فی عُنُقِه »
. « مقدرات هر انسانی را در گردن او نهادیم »
از مطالعه احوال آنها دل شکستگی پیدا کردم، و غم و غصّه فراوان بر من چیره گشت.
عرض کردیم: اي فرزند رسول خدا ، بر ما منت بگذار و مورد لطف خود قرار بده و در بعضی از آنچه می دانی ما را شریک
گردان. فرمود:
خداوند تبارك و تعالی سه جریانی را که براي سه تن از پیامبران واقع شده درباره قائم ما جاري خواهد ساخت. ولادت او را
همچون ولادت موسی، و غیبتش را مانند غیبت عیسی ، و طولانی شدن آن را همانند
. -1 سوره إسراء ، آیه 13
ص: 763
طولانی شدن جریان حضرت نوح مقدّر نموده است، و عمر بنده صالح خود حضرت خضر علیه السلام را دلیلی بر عمر آن
حضرت قرار داده است.
عرض کردیم: درباره هر یک از آنها شرح و توضیح بیشتري بیان نمائید تا مطلب را بهتر درك کنیم.
فرمود: امّا راجع به ولادت موسی علیه السلام : هنگامی که فرعون دریافت که نابودي حکومتش به دست موسی علیه السلام
است دستور داد کاهنان (یعنی آنهایی که پیشگویی و غیب گویی می کنند) را نزد او حاضر کنند، آنها فرعون را به نسب او
راهنمائی کردند و گفتند که او از بنی اسرائیل است، پس از آن فرعون به مأموران خود فرمان داد تا شکم زنان باردار از بنی
اسرائیل را بشکافند و بررسی کنند در صورتی که پسر باشد او را به قتل رسانند، و در این راه بیشتر از بیست هزار نوزاد را
کشتند و کشتن موسی علیه السلام برایش ممکن نشد .
زیرا خداوند تبارك و تعالی اراده فرموده بود که او را حفظ کند ، همان طور بنی امیه و بنی عبّاس وقتی فهمیدند که سلطنت
آنها و همه پادشاهان و ستمگران به دست قائم (صلوات اللَّه علیه) از بین خواهد رفت با او به دشمنی برخاستند، و تمام توانایی
خود را در کشتن اهل بیت پیغمبر علیهم السلام و قطع کردن نسل او بکار گرفتند به طمع اینکه مهدي موعود (صلوات اللَّه
علیه) بدنیا نیاید و قبل از تولدش او را بکشند، ولی خداوند تبارك و تعالی امتناع ورزید که از کار خود براي یکی از ظالمین
پرده بردارد، و اراده فرمود که نور خود را کامل گرداند و با ظهور مهدي (صلوات اللَّه علیه) جهان را بطور کامل روشن
گرداند گر چه مشرکان را خوش آیند نباشد .
و امّا راجع به غیبت حضرت عیسی علیه السلام : یهود و نصاري به اتفاق گفتند که او کشته شده است ولی خداوند تبارك و
تعالی گفتار آنان را تکذیب کرد و فرمود:
. (1)« وَما قَتَلُوهُ وَما صَلَبُوهُ وَلکِنْ شُبِّهَ لَهُم »
. « او را نکشتند و به دار نیاویختند بلکه مطلب بر آنان مشتبه شد »
. -1 سوره نساء ، آیه 157
ص: 764
در غیبت قائم (صلوات اللَّه علیه) نیز امّت او را بخاطر طولانی شدن غیبتش انکار کنند، بعضی به یاوه گویی بپردازند و بگویند
او متولّد نشده است، گروهی گویند تولد یافته و از دنیا رفته است، عده اي کافر شوند و بگویند که امام یازدهم عقیم بوده
است، جمعی از دین خارج شوند و به سیزده امام و بیشتر از آن قائل شوند، طایفه اي خدا را عصیان کرده و بگویند روح قائم
(صلوات اللَّه علیه) در پیکر کسی دیگر سخن می گوید.
امّا جریان حضرت نوح علیه السلام ، و تأخیر انداختن وعده هاي او از این قرار است که: وقتی از خداوند عقوبت و عذاب
آسمانی را براي قوم خود در خواست کرد خداوند تبارك و تعالی روح الأمین یعنی جبرئیل علیه السلام را با هفت هسته خرما
بسوي او فرستاد و به او گفت:
اي پیامبر، خداوند تبارك و تعالی می فرماید: اینها آفریدگان و بندگان من هستند، نمی خواهم آنها را با صاعقه اي از عذابم
نابود گردانم مگر اینکه آنها را بیشتر دعوت کنی تا اتمام حجّت شود، پس توان و کوشش خود را بکار گیر و قوم خود را
دوباره به طرف حق دعوت کن، من در برابر این زحمات به تو پاداش خواهم داد، در ضمن این هسته ها را کشت کن که در
روئیدن و رشد کردن و به ثمر رسیدن آنها براي تو فرج و گشایشی خواهد بود، و مؤمنانی را که از تو پیروي می کنند به آن
بشارت بده.
هنگامی که درختان رویید و رشد کرد و ساقه هایش قوي گردید و برگ و بار پیدا نمود عملی کردن آن وعده را از خدا
تقاضا کرد، ولی خداوند رحمان به او دستور داد بار دیگر از هسته هاي این درختان بکارد و صبر و تلاش خود را در راه
دعوت مردم بکار گیرد و حجّت را بر آنها تمام تر سازد.
حضرت نوح علیه السلام به آن گروهی که به او ایمان داشتند جریان را گفت، از میان آنها سیصد نفر مرتد شدند و از دین
خود دست برداشتند و گفتند: اگر آنچه نوح ادعا می کند حق بود در وعده پروردگارش تخلّفی پیدا نمی شد ، سپس خداوند
تبارك و تعالی در هر نوبت فرمان خود را تکرار می کرد تا اینکه نوح علیه السلام این عمل را هفت بار انجام داد و هر نوبت
گروهی از مؤمنان از دین بر می گشتند تا تعداد آنها به هفتاد و چند نفر
ص: 765
رسید ، در آن هنگام خداوند تبارك و تعالی به او وحی فرستاد و فرمود :
اکنون صبح روشن آشکار شد و شام تاریک را کنار زد، یعنی حق بطور واضح و دور از آلایش ها نمودار گردید، و آنهایی
که طینت و سرشت ناپاکی داشتند ارتداد خود را ظاهر کردند.
اگر من در همان مرحله اوّل کافران را هلاك می کردم آن مؤمنان ناخالصی را که در مراحل بعدي مرتد شدند باقی گذاشته
بودم و به وعده اولیه که گفتم - مؤمنان خالصی را که به رشته نبوت تو چنگ زده اند نگهدارم و آنان را در زمین جانشین
سازم و دینشان را تقویت نمایم و ترس و وحشت ایشان را به امن و امان و آرامش تبدیل کنم تا مرا خالصانه و بدون هیچ
شک و شبهه اي که در دل داشته باشند عبادت کنند - در واقع جامه عمل نپوشیده بودم .
و چگونه این جایگزینی و استقرار و تبدیل ترس و وحشت به امنیت و آرامش از طرف من براي آنها باشد در حالیکه می
دانستم آنها بخاطر ضعف ایمان و ناپاکی سرشت و باطن پلیدشان که از آثار نفاق و شیوع گمراهی بوده است به تدریج مرتد
می شوند و از دین برمی گردند؟
پس اگر آنها سلطنتی را که به مؤمنین وقت جانشینی و هلاکت دشمنانشان داده شد مشاهده می کردند و رایحه خوش آن به
مشامشان می رسید نفاق پنهانی آنها شدیدتر و رشته گمراهی دل هاي ایشان پیوسته تر و محکم تر می گردید، بناي دشمنی با
برادران خود می گذاشتند و با آنها در بدست آوردن ریاست به جنگ می پرداختند تا زمام امر و نهی را در اختیار گیرند و آن
را به خود اختصاص دهند. و چگونه ممکن بود با فتنه انگیزي آنها و وقوع جنگ، دین استقرار یابد و امر مؤمنان منتشر گردد؟
هرگز چنین چیزي نمی شد.
و پس از طی شدن این مراحل به حضرت نوح خطاب شد:
. (1)« وَاصْنَعِ الفُلْکَ بِأعْیُنِنا وَوَحْیِنا »
.« به ساختن کشتی در حضور ما و به دستو ما مشغول شو »
امام صادق علیه السلام فرمود: مانند همین جریان در مورد حضرت مهدي
. -1 سوره هود ، آیه 37
ص: 766
(صلوات اللَّه علیه) پیش می آید، دوران غیبت او به درازا می کشد تا حقیقت به دور از آلایش آشکار شود ، و ایمان از
ناخالصی جدا گردد ، و آنهایی که می خواهند در هنگام خلافت و برقراري حکومت و امنیت گسترده آن حضرت نفاق
افکنی کنند قبل از آن دوران باطن ناپاك خود را آشکار کرده و مرتد شوند.
مفضّل گوید: عرض کردم : اي فرزند رسول خدا، این ناصبی ها می پندارند که آیه تمکین و استخلاف( 1) درباره ابوبکر ،
عمر ، عثمان و علی علیه السلام نازل شده است.
امام علیه السلام فرمود: خداوند دل هاي ناصبی ها را هدایت نکند، در چه زمانی دینی که خدا و رسول آن را بپسندند قدرت
یافت که امنیّت را در میان امّت برقرار کند و ترس و وحشت را از دلها بیرون آورد، و شکّ و تردید را از سینه ها برطرف
نماید در دوران یکی از آن غاصبین، و در دوران خلافت علی علیه السلام با آن همه مرتد شدن مسلمانها و فتنه انگیزي ها و
جنگ افروزي ها که بین آنها و کافران بود؟
سپس امام صادق علیه السلام این آیه را تلاوت فرمود:
تا آنجا که رسولان مأیوس شدند و گمان کردند که وعده » (2)« حَتّی إذَا اسْتَیْأسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أ نَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جاءَهُم نَصْ رُنا »
. « نصرت خدا خلاف خواهد شد در آن هنگام نصرت و یاري ما به آنها رسید
و امّا بنده صالح یعنی حضرت خضرعلیه السلام : خداوند تبارك و تعالی عمر او را طولانی نکرد تا نبوّتی برایش مقدّر فرماید،
یا کتابی بر او نازل کند، و یا شریعت و آئینی برایش قرار دهد که شریعت و آئین پیامبران گذشته را با آن نسخ کند، یا امامتی
به او واگذار کند و بندگانش را به پیروي از او وادار
وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُم وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فی الأرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِم » : -1 سوره نور ، آیه 55
خداوند به کسانی که از شما ایمان آورد و عمل شایسته انجام دهد وعده فرموده «... وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُم دینَهُم الَّذي ارْتَضی لَهُم
است که ایشان را در روي زمین خلافت دهد و جانشین سازد ، چنانکه پیشینیان را جانشین ساخت و دین پسندیده آنان را
قدرت بخشید .
. -2 سوره یوسف ، آیه 110
ص: 767
نماید، یا اطاعتی را بر او واجب کند تا او انجام دهد، بلکه چون در علم ازلی پرودگار چنین مقدر شده بود که عمر حضرت
مهدي (صلوات اللَّه علیه) در دواران غیبت او طولانی گردد، و می دانست که عدّه اي از بندگانش به انکار برمی خیزند، عمر
بنده صالح خود حضرت خضر علیه السلام را طولانی قرار داد تا دلیلی محکم بر طول عمر قائم (صلوات اللَّه علیه) باشد، و با
استدلال به آن دلیل منحرفین و منکرین را رد کنند و عذري براي آنها نماند، و براي مردم حجّت و برهانی بر خداوند
( نباشد.( 1
می نویسد: هنگامی که قائم (ارواحنا فداه) قیام کند در اطراف زمین در هر « غیبت » 75 - نعمانی رحمه الله در کتاب / 588
طرف شخصی را روانه می سازد و به او می فرماید:
عهدك فی کفّک، فإذا ورد علیک ما لا تفهمه ولا تعرف القضاء فیه، فانظر إلی کفّک واعمل بما فیها.
دستور کار تو در کف دستت می باشد، هر زمان دچار مشکلی شدي و قضیه اي برایت رخ داد که آن را نفهمیدي به کف
دست خود نگاه کن و به آنچه در آن می بینی عمل کن.
و لشکري به سوي قسطنطنیه (استانبول) بسیج کند، آنها هنگامی که کنار خلیج می رسند بر قدم هاي خود چیزي می نویسند و
بر روي آب راه می روند، رومیان که راه رفتن آنها را بر روي آب مشاهده کنند با خود گویند: اینها اصحاب او هستند و چنین
قدرتی دارند، پس خود او چگونه خواهد بود، در این هنگام دروازه شهر را به روي آنها می گشایند و آنها با پیروزي وارد می
( شوند و آن گونه که می خواهند درباره آنها فرمان می دهند.( 2
47 ح 15 (پاره اي از حدیث)، منتخب الأثر: 258 ح 12 ، إثبات / 219 ح 9 و 13 / 352 ح 50 ، بحار الأنوار : 51 / -1 کمال الدین: 2
176 ح 1301 ، غیبه / 284 ، انوار المضیئه: 179 ، مکیال المکارم: 2 / 475 ح 162 (پاره اي از حدیث)، إلزام الناصب: 1 / الهداه: 3
. طوسی : 104
.287/ 365 ح 144 ، إلزام الناصب: 2 / -2 غیبه نعمانی : 319 ح 8 ، بحار الأنوار : 52
ص: 768
از عبدالعظیم حسنی رضوان اللَّه علیه ، و او از امام جواد علیه السلام « کمال الدین » 76 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 589
، و آن حضرت از پدرانش علیهم السلام نقل می کند که امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود:
للقائم منّا غیبه أمدها طویل، کأنّی بالشیعه یجولون جولان النعم فی غیبته ، یطلبون المرعی فلایجدونه ، ألا فمن ثبت منهم علی
دینه ، ولم یقس قلبه لطول أمد غیبه إمامه، فهو معی فی درجتی یوم القیامه.
براي قائم ما غیبتی است که مدّتش طولانی است، گویا شیعیان را می بینم که در دوران غیبت او مانند گله اي پراکنده بدنبال
چراگاه می گردند و آن را نمی یابند. بدانید هر یک از آنها بر دین خود ثابت بماند و قلبش بخاطر طولانی شدن مدت غیبت
دچار قساوت نشود فرداي قیامت با من و در درجه من خواهد بود.
سپس فرمود: قائم ما وقتی قیام کند بیعت هیچ کس بر گردن او نیست، و بخاطر همین ولادتش مخفی و او از دیدگان پنهان
( است.( 1
نقل می کند: جمعی از شیعیان خدمت امام باقر علیه السلام شرفیاب شدند و « کافی » 77 - کلینی رحمه الله در کتاب / 590
عرض کردند: ما عازم عراق هستیم از شما تقاضا داریم به ما سفارشاتی بفرمائید.
امام علیه السلام فرمود: کسانی که در میان شما قوي هستند (از نظر جسمی و یا دینی) به اشخاص ضعیف کمک کنند و آنها
را تقویت نمایند، و کسانی که ثروتمند می باشند به فقرا احسان و بخشش کنند، اسرار ما را پراکنده و فاش نکنید، امر ما را که
مربوط به ولایت و شئون امامت است منتشر نسازید، و هرگاه حدیثی از ما به شما رسید (که مخالف بود با آنچه می دانید یا
راوي آن مورد اطمینان نبود) اگر یک شاهد یا دو شاهد از کتاب خدا بر
464 ح 115 ، منتخب الأثر: 255 / 109 ح 1، إعلام الوري: 426 ، إثبات الهداه: 3 / 303 ح 14 ، بحار الأنوار : 51 / -1 کمال الدین: 1
. ح 3
ص: 769
آن یافتید به آن عمل کنید و گرنه خودداري کنید و به آن عمل نکنید تا درباره آن پرسش کنید و برایتان روشن شود.
واعلموا أنّ المنتظر لهذا الأمر له مثل أجر الصائم القائم، ومن أدرك قائمنا فخرج معه فقتل عدوّنا کان له مثل أجر عشرین
شهیداً، ومن قُتل مع قائمنا کان له مثل أجر خمسه وعشرین شهیداً.
و بدانید که منتظر این امر (یعنی برقراري دولت کریمه اهل بیت علیهم السلام) پاداش روزه دار شب زنده دار خواهد داشت،
هر کس قائم ما را درك کند و با او خروج نماید و دشمنان ما را به قتل رساند پاداش بیست شهید به او دهند ، و کسی که در
( راه یاري آن حضرت شهید شود پاداش بیست و پنج شهید خواهد داشت .( 1
78 - علی بن مهزیار که شرفیاب حضور امام عصر ارواحنا فداه شده و آن جمال ملکوتی را زیارت کرده ، شکل و / 591
شمایل آن حضرت را چنین بیان کرده است:
قد مبارکش رسا همانند شاخه سرو بود. خوش خو، بخشنده، پرهیزگار و پاکدامن بود ، اندامی متناسب داشت نه خیلی کوتاه و
نه خیلی بلند، بلکه معتدل و چهار شانه بود.
سر مبارکش گرد ، پیشانی آن حضرت نورانی و روشن، ابروها کشیده و کمانی، بینی باریک و میان برآمده، و دو گونه اش
نرم و هموار بود.
بر گونه راستش خالی همانند پاره اي مشک بود که بر روي عنبر » ، علی خدّه الأیمن خال کأنّه فتات مسک علی رضراضه عنبر
(2). « خرد شده قرار داشت
73 ح 21 و ح ر ش ی ن لا و ط ر د ل ی ذ ن آ ه د ر و آ ت س ا ، يا رب ع لا طّ ا ه ب ا جن آ ه ع ج ا ر م د ی ن ک / 222 ح 4 ، ر ا حب ر ا ون لأ ا : 75 / 1 - ی ف ا ک ل ا : 2 .
468 ضمن ح 23 (با کمی اختلاف) ، تبصره الولی: / 11 ضمن ح 6، کمال الدین: 2 / -2 غیبه طوسی : 159 ، بحار الأنوار : 52
. 114 سطر 1
ص: 770
79 - حذیفه می گوید: از رسول خدا شنیدم که فرمود: هنگام خروج قائم (صلوات اللَّه علیه) منادي آسمانی فریاد / 592
برآورد:
أیّها الناس قطع عنکم مدّه الجبّارین، وولّی الأمر خیر اُمّه محمّد صلی الله علیه وآله وسلم فالحقوا بمکّه.
اي مردم، دوران ستمگران به پایان رسید و سرپرست امور بهترین امت محمّد صلی الله علیه وآله وسلم گردید، خود را در مکّه
به او برسانید .
در آن هنگام نجباء از مصر، ابدال از شام و برگزیدگان عراق، آنها که پارسایان شب و شیران روزند و دل هایی چون پاره
( هاي آهن دارند خارج شوند، و خود را به آن حضرت برسانند و بین رکن و مقام با او بیعت کنند.( 1
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود : « غیبت » 80 - در کتاب / 593
له علیه السلام کنز بالطالقان ما هو بذهب ولا فضّه، ورایه لم تنشر منذ طویت، ورجال کأنّ قلوبهم زبر الحدید لایشوبها شکّ فی
ذات اللَّه أشدّ من الحجر، لو حملوا علی الجبال لأزالوها، لایقصدون برایاتهم بلده إلّا خرّبوها، کأ نّ علی خیولهم العقبان .
براي حضرت مهدي (صلوات اللَّه علیه) گنج ها و ذخیره هایی در طالقان است که از طلا و نقره نیست بلکه مردانی هستند که
دل هاي آنها چون پاره هاي آهن محکم و در اعتقاد به خدا سرشار از یقین است و با هیچ گونه شکّی آمیخته نیست، و در
مقاومت و پایداري سخت تر از سنگها هستند که اگر به کوه ها هجوم آورند آنها را از جاي برمی کنند، به هر شهري با پرچم
هاي خود روي آورند آنجا را تصرّف کرده و پایگاه ستمگران را خراب کنند ، گویا بر روي مرکب ها عقابی تیز پروازند.
براي تبرّك جستن دست خود بر زین اسب امام (صلوات اللَّه علیه) می کشند، و او را دربرمی گیرند، و در جنگ ها او را با
جان خود محافظت می کنند، و آنچه اراده کند فوراً فراهم سازند.
. 557 ح 607 / 304 ح 73 ، إثبات الهداه: 3 / -1 الإختصاص: 204 ، بحار الأنوار : 52
ص: 771
مردانی هستند که شب را نمی خوابند و به عبادت خدا می پردازند، زمزمه هاي عاشقانه اي در نمازشان مانند زمزه زنبوران
عسل دارند، و شبها به راز و نیاز برپا ایستند و هنگام صبح بر مرکبهاي نبرد بنشینند، راهبان شب و شیران روزند، همچون بنده
اي گوش به فرمان مولاي خود بلکه از بندگانِ مطیع فرمانبردارترند، آنها همانند چراغ هاي فروزانند و گویا دلهاي آنها قندیل
هاي نور است، و آنها از عظمت و هیبت الهی ترسناکند.
است یعنی ما در « یا لَثارات الحسین » از خدا طلب شهادت می کنند و آرزو دارند که در راه خداوند کشته شوند، شعار آنها
طلب خون حسین علیه السلام هستیم ، وقتی حرکت می کنند پیشاپیش آنها رعب و وحشت به مسافت یک ماه در حرکت
( است ، به مولاي خود روي آورند و خداوند امام حق و آن پیشواي عادل را با این شیرمردان یاري فرماید.( 1
و آنها چه سزاوارند به توصیف کسی که درباره آنها سروده است:
للَّه قوم إذا ما اللّیل جنّهم
قاموا من الفرش للرحمان عبّادا
ویرکبون مطایا لاتملّهم
إذا هم بمنادي الصبح قد نادي
هم إذا ما بیاض الصبح لاح لهم
قالوا من الشوق لیت اللّیل قد عدا
هم المطیعون فی الدنیا لسیّدهم
وفی القیامه سادوا کلّ من سادا
الأرض تبکی علیهم حین تفقدهم
لأ نّهم جعلوا للأرض أوتادا
براي خدا بندگانی است که وقتی شب با پرده تاریکی خود همه جا را می پوشاند ، آنها از بسترهاي خود براي عبادت بپاخیزند
.
و هنگامی که منادي صبح آنها را صدا زند بر مرکب هاي خود بدون هیچ گونه خستگی و ملالت سوار شوند .
آنها هنگامی که روشنایی صبح برایشان پدیدار گردد از روي شوق گویند: کاش شب ادامه پیدا می کرد .
در دنیا از سرور و مولاي خود فرمانبرداري می کنند ، و در قیامت بر همه
.296/ 307 ح 82 ، إلزام الناصب: 2 / -1 بشاره الإسلام: 224 ، بحار الأنوار : 52
ص: 772
سروران سروري می نمایند .
زمین هنگام از دست دادن آنها برایشان گریه کند ، زیرا آنها همانند میخ هاي محکمی براي زمین و سبب برقراري آن بوده اند
.
مؤلّف رحمه الله گوید: در دوران عبدالملک در سرزمین اندلس ساختمانی پیدا شد که قبل از بناي اسکندریه بنا گردیده و این
شعر بر آن نوشته شده بود:
حتّی یقوم بأمر اللَّه قائمهم
من السماء إذ ما بإسمه نودي
تا آنکه قائم ایشان به امر خدا قیام کند ، وقتی که منادي آسمانی به اسم او ندا کند.
از عبدالملک زهري سؤال شد که آن منادي چه ندایی سر می دهد؟ جواب داد: حضرت علی بن الحسین علیهما السلام به من
خبر داده است که ندا دهنده گوید: مردم بدانید که او مهدي از فرزندان فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم
است.
و امام صادق علیه السلام این شعر را زیاد قرائت می فرمود :
لکلّ اُناس دوله یرقبونها
( ودولتنا فی آخر الدهر تظهر( 1
هر ملّتی را دولتی است که در انتظار آن بسر می برد ، و دولت ما در آخر روزگاران ظاهر می شود.
از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت کرده است که فرمود: « دلائل الإمامه » 81 - طبري رحمه الله در کتاب / 594
المهديّ من ولدي، وجهه کالکوکب الدرّي، واللون لون عربی والجسم جسم إسرائیلی، یملأ الأرض عدلًا کما ملئت جوراً،
( یرضی بخلافته أهل السماء والطیر فی الجوّ، ویملک عشرین سنه.( 2
. 143 ح 3 / -1 امالی صدوق : 396 ضمن ح 3 مجلس 74 ، بحار الأنوار : 51
،486/ 221 ح 6667 ، العمده: 439 ، کشف الغمّه: 2 / -2 دلائل الإمامه: 441 ح 17 ، نوادر المعجزات: 196 ح 5، الفردوس: 4
. 91 سطر 2 / 143 ح 3، منتخب الأثر: 185 ، بحار الأنوار : 51 / البیان: 118 ح 698 ، عقد الدرر: 34 ح 4، إلزام الناصب: 1
ص: 773
مهدي (صلوات اللَّه علیه) از فرزندان من است، چهره اش چون ستاره اي درخشان، و رنگ مردمان عرب یعنی گندم گون
است، بدنش بدن اسرائیلی یعنی قوي جثّه است، به جانشینی و حکومت او اهل آسمان و پرندگان هوا خشنود می گردند و
مدّت بیست سال فرمانروایی کند.
82 - در همان کتاب از مفضّل بن عمر نقل کرده است که گفت: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: / 595
إنّ قائمنا إذا قام أشرقت الأرض بنور ربّها واستغنی العباد عن ضوء الشمس، وصار اللیل والنهار واحداً، وذهبت الظلمه، وعاش
الرجل فی زمانه ألف سنه، یولد له فی کلّ سنه غلام، لایولد له جاریه، یکسوه الثوب فیطول علیه کلّما طال، ویتلّون علیه أيّ لون
( شاء.( 1
قائم ما هنگامی که قیام کند زمین به نور پروردگارش روشن گردد و مردم از نور خورشید بی نیاز شوند و شب و روز یکسان
و تاریکی از بین برود، چه بسا شخصی در زمان آن حضرت هزار سال عمر کند و هر سال پسري برایش متولد شود و دختري
برایش بدنیا نیاید، جامه اي بپوشد که با طولانی شدن قد او بلند شود و به هر رنگی که بخواهد درآید.
می نویسد : روایت شده است « تأجیج نیران الأحزان فی وفات سلطان خراسان » 83 - عبدالرضا بن محمّد در کتاب خود / 596
که وقتی دعبل خزاعی قصیده معروف خود را در محضر امام رضا علیه السلام خواند، به این شعرش که رسید :
خروج إمام لامحاله خارج
یقوم علی إسم اللَّه بالبرکات
ناگزیر امامی از ما خروج خواهد کرد، و او به نام خدا و برکات الهی قیام می کند.
. 573 ح 702 / -1 دلائل الإمامه: 454 ح 37 ، إثبات الهداه: 3
ص: 774
حضرت رضا علیه السلام برخاست و بر روي قدم هاي مبارك خود ایستاد، دست راست را بر سر نهاد و در حالی که سر را
مقداري به طرف زمین فرود آورد دعا کرد و فرمود:
( اللّهمّ عجّل فرجه ومخرجه، وانصرنا به نصراً عزیزاً.( 1
خداوندا ؛ در فرج و ظهور او شتاب کن، و ما را با فرج او یاري فرما.
می فرماید : « نجم الثاقب » و استاد بزرگوار ما محدّث نوري قدس سره در کتاب
به روایتی که به آن تصریح کند آگاهی نیافتم، ولی این مسأله را بعضی « قائم علیه السلام » نسبت به برخاستن هنگام شنیدن نام
از علماء ، از دانشمند متبحّر سیّد عبداللَّه نوه محدّث جزائري رحمه الله سؤال کرد، آن بزرگوار جواب داد: روایتی در این زمینه
دیده ام که مضمونش چنین است:
در مجلس حضرت رضا علیه السلام نام شریف قائم علیه السلام به میان آمد و آن حضرت به خاطر احترام کردن به آن نام
مبارك از جاي خود برخاست.
( و این روش در میان اهل سنت نسبت به شنیدن نام پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم متداول است.( 2
84 - از سیّد بن طاووس قدس سره نقل شده است : این بزرگوار در سامراء هنگام داخل شدن در سرداب مقدّس / 597
مناجات ملکوتی امام عصر صلوات اللَّه علیه را با خداوند شنیده است که آن وجود مقدس چنین راز و نیاز می کرد:
.241/ 271 ، کرامات الرضویّه: 1 / -1 إلزام الناصب: 1
271 ، و در آن نقل شده است که از امام صادق علیه السلام از علّت قیام کردن هنگام / -2 نجم الثاقب: 523 ، إلزام الناصب: 1
که از القاب حضرت حجّت (ارواحنا فداه) است سؤال شد . آن حضرت فرمود : زیرا او غیبتی طولانی دارد ، « قائم » شنیدن لفظ
و از بسیاري لطف و محبّتی که به دوستانش دارد هنگامی که کسی او را به این لقب که یادآور دولت او و افسوس خوردن به
غربت و تنهائی او است یاد کرد به او نگاه می کند و سزاوار است که بنده فرمانبردار زمانی که مولاي بزرگوارش به او نگاه
می کند به خاطر تعظیم او قیام کند و از جاي خود برخیزد ، پس باید قیام کرد و از خداي تبارك و تعالی تعجیل فرجش را
تقاضا نمود .
ص: 775
اللهمّ إنّ شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا وعجنوا بماء ولایتنا، اللهمّ اغفر لهم من الذنوب ما فعلوا إتّکالًا علی حبّنا وولّنا یوم القیامه
اُمورهم، ولاتؤاخذهم بما اقترفوا من السیّئات، إکراماً لنا، ولاتعاقبهم یوم القیامه مقابل أعدائنا، وإن خفّت موازینهم فثقّلها بفاضل
( حسناتنا.( 1
بار پروردگارا ! شیعیان ما از زیادي طینت ما آفریده شده اند و به آب ولایت ما سرشته گشته اند. خداوندا گناهان آنها را که با
اتکاء به دوستی ما انجام داده اند بیامرز، و امور ایشان را در قیامت به ما واگذار کن و بخاطر بزرگداشت ما آنها را بخاطر
گناهانی که مرتکب شده اند مؤاخذه مفرما ، و در مقابل دشمنان آنان را عقوبت نکن ، و اگر کفّه حسنات و خوبی هاي ایشان
سبک باشد با افزودن حسنات ما بر آن، سنگین گردان.
از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که فرمود: « کمال الدین » 85 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 598
وقتی حضرت مهدي (صلوات اللَّه علیه) از مکّه خروج کند منادي آن حضرت فریاد برآورد: کسی از شما خوراکی و نوشیدنی
با خود برندارد، سنگ حضرت موسی علیه السلام ( 2) را در حالی که شتري آن را حمل می کند با خود بردارند، در هر
منزلگاهی که فرود آیند از آن سنگ چشمه هاي آب روان گردد، هر کس گرسنه باشد از نوشیدن آن سیر شود و هر کس
تشنه باشد سیراب گردد، چهارپایانی هم که به همراه دارند از آن طریق تغذیه شوند تا آنکه از پشت کوفه وارد نجف
( شوند.( 3
این حدیث را نقل کرده است و در آخر « خرائج » قطب راوندي در کتاب
-1 مشارق انوار الیقین: 199 (با کمی اختلاف).
از آن دوازده چشمه شکافته شد و روان ، « فَانْبَجَست مِنه اثنَتا عَشره عَیناً » : -2 همان سنگی که قرآن در مورد آن فرموده است
گردید.
231 ح 3 ، البصائر: 188 ح 53 (با کمی اختلاف). / 324 ح 37 ، الکافی : 1 / 670 ح 17 ، بحار الأنوار : 52 / -3 کمال الدین: 2
ص: 776
آن افزوده است :
هنگامی که اصحاب در نجف منزل کردند از آن سنگ بطور پیوسته آب و شیر جاري می گردد، گرسنه ها با خوردن آن سیر
( و تشنه ها سیراب می شوند.( 1
از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: « کامل الزیارات » 86 - ابن قولویه رحمه الله در کتاب / 599
گویا قائم (صلوات اللَّه علیه) را در نجف می بینم که زره رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را پوشیده است، آن را تکانی
می دهد در اطرافش دور می زند و با پارچه اي دیبا آن را بپوشاند، بر اسبی سیاه که پیشانی آن سفید رنگ است سوار می
شود، و با آن حرکت کند، اهالی هر شهري او را می بینند که با آنها و در شهر آنها است، پرچم رسول خدا صلی الله علیه وآله
وسلم را که پایه آن از پایه هاي عرش الهی و بقیه آن از نصرت الهی است باز می کند، هرگز با آن پرچم به چیزي هجوم
نیاورد مگر آنکه خداوند آن را نابود سازد.
فإذا هزّها لم یبق مؤمن إلّا صار قلبه کزبر الحدید ویعطی المؤمن قوّه أربعین رجلًا، ولایبقی مؤمن إلّا دخلت علیه تلک الفرحه
فی قبره، وذلک حین یتزاورون فی قبورهم ویتباشرون بقیام القائم، فینحطّ علیه ثلاثه عشر ألف مَلَک وثلاثمائه وثلاثه عشر
ملکاً.
هنگامی که پرچم را به اهتزاز درآورد هر مؤمنی قلبش چون پاره هاي آهن باصلابت گردد و نیروي چهل مرد پیدا کند،
مؤمنانی که از دنیا رفته اند شادي و خوشحالی ظهور در آن عالم به آنها وارد شود ، آنها به ملاقات یکدیگر روند و قیام قائم
علیه السلام را به هم بشارت دهند. در آن هنگام سیزده هزار و سیصد و سیزده فرشته از آسمان فرود آیند.
راوي گوید: عرض کردم: این تعداد زیاد همه از فرشتگان هستند؟
فرمود: بلی ، فرشتگانی که با نوح بودند وقتی سوار کشتی شد. فرشتگانی که با ابراهیم بودند وقتی او را در میان آتش
افکندند، فرشتگانی که با
. 690 ح 1 / -1 الخرائج : 2
ص: 777
موسی بودند وقتی دریا را براي بنی اسرائیل شکافت، فرشتگانی که با عیسی بودند وقتی خداوند او را به آسمان بالا برد، چهار
هزار فرشته اي که با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بودند و علامت و نشان داشتند، و هزار فرشته اي که صف می
کشیدند، و سیصد و سیزده فرشته اي که در جنگ بدر به یاري او آمدند، و چهار هزار فرشته اي که براي یاري امام حسین
علیه السلام فرود آمدند و خواستند که با دشمنان آن حضرت نبرد کنند، سیدالشهدا اجازه جنگیدن به آنها نداد و آنها کنار قبر
شریف آن حضرت آشفته و غبار آلوده ماندند و تا قیامت بر او گریه می کنند، و رئیس آنها فرشته اي بنام منصور است.
هر زائري که به زیارت امام حسین علیه السلام رود به استقبال و پیشواز او آیند و به او خوش آمد گویند، و چون زائر می
خواهد وداع کند او را بدرقه کنند، و اگر بیمار شود از او عیادت کنند، و اگر بمیرد بر جنازه اش نماز خوانند، و بعد از مرگ
او برایش طلب آمرزش کنند، و همه این فرشتگان در زمین مانده اند و منتظر قیام حضرت قائم صلوات اللَّه علیه هستند تا
( هنگام خروج آن حضرت به یاري او شتابند.( 1
از امیر مؤمنان علی علیه السلام و آن حضرت از پیغمبر اکرم « کفایه الأثر » 87 - محمّد بن علی خزّاز رحمه الله در کتاب / 600
صلی الله علیه وآله وسلم نقل کرده است که فرمود:
اي علی، تو ا زمن و من از تو هستم، تو برادر و وزیر من هستی، وقتی من از دنیا رفتم کینه هایی را که این مردم از تو در سینه
ها دارند ظاهر می کنند، و به زودي بعد از من فتنه اي سخت و بیچاره کننده بپا می شود که اشخاص مورد اعتماد و خواص در
آن سقوط می کنند، و آن هنگامی است که شیعیان پنجمین امام از اولاد امام هفتم از فرزندان تو را در میان خود نبینند، در
فقدان و دوري او اهل زمین و آسمان غمناك گردند، و چه بسیار زن و مرد مؤمنی که در فراق او اندوهگین و دلسوخته و
سرگردانند.
پس از آن براي مدتی سر را بزیر انداخت و خاموش شد، سپس سر را
328 ح 48 ، و این روایت را (با کمی اختلاف) در کتاب کمال الدین: 671 / -1 کامل الزیارات: 233 باب 41 ، بحار الأنوار: 52
530 ح 455 نقل شده است . / ح 22 ، غیبه نعمانی: 309 ح 4، دلائل الإمامه: 457 ح 41 ، و قسمتی از آن در اثبات الهداه: 3
ص: 778
بلند کرد و فرمود:
بأبی واُمّی سمیّی وشبیهی وشبیه موسی بن عمران، علیه جیوب النور - أو قال جلابیب النور - یتوقّد من شعاع القدس کأ نّی بهم
آیس من کانوا، نودوا بنداء یسمع من البعد کما یسمع من القرب یکون رحمه علی المؤمنین وعذاباً علی المنافقین.
پدر و مادرم فداي کسی که همنام و شبیه من و شبیه موسی بن عمران علیه السلام است، پوششی از نور او را فرا گرفته که از
پرتو ذات مقدس پروردگار برافروخته و فروزان است ، گویا آنها را می بینم که در حال ناامیدي ندایی بشنوند که آن ندا از
دور و نزدیک بطور یکنواخت شنیده می شود، و آن براي مؤمنین رحمت و براي منافقین عذاب است .
عرض کردم: آن ندا چیست؟
فرمود: سه ندا است که در ماه رجب بر می خیزد ؛
در نداي اوّل بانگ برآید: آگاه باشید که ستمگران مورد لعنت خداوندند؛
در نداي دوم فریاد برآید: قیامت نزدیک شد؛
نداي سوّم از بدنی که بطور آشکار با خورشید ظاهر می شود بلند شود که گوید: آگاه باشید خداوند فلان بن فلان (یعنی
حجّت بن الحسن علیه السلام) را که نسب او به علی بن ابی طالب می رسد براي نابودي ستمگران برانگیخت. در آن هنگام
فرج فرا رسد، خداوند سینه هاي مجروح منتظرین را شفا دهد، و عقده از دل هاي ایشان برطرف نماید .
عرض کردم: اي رسول خدا، امامان بعد از من چه تعدادي خواهند بود؟
( فرمود: بعد از فرزندت حسین علیه السلام نه نفر و نهمین آنها قائم ایشان است.( 1
از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که به مفضّل فرمود: « غیبت » 88 - نعمانی در کتاب / 601
یک روایت را که درست بفهمی و به آن بطور عمیق آگاهی پیدا کنی بهتر
. 108 ح 42 ، جواهر السنیّه : 285 ، منتخب الأثر: 421 ح 1 / 337 ح 200 و 51 / -1 کفایه الأثر : 158 ، بحار الأنوار : 36
ص: 779
است از ده روایت که آن را فقط نقل کنی، همانا براي هر حقّی حقیقتی است و براي هر راستی و درستی نوري است.
سپس فرمود: بخدا قسم ما هیچ یک از شیعیان خود را فقیه نمی دانیم تا اینکه اگر با کنایه و رمز گفتگو کردیم مقصود ما را
بفهمد .
امیرالمؤمنین علیه السلام در کوفه بر روي منبر فرمود:
وإنّ من ورائکم فتناً مظلمه عمیاء منکسفه لاینجو منها إلّا النُوَمه.
بدانید در آینده فتنه تاریک کور پوشیده اي پیش آید که فقط اشخاص ناشناس و گمنام از آن نجات پیدا می کنند.
گفته شد: اي امیر مؤمنان ، اشخاص گمنام چه کسانی هستند؟ فرمود:
الّذي یعرف الناس ولایعرفونه.
واعلموا أنّ الأرض لاتخلو من حجّه للَّه عزّوجلّ ولکنّ اللَّه سیعمی خلقه منها بظلمهم وجورهم وإسرافهم علی أنفهسم .
کسانی که مردم را می شناسند ولی مردم آنها را نمی شناسند.
بدانید زمین هیچگاه از حجّت خدا خالی نمی ماند، ولی خداوند آنها را بخاطر ظلم و ستم و اسرافی که بخود می کنند از
دیدار او محروم می فرماید.
و اگر زمین ساعتی از حجّت خدا خالی بماند اهلش را در خود فرو برد، ولی او در دوران غیبت مردم را می شناسد و آنها او را
نمی شناسند همان طور که حضرت یوسف مردم را می شناخت ولی آنها او را نمی شناختند.
سپس این آیه را تلاوت فرمود:
واي بر این مردم، دچار چه حسرت و اندوهی خواهند شد » ، (1)« یا حَسْرَهً عَلَی العِبادِ ما یَأْتیهِمْ مِن رَسُول إلّا کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُون »
(2). « که هر رسولی براي آنها فرستادیم او را مسخره کردند
از امّ هانی ثقفی نقل کرده است که گفت: « کمال الدین » 89 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 602
. -1 سوره یس ، آیه 30
. 112 ح 8 / -2 غیبه نعمانی : 141 ح 2، بحار الأنوار : 51
ص: 780
صبحگاهان خدمت امام باقرعلیه السلام رسیدم، به آن حضرت عرض کردم: اي سرور من، آیه اي در کتاب خداوند تبارك و
تعالی است که به قلبم عارض گشته، مرا پریشان کرده و خواب را از چشمانم ربوده است .
فَلا اُقْسِمُ » امام علیه السلام فرمود: اي اُمّ هانی ؛ به من بگو کدام آیه است و از من سؤال کن؟ عرض کردم: این آیه شریفه
. (1)« الجَوارِ الکُنَّس × بَالخُنَّسِ
امام علیه السلام فرمود: خوب پرسشی است، مقصود از آن ستاره پنهان ، مولودي است در آخرالزمان و او مهدي این خاندان
است، برایش غیبت و حیرتی می باشد که در آن عدّه اي دچار گمراهی می شوند، و گروهی هدایت می یابند.
فیا طوبی لک إن أدرکتیه، ویا طوبی لمن أدرکه.
( خوشا بحال تو اگر او را درك کنی و خوشا بحال کسانی که او را درك کنند و به خدمتش شرفیاب شوند.( 2
90 - و نیز در همان کتاب از یونس بن عبد الرحمان نقل می کند که گفت: خدمت موسی بن جعفرعلیه السلام رسیدم / 603
، و به آن حضرت عرض کردم : اي فرزند رسول خدا ، آیا شما قیام کننده به حقّ هستید ؟
فرمود: بلی ، من قائم به حق هستم ولی آن قائم که زمین را از وجود دشمنان خدا پاك می کند و عدالت را جایگزین ظلم و
ستم می کند او پنجمین فرزند من است، و بخاطر ترسی که بر جان خود دارد از دیدگان پنهان می شود و براي مدّتی طولانی
غایب می گردد، در آن دوران عدّه اي مرتد می شوند و گروهی بر عقیده و دین خود ثابت می مانند.
سپس فرمود: طوبی لشیعتنا المتمسّکین بحبلنا فی غیبه قائمنا، الثابتین علی
. -1 سوره تکویر ، آیه 15 و 16
. 137 ح 4، منتخب الأثر: 256 / 330 ح 14 ، بحار الأنوار : 51 / -2 کمال الدین: 1
ص: 781
موالاتنا والبرائه من أعدائنا، اُولئک منّا ونحن منهم، قد رضوا بنا أئمّه، ورضینا بهم شیعه، فطوبی لهم، ثمّ طوبی لهم، وهم واللَّه
معنا فی درجاتنا یوم القیامه.
خوشا بحال شیعیان ما که در دوران غیبت قائم ما به رشته ولایت ما چنگ می زنند، بر ولایت و دوستی ما و همچنین برائت و
بیزاري از دشمنان ما ثابت می مانند، آنها از ما ، و ما از ایشان هستیم ، آنها به امامت ما خشنود و ما از شیعه بودن آنها
( خرسندیم ، پس خوشا بحال آنها، و واقعاً خوشا بحال آنها، بخدا سوگند آنها فرداي قیامت با ما و در درجات ما هستند.( 1
فرمود: « قد قامت الصلاه » 91 – شهید قدس سره از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت در معناي / 604
( مقصود قیام حضرت قائم (صلوات اللَّه علیه) است .( 2
روایت می کند: « مقتضب الأثر » 92 - احمد بن محمّد جوهري در کتاب / 605
حضرت موسی علیه السلام در مقام تکلّم با پروردگار بر روي کوه طور مشاهده کرد که درختان و گیاهان و سنگ هاي آن ،
همه به ذکر محمد صلی الله علیه وآله وسلم و دوازده جانشین بعد از او مشغولند. به درگاه الهی عرض کرد:
خداوندا، می بینم همه مخلوقاتت به ذکر محمّد و دوازده وصی آن حضرت مترنّم می باشند، براي من بگو آنها چه مقام و
منزلتی نزد تو دارند؟
از درگاه ربوبی خطاب شد:
یابن عمران، إنّی خلقتهم قبل خلق الأنوار، وجعلتهم فی خزانه قدسی یرتعون فی ریاض مشیّتی، ویتنسّمون من روح جبروتی،
. 151 ح 6 / 361 ح 5، بحار الأنوار : 51 / -1 کمال الدین: 2
149 . یعنی : با قیام آن حضرت نماز به معناي صحیح آن برپا می گردد، و شاید منظور این باشد که وقت / -2 بحار الأنوار : 51
قیام و برخاستن به یاد قیام پرشکوه آن حضرت باشیم و آرزوي شرکت کردن در نمازي را که به امامت آن بزرگوار برپا می
گردد داشته باشیم، و براي رسیدن به آن دوران باعظمت قبل از شروع نماز خود دعا کنیم .
ص: 782
ویشاهدون أقطار ملکوتی، حتّی إذا شاءت مشیّتی أنفذت قضائی وقدري.
اي پسر عمران، من آنها را قبل از آفرینش انوار آفریدم و در گنجینه قدس خود قرار دادم و در بوستان مشیّت خود متنعّم
نمودم، و از رایحه جبروتم سر زنده ساختم، تا ملکوت من و آثار قدرتم را مشاهده کنند و زمانی که اقتضا کرد تقدیرات خود
را درباره آنها اجرا نمایم.
اي پسر عمران، ایشان را بر سبقت گیرندگان پیشی داده ام تا بهشتم را به وجودشان زینت بخشم .
اي پسر عمران، به ذکر و یاد ایشان متوسّل باش ، زیرا آنها خزانه دار علم من ، گنجینه حکمت من ، جایگاه نور و تجلّی انوار
من هستند .
حسین بن علوان گوید: این مطلب را به امام صادق علیه السلام عرض کردم، آن حضرت فرمود:
بلی ، همین طور است، آنها دوازده نفر از آل محمد علیهم السلام می باشند که به ترتیب عبارتند از : علی، حسن، حسین، علیّ
بن حسین، محمّد بن علی، و هر کس را که خداوند بخواهد.
عرض کردم: از شما سؤال کردم تا مرا کاملًا به حق راهنمایی کنید.
امام علیه السلام فرمود : أنا وابنی هذا وأومأ إلی إبنه موسی، والخامس من ولده یغیب شخصه، ولایحلّ ذکره باسمه .
من - و در حالی که به فرزندش حضرت موسی بن جعفرعلیهما السلام اشاره می کرد - و این فرزندم، و پنجمین فرزند او از
( دیدگان پنهان گردد، و جایز نیست( 1) که او را با نام اصلی اش یاد کرد.( 2
-1 در این مطلب بین دانشمندان و صاحب نظران اختلاف است ، بعضی آن را جز در حال تقیّه جایز می دانند و بعضی آن را
مطلقا حرام می دانند ، بعضی آن را جز در دعاهائی که از معصومین علیهم السلام وارد شده حرام می دانند ، بعضی قائل به
کراهت هستند ، بعضی می گویند فقط در محافل و مجامع حرام است و بعضی معتقدند فقط در زمان غیبت صغري حرام بوده
با ذکر «129/ مکیال المکارم : 2 » است ، علاّمه میرزا محمّد تقی موسوي اصفهانی رحمه الله این بحث را در کتاب شریف
دلائل هر طایفه نقل کرده است ، براي اطّلاع بیشتر به آنجا مراجعه کنید .
. 149 ح 24 / -2 مقتضب الأثر: 41 ، بحار الأنوار : 51
ص: 783
از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود : « غیبت » 93 – نعمانی رحمه الله در کتاب / 606
إنّ لصاحب هذا الأمر غیبه، المتمسّک فیها بدینه کالخارط لشوك القتاد بیده.
براي صاحب این امر غیبتی است و دینداري در آن دوران بسیار مشکل است، کسی که بخواهد دین خود را حفظ کند مانند
آن است که بخواهد با دست به شاخه اي که پر از خار است بکشد و آن را تمیز کند.
سپس امام صادق علیه السلام با دست اشاره کرد و فرمود : کدام یک از شما به شاخه اي که پر از خار است چنگ می زند و
آن را با دست می گیرد؟
سپس مدت کمی سر را بزیر افکند، و بعد از آن فرمود:
إنّ لصاحب هذا الأمر غیبه فلیتّق اللَّه عبد عند غیبته ولیتمسّک بدینه.
( همانا براي صاحب این امر غیبتی است، بنده باید تقواي الهی پیشه کند و دین خود را نگهدارد.( 1
94 - و نیز در همان کتاب از آن حضرت نقل می کند که روزي به اصحاب خود فرمود: آیا شما را آگاه نکنم از چیزي / 607
که خداوند تبارك و تعالی هیچ عملی را از بندگان بدون آن نمی پذیرد ؟
راوي می گوید: عرض کردم بفرمائید.
امام علیه السلام فرمود: گواهی دادن به اینکه معبودي جز خداوند یکتا نیست و اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و
فرستاده او است، و اعتراف کردن به دستورات الهی و آنچه خداوند به آن فرمان داده است، پذیرفتن ولایت اهل بیت، و
بیزاري از دشمنان امامان معصوم، سرسپردگی به آستان آنها و فرمانبرداري از دستورات ایشان و پاکدامنی، و تلاش و کوشش،
و پیدا کردن اطمینان، و چشم براه قائم بودن.
346 ح / 405 ح 1، کمال الدین : 2 / 335 ح 1، الوافی : 2 / 135 ح 39 ، الکافی : 1 / -1 غیبه نعمانی : 169 ح 11 ، بحار الأنوار : 52
.34
ص: 784
سپس فرمود: إنّ لنا دوله یجی ء اللَّه بها إذا شاء.
ثمّ قال: من سرّه أن یکون من أصحاب القائم فلینتظر، ولیعمل بالورع ومحاسن الأخلاق وهو منتظر، فإن مات وقام القائم بعده
کان له من الأجر مثل أجر من أدرکه، فجدّوا وانتظروا هنیئاً لکم أیّتها العصابه المرحومه.
ما را دولتی است که هرگاه خدا بخواهد آن را برقرار نماید .
سپس فرمود: هر کس دوست دارد و خشنود می شود که از اصحاب و یاران امام قائم (صلوات اللَّه علیه) باشد باید انتظار
بکشد و در حال انتظار ورع پیشه کند و خوش خو و خوشرفتار باشد.
اگر اجلش فرا رسید و قبل از قیام قائم (صلوات اللَّه علیه) از دنیا رفت پاداش کسانی که آن حضرت را درك کنند به او داده
( می شود، پس تلاش کنید و چشم به راه باشید، گوارا باد بر شما اي گروهی که مورد رحمت پروردگار هستید.( 1
95 - و در همان کتاب از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت همواره می فرمود: / 608
نشانه را بشناس( 2) و اگر چنین معرفتی پیدا کردي به تو زیان نمی رساند که این امر پیش افتد و یا در آن تأخیر شود، همانا
روزي که هر گروهی را با پیشوا و امامشان می » (3)« یَوْمَ نَدْعُوا کُلّ اُناس بِإمامِهِم » : خداوند تبارك و تعالی فرموده است
. « خوانیم
فمن عرف إمامه کان کمن کان فی فسطاط المنتظر.
( و کسی که امام خود را بشناسد مانند کسی است که در خیمه امام منتظر (صلوات اللَّه علیه) بسر می برد.( 4
. 140 ح 50 ، منتخب الأثر: 497 ح 9 / -1 غیبه نعمانی : 200 ح 16 ، بحار الأنوار : 52
-2 مقصود یا نشانه هاي امام و خصوصیات و امتیازات و صفات ویژه آن حضرت است ، و یا نشانه هاي ظهور و علائم حتمیّه
اي است که بیان فرموده اند .
. -3 سوره إسراء ، آیه 71
. 435 ح 3 / 372 ح 7، الوافی : 2 / 142 ح 57 ، الکافی : 1 / -4 غیبه نعمانی : 330 ح 6، بحار الأنوار : 52
ص: 785
می فرماید : « نهج البلاغه » 96 - امیرالمؤمنین علیه السلام در / 609
ألزموا الأرض، واصبروا علی البلاء ولاتحرّکوا بأیدیکم وسیوفکم فی هوي ألسنتکم، ولاتستعجلوا بما لم یعجّله اللَّه لکم .
در جاي خود آرام بگیرید، و بر بلا و سختی شکیبا باشید، و دست و شمشیرتان را در راه تمایلات خود بکار نبرید ، و در آنچه
خداوند براي شما زود مقدّر نفرموده شتاب نکنید تا زمان آن فرا رسد.
بدانید هر کس از شما در بستر خود بمیرد در حالیکه به حق خدا و رسول و اهل بیت او معرفت داشته باشد شهید از دنیا رفت
است و پاداش او با خداوند است، و اجر آنچه از اعمال صالح را نیت کرده سزاوار گشتنه، و نیّت او جایگزین شمشیر کشیدن
( او می باشد، و همانا براي هر چیزي زمان مخصوص و مدّت معینی مقدّر شده است.( 1
از امام باقرعلیه السلام نقل کرده است که فرمود: کلّ مؤمن شهید وإن « امالی » 97 - شیخ طوسی رحمه الله در کتاب / 610
مات علی فراشه فهو شهید، وهو کمن مات فی عسکر القائم علیه السلام.
هر مؤمنی شهید است، و اگر چه در بستر خود بمیرد شهید از دنیا رفته است و مانند کسی است که در لشگر قائم علیه السلام
بدرود حیات گفته است.
( سپس فرمود: آیا ممکن است کسی خود را اسیر خداوند کند آنگاه داخل بهشت نشود.( 2
از زراره نقل می کند که گفت: از حضرت صادق علیه السلام « کمال الدین » 98 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 611
شنیدم که فرمود: همانا براي قائم علیه السلام قبل از قیامش غیبتی است.
به آن حضرت عرض کردم: چرا غایب می شود؟
فرمود: می ترسد - و اشاره به شکم خود کرد - یعنی می ترسد که
.472/ 144 ح 63 ، إلزام الناصب: 1 / -1 نهج البلاغه : خطبه 190 ، بحار الأنوار : 52
. 144 ح 64 / -2 امالی طوسی : 676 ح 142 مجلس 37 ، بحار الأنوار : 52
ص: 786
ستمگران درنده شکمش را پاره کنند.
سپس فرمود: اي زراره، او همان امام منتظر است، و کسی است که مردم در ولادت او شک می کنند بعضی از مردم می
گویند که او هنوز در شکم مادر است، و عدّه اي گویند: غایب است، گروهی گویند: هنوز متولّد نشده است، و جمعی
گویند: دو سال قبل از وفات پدرش بدنیا آمده است .
او همان است که انتظارش را باید کشید، و خداوند تبارك و تعالی دوست دارد شیعیان را بوسیله او امتحان کند و در این
امتحان است که اهل باطل دچار شک وتردید می شوند و بر عقیده خود ثابت نمی مانند .
زراره گوید: عرض کردم: فداي شما شوم؛ اگر آن زمان را درك کردم چه کنم؟ فرمود: اي زراره اگر به آن دوران رسیدي
همواره این دعا را بخوان:
اَللَّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَکَ، فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ، اَللَّهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ
أَعْرِفْ حُجَّتَکَ، اَللَّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی.
پروردگارا ؛ خودت را بمن بشناسان، زیرا اگر مرا با خودت آشنا نکردي نمی توانم پیغمبرت را بشناسم. خداوندا فرستاده خود
را بمن بشناسان، که اگر او را به من نشناسانی نمی توانم نماینده و جانشین او را که حجّت تو است بشناسم، خدایا حجّت خود
را بمن بشناسان که اگر او را به من نشناسانی در دین خود دچار گمراهی خواهم شد.
سپس فرمود: اي زراره، جوانی را حتماً و ناگزیر در مدینه خواهند کشت.
عرض کردم: فداي شما شوم ، آیا او را لشکر سفیانی نمی کشند؟
فرمود: نه، او را لشکر بنی فلان می کشند، او خروج می کند و مردم را دعوت بحق می کند تا اینکه وارد مدینه می شود
بطوري که مردم نمی دانند چرا و چگونه وارد شد؟ ولی آنجا او را گرفته و بدون هیچ جرم و گناهی به قتل می رسانند، وقتی
او را از روي کینه و عدوات و مظلومانه کشتند خداوند دیگر ستمکاران را مهلت نمی دهد، پس در این هنگام منتظر فرج
( باشید.( 1
337 ح 5، الوافی : / 183 ح 1309 ، الکافی : 1 / 142 ح 70 ، مکیال المکارم: 2 / 342 ح 24 ، بحار الأنوار : 52 / -1 کمال الدین: 2
. 406/2 ح 3، إعلام الوري: 431
ص: 787
99 - در همان کتاب از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود: / 612
ستصیبکم شبهه فتبقون بلا عَلم یُري ولا إمام هُدي، ولاینجو منها إلاّ من دعا بدعاء الغریق .
به زودي دچار شبهه اي می شوید، و در آن پرچمی نمی بینید که راه را نشان دهد و امام و پیشوائی نیست که شما را راهنمائی
کند، و از آن گرفتاري نجات پیدا نمی کند مگر کسی که دعاء غریق را بخواند.
عرض کردم: دعاي غریق چگونه است؟
فرمود: می گوئی:
یا اللَّه یا رحمان یا رحیم، یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی علی دینک .
اي خداوند، اي بخشنده، اي مهربان، اي دگرگون کننده دلها، دل مرا بر دین خود ثابت و استوار نگهدار .
را در « والأبصار » یعنی ) « یا اللَّه یا رحمان یا رحیم، یا مقلّب القلوب والأبصار ثبّت قلبی علی دینک » : راوي گوید: من گفتم
آنچه امام فرموده بود اضافه کرد) .
حضرت فرمود: درست است که خداوند مقلّب القلوب و الأبصار است، ولی همان طور که من گفتم دعا را بخوان و چیزي به
(1).« یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی علی دینک » : آن اضافه نکن، بگو
2) از امام صادق علیه السلام روایت ) «... یَوْمَ یَأْتی بَعْضُ آیاتِ رَبِّک » 100 - و نیز در همان کتاب در ذیل آیه شریفه / 613
کرده است که فرمود:
یا ابابصیر؛ طوبی لشیعه قائمنا المنتظرین لظهوره فی غیبته والمطیعین له فی ظهوره، اُولئک أولیاء اللَّه الّذین لا خوف علیهم
183 ح / 326 ح 1، منتخب الأثر: 510 ح 9، مکیال المکارم: 2 / 148 ح 73 ، و 95 / 351 ح 49 ، بحار الأنوار : 52 / -1 کمال الدین: 2
. 472 ، مهج الدعوات: 332 / 1310 ، إعلام الوري: 432 ، إلزام الناصب: 1
. -2 سوره انعام ، آیه 158
ص: 788
( ولا هم یحزنون.( 1
اي ابابصیر؛ خوشا بحال شیعیان قائم ما که در دوران غیبت او چشم به راه قدوم ایشان و منتظر ظهورش می باشند ، و در دوران
ظهور او فرمانبردار اویند، آنها اولیاء خدا هستند که هیچ گونه ترسی بر آنها نیست و دچار غم و اندوه نمی شوند.
101 - در همان کتاب از کنیز امام عسکري علیه السلام نقل کرده است که گفت: / 614
هنگامی که آن بزرگوار تولّد یافت، نوري را دیدم از چهره او نمایان شد و تا کرانه آسمان بالا رفت، و پرندگان سفیدي را
دیدم که از آسمان فرود آمدند و بال و پر خود را بر سر و صورت و بدن مبارك او کشیدند، و سپس پرواز کردند، چون این
خبر را به امام عسکري علیه السلام عرض کردم تبسّم نمود و فرمود:
تلک ملائکه السماء نزلت لتتبرّك به وهی أنصاره إذا خرج.
( آنها فرشتگان آسمان بودند براي تبرك جستن به او فرود آمدند و وقتی که ظهور کند از یاوران او هستند.( 2
می نویسد: از امام عسکري علیه السلام روایت شده است که فرمود: « إثبات الوصیّه » 102 - مسعودي در کتاب / 615
هنگامی که حضرت صاحب الزمان (صلوات اللَّه علیه) به دنیا آمد خداوند دو فرشته را فرستاد، او را برداشتند و با خود به
سراپرده عرش الهی بالا بردند تا اینکه او را در پیشگاه قرب پرودرگار نگهداشتند، از مقام ربوبی خطاب شد:
مرحباً بک، بک اُعطی وبک أعفو وبک اُعذّب.
خوش آمدي، بواسطه تو عنایت می کنم، و بخاطر تو عفو می کنم، و به سبب
. 564 ح 4 / 150 ح 76 ، منتخب الأثر: 514 ح 6، تفسیر برهان : 1 / 357 ح 54 ، بحار الأنوار : 52 / -1 کمال الدین: 2
. 5 ح 10 / 431 ح 7، بحار الأنوار : 51 / -2 کمال الدین: 2
ص: 789
( تو دشمنانم را عذاب می کنم.( 1
از منصور نقل کرده است که گفت: امام صادق علیه السلام « کمال الدین » 103 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 616
فرمود:
یا منصور ؛ إنّ هذا الأمر لایأتیکم إلّا بعد إیاس، لا واللَّه حتّی تمیّزوا، لا واللَّه حتّی تمحّصوا ولا واللَّه حتّی یشقی من یشقی
( ویسعد من یسعد.( 2
اي منصور، این امر - یعنی فرج و ظهور - جز بعد از یأس و ناامیدي پیش نمی آید، و بخدا سوگند ظهور نمی شود تا از
یکدیگر جدا شوید، و با امتحان خالص گردید، اهل شقاوت به شقاوت و اهل سعادت به سعادت برسند .
می نویسد: روایاتی به ما رسیده است که در آن علامت هایی براي وقت « ارشاد » 104 - شیخ مفید قدس سره در کتاب / 617
ظهور قائم (ارواحنا فداه) بیان شده و از حوادثی که قبل از قیام آن حضرت پیش می آید خبر داده، و نشانه هایی را که بر آن
دلالت دارد و علامت ظهور می باشد ذکر گردیده است که در اینجا به بعضی از آنها اشاره می کنیم :
-1 إثبات الوصیّه: 251 . در حدیث دیگري آن حضرت فرموده است : هنگامی که پروردگار ، هدایتگر این امّت را به من
مرحمت فرمود دو فرشته فرستاد ، و او را با خود به سراپرده عرش الهی بردند تا آنکه در پیشگاه خداوند ایستادند ، ذات ربوبی
به آن نوزاد خطاب کرد و فرمود : مرحباً بک عبدي لنصره دینی وإظهار أمري، ومهديّ عبادي، آلیت أنّی بک آخذ وبک
اُعطی، وبک أغفر وبک اُعذّب . خوش آمدي اي بنده من که تو را براي یاري دینم و آشکار کردن امرم و هدایت بندگانم
اختیار کرده ام ، قسم یاد کرده ام که به واسطه تو بگیرم و بدهم ، و به واسطه تو ببخشم و عذاب کنم .
433 ح 3. مترجم در توضیح / 370 ح 3، الوافی : 2 / 111 ح 20 ، الکافی : 1 / 346 ح 32 ، بحار الأنوار : 52 / -2 کمال الدین: 2
روایت گوید : یعنی در بوته امتحان خالص از ناخالص جدا می شود و در سختی ها و بلاها میزان ایمان و استقامت اشخاص
سنجیده می شود، و در تحولات و دگرگونی ها جوهره وجود آدمی نمایان می گردد، و اینها است که باعث جدا شدن صف
ها از یکدیگر می شود.
ص: 790
سفیانی خروج می کند ، حسنی کشته می شود، میان بنی عباس به خاطر سلطنت و ریاست دنیوي اختلاف می افتد ، خورشید
در نیمه ماه رمضان ، و ماه در آخر آن برخلاف روش عادي گرفتگی پیدا می کند ، زمین در بیداء فرو می رود ، و در سرزمین
مغرب و مشرق فرورفتگی هاي دیگري ایجاد می شود ، خورشید از هنگام ظهر تا عصر بی حرکت می ماند ، و از سمت مغرب
طلوع می کند .
، ( نفس زکیّه در پشت کوفه به همراه هفتاد نفر از بندگان صالح کشته شود ، مردي هاشمی بین رکن و مقام کشته شود( 1
دیوار مسجد کوفه خراب شود ، پرچمهاي سیاه از خراسان بلند شود ، سیّد یمانی خروج کند( 2) ، مغربی بر مصر چیره شود و
بر شامات سیطره پیدا کند ، لشکر ترك در جزیره و لشکر روم (یهودیان) در رمله یعنی فلسطین فرود آید .
ستاره اي در مشرق که مانند ماه نورانی باشد پدید آید و انعطاف پیدا کند بطوریکه دو سر آن نزدیک هم رسند ، سرخی در
آسمان پیدا شود بطوریکه در کرانه هاي آن پخش و پراکنده شود ، آتش طولانی در مشرق ظاهر شود که سه روز یا هفت
روز در هوا باقی بماند ، عرب عنان گسیخته شود و شهرها را تصرف کند و از سیطره عجم خارج گردد ، اهل مصر فرمانروا و
حاکم خود را بکشند .
شهر شام ویران گردد، و سه پرچم در آنجا بلند شود که باهم اختلاف داشته باشند ، پرچم هاي قیس و عرب وارد مصر شوند ،
و پرچم هاي کنده وارد خراسان شود ، لشکري از سمت مغرب براه افتد و در حوالی حیره
-1 ظاهراً جاي مرد هاشمی با نفس زکیّه عوض شده است ، آنچه از روایات استفاده می شود اینستکه مذبوح بین رکن و مقام
نفس زکیّه است که پاك مردي از اهل بیت است و او را مظلومانه می کشند، و کسی که با هفتاد نفر از بندگان شایسته
پروردگار در پشت کوفه کشته می شود مرد هاشمی است .
-2 امام صادق علیه السلام فرموده است: یمانی از فرزندان عمویم زید است و در یمن خروج می کند، خروجش همزمان با
خروج سفیانی است، و طبق روایات پرچم او پرچم هدایت است و این بزرگوار به حق دعوت می کند .
ص: 791
فرود آیند، و پرچم هاي سیاهی از سوي خراسان بطرف آنها روي آورند ، رود فرات پر از آب شود و آب آن در کوچه هاي
کوفه روان گردد .
شصت نفر با ادعاي دروغین نبوّت و دوازده نفر از خاندان ابوطالب با ادعاي امامت خروج کنند ، مردي از شخصیت هاي مهم
و بزرگان بنی عباس را بین جولاء و خانقین بسوزانند ، پلی در بغداد بر روي کرخ بسازند و باد سیاهی در اوّل روز در آن بپا
گردد و زلزله اي در آن واقع شود که بسیاري از مردم در زمین فرو روند ، ترسی همه اهل عراق و بغداد را فرا گیرد، مرگ
هاي سریع ، کمبود در مال و جان و محصول آنها پیدا شود ، ملخ هایی در فصل خودش و در غیر فصل آن پیدا شوند و کشت
و زراعت را از بین ببرند .
آنچه مردم زراعت کنند محصول زیاد ندهد و فزونی پیدا نکند ، دو صنف از عجم با هم اختلاف کنند و در بین آنها
خونریزي فراوانی شود ، غلامان و بندگان از اطاعت بزرگان و سروران خود خارج شوند و آنها را به قتل رسانند ، گروهی
بدعت گزار مسخ شوند و به شکل میمون و خوك درآیند ، بندگان بر شهرهاي سروران غلبه پیدا کنند و آنها را از تصرف
ایشان خارج کنند .
ندایی از آسمان برخیزد که همه مردم روي زمین بشنوند و اهل هر زبانی به زبان خود آن را احساس کنند ، صورت و سینه اي
براي مردم در مقابل خورشید ظاهر گردد، مردگانی از میان قبرها بیرون آیند و به دنیا و زندگی دنیا برگردند، یکدیگر را
بشناسند و به ملاقات هم روند .
و در خاتمه بیست و چهار شبانه روز بطور پیوسته باران آید، و زمین مرده بوسیله آن زنده و سرسبز شود و برکات خود را
آشکار کند، و بعد از آن تمام ناراحتی ها و آفت ها از پیروان حقّ یعنی شیعیان حضرت مهدي ارواحنا فداه برطرف شود، در
آن هنگام خبر ظهور امام خود را در مکّه
ص: 792
دریافت کنند و به طرف او براي یاریش بروند و خود را به او برسانند همان طور که در اخبار وارد شده است.
شیخ مفید رحمه الله بعد از ذکر این علائم می فرماید: بعضی از این علامتها و حادثه ها وقوع آن حتمی است، و برخی
( مشروطند که اگر آن شرایط پیدا شد این حادثه ها نیز پیش می آید، و خداوند می داند چه پیش خواهد آمد.( 1
از امام صادق علیه السلام و آن حضرت از رسول خداصلی الله « ثواب الأعمال » 105 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 618
علیه وآله وسلم نقل کرده است که فرمود:
سیأتی علی اُمّتی زمان تخبث فیه سرائرهم، وتحسن فیه علانیتهم طمعاً فی الدنیا لایریدون به ما عنداللَّه عزّوجلّ، یکون أمرهم
( ریاء لایخالطه خوف، یعمّهم اللَّه بعقاب، فیدعونه بدعاء الغریق فلایستجاب لهم.( 2
بر امت من زمانی فرا رسد که مردم باطن خبیث و ناپاکی داشته باشند ولی خود را نیکو جلوه دهند بخاطر آنکه به دنیاي بهتري
دست یابند، خدا و عنایت هاي او را در نظر نمی گیرند، کارهاي خود را نه بخاطر ترس از مقام پروردگار بلکه براي تظاهر و
خودنمایی انجام می دهند، در این هنگام خداوند آنها را به عذابی فراگیر گرفتار کند و هر چه مانند اشخاص در حال غرق
شدن دعا کنند خداوند اجابت نفرماید .
106 - در همان کتاب و با همان سند از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل کرده است که فرمود: / 619
سیأتی زمان علی اُمّتی لایبقی من القرآن إلّا رسمه، ولا من الإسلام إلّا اسمه، یسمّون به وهم أبعد الناس منه، مساجدهم عامره
وهی خراب من الهدي، فقهاء ذلک الزمان شرّ فقهاء من
.148/ 457 ، إلزام الناصب: 2 / 219 ح 82 ، کشف الغمّه: 2 / -1 الإرشاد: 403 ، بحار الأنوار : 52
. 190 ح 20 ، منتخب الأثر: 426 ح 5 / -2 ثواب الأعمال: 253 ح 3، بحار الأنوار : 52
ص: 793
( تحت ظلّ السماء، منهم خرجت الفتنه وإلیهم تعود.( 1
بر امت من زمانی پیش آید که از قرآن جز خط و نشان آن و از اسلام جز نام آن باقی نماند، خود را مسلمان بنامند در حالیکه
نسبت به اسلام از مردمان دیگر دورتر باشند، مسجدهاي ایشان از جهت بنا و ساختمان آباد ، ولی از نظر هدایت ویران است ،
یعنی کسی در آن به طرف خدا و دین خدا هدایت نمی شود، فقیهان آن زمان بدترین فقهاء در زیر آسمان هستند، از آنها فتنه
خارج شود و عاقبت بسوي خودشان باز گردد.
از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: « کمال الدین » 107 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 620
( خمس قبل قیام القائم علیه السلام: الیمانی، والسفیانی، والمنادي ینادي من السماء، وخسف بالبیداء وقتل النفس الزکیّه.( 2
پیش از قیام حضرت قائم (صلوات اللَّه علیه) پنج حادثه واقع شود: خروج یمانی و سفیانی، نداي آسمانی، فرو رفتن زمین در
سرزمین بیداء، کشتن جوان پاك و سیّد بی گناهی که به نفس زکیّه معروف است.
و نیز از آن حضرت نقل شده است که فرمود:
( بین قیام حضرت قائم (صلوات اللَّه علیه) و کشتن نفس زکیّه بیش از پانزده شبانه روز فاصله نیست.( 3
از محمد بن حنفیّه نقل کرده است که گفت: به آن حضرت عرض « غیبت » 108 - شیخ طوسی رحمه الله در کتاب / 621
کردم: این امر به طول انجامید پس چه زمانی تحقّق پیدا می کند؟
. 190 ح 21 ، منتخب الأثر: 427 ح 6 / -1 ثواب الأعمال: 253 ح 4، بحار الأنوار : 52
203 ح 29 ، منتخب الأثر: 439 ح 1، إعلام الوري: 455 ،. مترجم گوید : چهار / 649 ح 1، بحار الأنوار : 52 / -2 کمال الدین: 2
علامت آخر از علائم حتمیّه اي است که حتماً قبل از قیام امام قائم (ارواحنا فداه) به وقوع می پیوندد همان طور که علّامه
ذکر کرده است . « 294 ح 44 / بحار الأنوار : 52 » مجلسی رحمه الله آن را در
. 203 ح 30 / 649 ح 2، الإرشاد: 406 ، غیبهطوسی : 271 ، بحار الأنوار : 52 / -3 کمال الدین: 2
ص: 794
حضرت سر خود را تکان داد و فرمود:
چگونه این امر واقع شود در حالیکه دوران سخت فرا نرسیده است؟ و چگونه این امر ممکن است در حالیکه هنوز برادران به
یکدیگر جفا نکرده اند؟ و چگونه این امر صورت پذیرد در حالیکه هنوز سطان ستم نکرده است؟
و چگونه تحقق یابد در حالیکه آن زندیق از قزوین خروج نکرده است که پرده هاي حرمت اشخاص را بدرد و سران قوم را
تکفیر نماید، و دیوارها و مرزها را تغییر دهد و زیبایی و طراوت آن را از بین ببرد!
هر کس از او فرار کند وي را دستگیر کند، هر کس با او به جنگ برخیزد او را به قتل رساند، هر کس از او کناره گیرد به فقر
و ناداري گرفتار شود، و هر کس از او پیروي کند کافر گردد، تا اینکه مردم دو گروه و هر دو گریان شوند: گروهی بر دین
( خود و گروه دیگر بر دنیاي خود گریه کنند.( 1
109 - علی بن ابراهیم قمی رحمه الله در تفسیر خود از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که فرمود: / 622
به خدا سوگند گویا قائم علیه السلام را می بینم که تکیه بر حجرالأسود داده و مردم را درباره حق خود به خدا سوگند می
دهد و می فرماید:
اي مردم کسی که درباره خدا با من محاجّه کند (حجّت و دلیل آورد، مناظره و گفتگو کند) من از هر کس به او نزدیکتر و
سزاوارترم. اي مردم هر کس درباره آدم با من گفتگو کند، من از هر کس به آدم نزدیکتر و آشناترم .
اي مردم هر کس با من درباره نوح احتجاج کند، من از هرکس به نوح نزدیکتر و داناترم. اي مردم هر کس درباره ابراهیم با
من گفتگو کند، من از هر کس به ابراهیم نزدیکتر و آگاه ترم . اي مردم هر کس درباره موسی با من گفتگو کند، من از هر
کس به موسی نزدیکتر و شایسته ترم.
أیّها الناس من یحاجّنی فی محمّد صلی الله علیه وآله وسلم فأنا أولی بمحمّد، أیّها
.135/ 212 ح 61 ، منتخب الأثر: 441 ح 12 ، إلزام الناصب: 2 / -1 غیبه طوسی : 269 ، بحار الأنوار : 52
ص: 795
الناس من یحاجّنی فی کتاب اللَّه فأنا أولی بکتاب اللَّه.
اي مردم هر کس درباره محمد صلی الله علیه وآله وسلم با من گفتگو کند، من از هر کس به محمّد نزدیکتر و سزاورترم. اي
مردم هر کس در مورد کتاب خدا با من بحث و گفتگو کند، من از هر کس به کتاب خدا نزدیکتر و عالم ترم.
سپس به کنار مقام ابراهیم می رود، دو رکعت نماز می خواند ودوباره مردم را درباره حق خود به خدا سوگند می دهد.
آنگاه امام باقرعلیه السلام فرمود: بخدا قسم ، او مقصود از مضطرّ در این آیه شریفه است:
. (1)« أمَّنْ یُجیبُ المُضْطَرَّ إذا دَعاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُم خُلَفاءَ الأرْض »
آیا کسی (جز خدا) هست دعاي بیچاره و گرفتار را اجابت کند و ناراحتی و غصّه او را برطرف نماید و شما را جانشینان بر »
. « روي زمین قرار دهد
پس اوّل کسی که با او بیعت می کند جبرئیل علیه السلام است و پس از او سیصد و سیزده نفر اصحاب او می باشند؛ هر یک
از آنها در بین راه باشد فوراً به او می رسد، و هر کس مسیر را طی نکرده از بسترش ناگهان ناپدید می شود (یعنی بدون اینکه
زحمت پیمودن راه داشته باشد از میان بستر ناگهان به اعجاز امام علیه السلام خدمت آن حضرت می رسد) .
هم المفقودون عن » : و این گفتار امیرالمؤمنین صلوات اللَّه علیه است که درباره اصحاب مهدي (صلوات اللَّه علیه) فرموده است
یعنی آنها کسانی هستند که ناگهان در بستر و رختخواب ها ناپدید می شوند ، همان طور که خداوند تبارك و تعالی « فرشهم
فرموده است:
(2)« فَاسْتَبِقُوا الخَیرات أیْنَما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُم اللَّه جَمیعاً »
.« در خیرات و کارهاي نیک از یکدیگر پیشی بگیرید، هر کجا باشید خداوند همه شما را گرد آورد »
( فرمود: مقصود از این خیرات ولایت ما اهل بیت است .( 3
. -1 سوره نمل ، آیه 62
. -2 سوره بقره ، آیه 148
. 315 ح 10 ، منتخب الأثر: 422 ح 2 / 355 ح 2، بحار الأنوار : 52 / 163 ح 8 ، و 3 / 205 ، تفسیر برهان : 1 / -3 تفسیر قمی : 2
ص: 796
از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرده است که فرمود: المنتظر لأمرنا « خصال » 110 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 623
کالمُتَشحِّط بدمه فی سبیل اللَّه.
شخصی که در انتظار امر ما بسر می برد مانند کسی است که در خون خود در راه خدا دست و پا می زند .
و حدیث را ادامه داد تا آنکه فرمود :
بنا یفتح اللَّه وبنا یختم اللَّه، وبنا یمحو ما یشاء وبنا یثبت، وبنا یدفع اللَّه الزمان الکَلِب وبنا ینزّل الغیث.
به وجود ما خداوند هستی را آغاز کرده و به وجود ما آن را پایان می دهد، آنچه را بخواهد محو کند بوسیله ما محو می کند
و از بین می برد، و آنچه را بخواهد ثابت نگهدارد بوسیله ما باقی می گذارد و برقرار می سازد، دوران سخت و دشوار را
بوسیله ما برطرف می کند، و باران رحمتش را بواسطه ما فرو می فرستد.
پس مغرور نشوید و غرورتان شما را از خداوند دور نکند ، آسمان قطره اي از باران خود را از هنگامی که خداوند آن را
حبس کرده فرو نفرستاد و اگر قائم ما قیام کند آسمان همه باران خود را فرو ریزد، و زمین گیاهانش را بیرون آورد، کینه ها و
دشمنی ها از دلهاي بندگان برطرف شود، درندگان و چهارپایان با هم سازش کنند، و آن قدر نعمت و امنیت فراوان شود که
حتی وقتی زنی مسافت بین عراق و شام را می پیماید جز بر زمین سرسبز قدم نگذارد، و در حالی که زینت و جواهرات خود را
بالاي سرش گذاشته باشد کسی متعرض او نشود، درنده اي به او هجوم نیاورد و او ترسی به خود راه ندهد.
و اگر می دانستید ماندن شما در میان دشمنان و تحمل کردن اذیت و آزار آنها چه پاداشی و فضیلتی براي شما دارد مژده اي
( براي شما بود، و دیدگان شما را روشن می ساخت .( 1
. 316 ح 11 ، منتخب الأثر: 473 ح 3 / 104 و 52 / 626 ضمن ح 10 ، بحار الأنوار : 10 / -1 الخصال: 2
ص: 797
از امام باقرعلیه السلام روایت کرده است که فرمود: « کمال الدین » 111 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 624
کأنّی أنظر إلی القائم علیه السلام قد ظهر علی نجف الکوفه، فإذا ظهر علی النجف نشر رایه رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم
وعمودها من عمد عرش اللَّه تبارك وتعالی وسائرها من نصر اللَّه جلّ جلاله، لایهوي بها إلی أحد إلّا أهلکه اللَّه عزّوجلّ .
گویا قائم (صلوات اللَّه علیه) را می بینم که در نجف ظاهر گشته است ، در آن هنگام پرچم رسول خدا صلی الله علیه وآله
وسلم را که عمود آن از پایه هاي عرش الهی و بقیه اش از نصرت پروردگار است باز می کند، و با آن پرچم بسوي هر کس
هجوم آورد خداوند او را نابود سازد .
عرض کردم: آیا پرچم به همراه او است یا براي آن حضرت می آورند؟
( فرمود: بلکه براي او آورده می شود و جبرئیل آن را می آورد.( 1
112 - و نیز در همان کتاب از امام باقرعلیه السلام روایت کرده است که فرمود: / 625
( إذا قام قائمنا وضع یده علی رؤوس العباد، فجمع بها عقولهم وکملت بها أحلامهم.( 2
هنگامی که قائم ما قیام کند دست رحمت خود را بر سر بندگان می گذارد ، و با آن ، عقل هاي آنها را از پراکندگی نجات
داده و متمرکز می سازد( 3) ، و قدرت تفکّر و اندیشه آنها را بالا می برد و کامل می گرداند .
493 ح 245 (پاره اي از آن). / 326 ح 41 ، إثبات الهداه: 3 / 672 ح 23 ، بحار الأنوار : 52 / -1 کمال الدین: 2
، 456 ح 5، منتخب الأثر: 483 ح 1 / 328 ح 47 ، الوافی : 2 / 25 ح 1، بحار الأنوار : 52 / 675 ح 30 ، الکافی : 2 / -2 کمال الدین: 2
336 ح 71 . و از برکات دست مبارك / بحار الأنوار : 52 ،« وأکمل بها أخلاقهم » : 840 ح 57 و در آنجا چنین است / الخرائج: 2
آن حضرت آن است که امیر مؤمنان علی علیه السلام فرموده است : دست خود را بر سر بندگان بگذارد و آنگاه هر مؤمنی
قلبش محکم تر از پاره هاي آهن گردد و خداوند نیروي چهل مرد را به او عنایت فرماید .
در آنجا نویسنده و دانشمند محترم جناب حجّه ،«215/ اسرار موفقیّت: 2 » -3 براي اطّلاع بیشتر رجوع کنید به کتاب ارزشمند
و « تکامل عقل ها در زمان ظهور » الإسلام والمسلمین آقاي سیّد مرتضی مجتهدي مطالب گرانقدري درباره این موضوع یعنی
بیان فرموده اند . « قدرت عظیم مغز »
ص: 798
از امام باقرعلیه السلام روایت کرده است که فرمود: « ارشاد » 113 - شیخ مفید رحمه الله در کتاب / 626
کأنّی بالقائم علیه السلام علی نجف الکوفه، وقد سار إلیها من مکّه فی خمسه آلاف من الملائکه ؛ جبرئیل عن یمینه، ومیکائیل
عن شماله، والمؤمنون بین یدیه، وهو یفرّق الجنود فی البلاد.
گویا قائم (صلوات اللَّه علیه) را می بینم که در نجف وارد شده است و از مکّه با پنج هزار فرشته که جبرئیل در طرف راست و
میکائیل در سمت چپ و مؤمنان در پیش روي آن حضرتند روانه این شهر شده اند، و او لشگریان خود را در شهرهاي مختلف
( پراکنده می سازد.( 1
از ابن مسکان نقل کرده است که گفت: از امام صادق علیه السلام « غیبت » 114 - سیّد علی بن عبدالحمید در کتاب / 627
شنیدم که فرمود :
إنّ المؤمن فی زمان القائم علیه السلام وهو بالمشرق لیري أخاه الّذي فی المغرب، وکذا الّذي فی المغرب یري أخاه الّذي فی
( المشرق.( 2
مؤمن در زمان قائم (صلوات اللَّه علیه) در حالی که در مشرق است برادر خود را که در مغرب بسر می برد مشاهده می کند ، و
نیز آنکه در مغرب است برادرش را که در مشرق است می بیند .
از مفضّل ، و او از امام صادق علیه السلام روایتی طولانی « منتخب البصائر » 115 - حسن بن سلیمان رحمه الله در کتاب / 628
در شرح احوال امام قائم ارواحنا فداه و قیام آن حضرت و بعضی از آنچه در رجعت پیش می آید ذکر کرده است ، و ما در
اینجا بخشی از آن را که مناسب با این فصل است ذکر می کنیم و هر کس مبسوط آن را بخواهد باید به آن کتاب یا کتاب
مراجعه کنید. « بحار الأنوار » شریف
. 555 ح 587 / 280 ، إثبات الهداه: 3 / 336 ح 75 ، إلزام الناصب: 2 / -1 الإرشاد: 409 ، بحار الأنوار : 52
. 391 ح 213 ، منتخب الأثر: 483 از حقّ الیقین ، بشاره الإسلام: 254 / -2 بحار الأنوار : 52
ص: 799
مفضّل گوید: از مولایم امام صادق علیه السلام سؤال کردم: آیا براي ظهور امام منتظر ارواحنا فداه وقت معیّنی است که مردم
بدانند ؟
فرمود: حاشا که خداوند وقتی را براي ظهور معین کند که شیعیان ما بدانند.
عرض کردم: اي مولاي من ، چرا چنین است؟
- ( فرمود: زیرا آن همان ساعت و زمانی است که علم آن نزد خداوند است - و بعد از ذکر آیاتی که مشتمل بر ساعت است( 1
فرمود:
همانا کسی که وقتی را براي ظهور مهدي ما معین کند خود را در علم خداوند شریک دانسته و ادّعا کرده است که بر اسرار
الهی دست یافته است .
مفضّل عرض کرد: چگونه ظهور آن حضرت معلوم می شود و می فهمیم که زمامداري عالم بطور علنی به ایشان واگذار شده
است؟
فرمود: یا مف ّ ض ل یظهر فجأه فیعلو ذکره ویظهر أمره، وینادي باسمه وکنیته ونسبه، ویکثر ذلک علی أفواه المحقّین والمبطلین
والموافقین والمخالفین .
اي مفضّل ؛ او ناگهان ظاهر می شود و در آغاز براي مدتی کوتاه ظهورش را فقط اصحاب خاص او می دانند، کم کم آوازه
اش بالا می رود و امرش آشکار می شود، و او را به اسم و کنیه و نسبش خوانند، و نامش بر سر زبانها افتد و مردم بطور عموم
پیرو حق باشند یا باطل، موافق باشند یا مخالف ؛ همه از او گفتگو کنند.
و این بخاطر آن است که حجت بر آنها تمام شود و او را بشناسند همان طور که قبلًا آنها را راهنمایی کرده ایم، اسم و کنیه و
نسب او را بیان کرده ایم و گفته ایم که نام و کنیه او مانند نام و کنیه جدش رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم است تا مردم
نگویند ما اسم و رسم او را نمی دانستیم.
پس بخدا قسم در آن هنگام چنان نام و نشان او براي همگان روشن شود که براي یکدیگر بازگو کنند، و همه اینها بخاطر
اتمام حجت بر آنها است. سپس خداوند تبارك و تعالی او را ظاهر گرداند همانطور که جدّش
-1 این روایت در ص 730 ح 7 ذکر گردیده است .
ص: 800
هُوَ الَّذي أرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدي وَدینِ الحَقِّ لِیُظْهِرَه » رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم به آن وعده داده در تفسیر آیه شریفه
او کسی است که رسول خود را براي هدایت مردم به دین حق بسوي آنها فرستاد تا او » (1)« عَلَی الدّینِ کُلِّه وَلَوْ کَرِهَ المُشْرِکُون
.« را بر همه ادیان غالب گرداند گرچه مشرکان را خوش آیند نباشد
چیست؟ « لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدّین کُلّه وَلَو کَره المُشْرکُون » : مفضّل عرض کرد: مولاي من تأویل این قسمت از آیه که می فرماید
. (2)« وَقاتِلُوهُم حَتّی لاتَکون فِتْنَهٌ وَیَکونَ الدّینُ کُلُّه للَّه » : فرمود: این آیه شریفه است که خداوند تبارك و تعالی می فرماید
با کافران و مشرکان مبارزه کنید تا فتنه اي نماند و دین فقط براي خدا باشد.
اي مفضّل ، بخدا قسم او اختلاف را که در میان ملّت ها و دین آنها است برطرف می کند بطوري که جز یک دین نماند همان
. « دین مورد قبول پروردگار فقط اسلام است » (3)« إنَّ الدّینَ عِنْدَاللَّهِ الإسْلامُ » : گونه که خداوند بلند مرتبه فرموده
.« هر کس دینی جز اسلام اختیار کند از او پذیرفته نمی شود » (4)« وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الإسلامِ دیناً فَلَن یُقْبَلَ مِنْه » : و فرموده است
سپس گفتار خویش را در مورد ولایت آن حضرت ادامه داد، تا آنکه فرمود: سپس در آخرین روز سال 266 از دیدگان پنهان
( می گردد و بعد از آن کسی او را نمی بیند تا هنگامی که همه او را ببینند.( 5
. -1 سوره توبه ، آیه 33
. -2 سوره أنفال ، آیه 39
. -3 . سوره آل عمران ، آیه 19 و 85
. -4 . سوره آل عمران ، آیه 19 و 85
چنین آمده است : و بعد از آن چشمها او را نبینند . این برخلاف روایات و اخبار فراوانی است « الهدایه الکبري » -5 در کتاب
که بر وقوع مشاهده براي عدّه اي از شیعیان بعد از این تاریخ دلالت می کند . و شیخ طوسی رحمه الله حکایت هاي ایشان را
در کتاب خویش ذکر کرده و براي آن فصلی تشکیل داده و فرموده است : اخباري که متضمّن تشرّف یافتگان خدمت آن
رجوع کنید به کتاب غیبه شیخ » . حضرت است و بعد از آن تاریخ او را دیده اند و آن بیشتر از آن است که جمع آوري شود
و» : و آنچه صحیح بودن این روایت را دچار اشکال می کند جمله اي است که در چند سطر بعد آمده است .« طوسی : 152
در حالی که او از مذمّت شدگان و ملعونان است . سعد بن ، « محمّد بن نصیر نمیري به عنوان باب آن حضرت می نشیند
عبداللَّه گوید : او ادّعا می کرد که رسول است و مقام نبوّت دارد ، و حضرت علیّ بن محمّد علیهما السلام او را رسالت
بخشیده است . قائل به تناسخ بود ، و در مورد حضرت هادي علیه السلام غلوّ می کرد و معتقد به ربوبیّت او بود ، محرّمات را
مباح می دانست ، و ازدواج مردان را با یکدیگر حلال می شمرد ، و خیال می کرد که این کار از تواضع شخص مفعول
حکایت می کند . و نیز می نویسد : بعضی از مردم بطور علنی دیدند که محمّد بن نصیر جوانی را بر پشت خود سوار کرده و
او را به چنین کار زشتی وادار می کرد و می گفت که این از لذّت بردن ها است ، و از تواضع و فروتنی براي خدا و کنار
رجوع کنید به : المقالات والفِرق ، تألیف سعد بن عبداللَّه ص 100 ، رجال » . گذاشتن غرور و سرکشی سرچشمه می گیرد
.« کشّی: 520 ح 1000 ، و غیبه شیخ طوسی : 244
ص: 801
مف ّ ض ل گوید: عرض کردم: اي سرور من در دوران غیبتش چه کسانی با او گفتگو می کنند، و او با چه کسانی گفتگو می
کند؟
امام صادق علیه السلام فرمود: فرشتگان و مؤمنان طایفه جن با آن حضرت سخن می گویند، و دستورات و نواهی او را به
محمد بن نصیر » اشخاص مورد اطمینان و نمایندگان و وکلاي آن حضرت می رسانند. و روزي که در صابر غایب می گردد
به عنوان باب آن حضرت می نشیند، و بعد از سپري شدن دوران غیبت در مکّه ظاهر می شود. « نمیري
بخدا سوگند اي مفضّل ، گویا او را می بینم وارد مکّه شده است در حالی که جامه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را
پوشیده ، عمامه زرد رنگی بر سر نهاده و نعلین وصله دار پیغمبر را به پا، و عصاي او را در دست دارد. و چند بز لاغر را به جلو
می راند تا آنکه نزدیک بیت الحرام می رسد، و در آنجا هیچ کس او را نمی شناسد، و در چهره جوانی موفق ظهور می کند.
مفضّل عرض کرد: اي سرور من، او از کجا ظهور می کند و کیفیت ظهورش چگونه است؟
فرمود: یا مفضّل یظهر وحده، ویأتی البیت وحده، ویلج الکعبه وحده، ویجنّ علیه اللّیل وحده .
اي مف ّ ض ل او ظهور می کند در حالیکه تنها است، و به تنهائی طرف بیت الحرام می آید، و تنها وارد کعبه می شود، تاریکی
شب همه جا را فرا می گیرد و او همچنان تنها است.
ص: 802
وقتی پاسی از شب گذشت و چشمها بخواب رفت جبرئیل و میکائیل و چند صف از فرشتگان فرود می آیند و به محضر آن
حضرت شرفیاب می شوند و عرض می کنند: اي آقاي من، دعایت مستجاب گردید و فرمان ظهور صادر شد .
امام علیه السلام دست مبارك خود را بر صورت می کشد و می گوید:
. (1)« الْحَمْدُللَّهِ الَّذي صَدَقَنا وَعْدَه وَأوْرَثَنَا الأرْضَ نَتَبَوَّءُ مِن الجَنَّهِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أجْرُ العامِلینَ »
سپاس و ستایش مخصوص خداوندي است که به وعده خود درباره ما عمل نمود و ما را وارث زمین ساخت و در هر کجا از »
.« بهشت که بخواهیم منزل می کنیم، و این پاداش خوبی براي کسانی است که بدستورات او عمل نموده اند
آنگاه در بین رکن و مقام می ایستد و فریاد برمی آورد: اي گروه نقباء و اي یاوران مخصوص من، و اي کسانی که خداوند
قبل از ظهورم شما را براي یاري من ذخیره کرده است ، با میل و رغبت بسوي من آیید.
صداي امام علیه السلام به آنها در شرق و غرب عالم می رسد در حالی که بعضی از آنها در محراب عبادتند و عدّه اي در
بسترها آرمیده اند، همین که این صدا را می شنوند همه در یک چشم بهم زدن بطرف امام روي آورده و خود را به حضور
امام علیه السلام می رسانند .
در آن هنگام خداوند تبارك و تعالی به نور دستور می دهد تا به صورت عمودي از زمین تا آسمان درخشندگی کند، هر
مؤمنی که روي زمین زندگی می کند از آن بهره مند می گردد و این نور در داخل خانه اش به او روشنایی می بخشد، و دل
هاي آنها شادمان می شود و هنوز نمی دانند که قائم ما اهل بیت ظهور کرده است، ولی صبحگاهان همه در خدمت امام علیه
السلام ایستاده باشند، و آنها سیصد و سیزده نفر به تعداد لشکریان رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در جنگ بدر هستند.
مفضّل گوید: عرض کردم: اي سرور من، آن هفتاد و دو نفري که با امام
. -1 سوره زمر ، آیه 74
ص: 803
حسین علیه السلام به شهادت رسیدند آیا با ایشان ظاهر می شوند؟
فرمود: آنها ظهور می کنند هنگامی که امام حسین علیه السلام با دوازده هزار نفر از شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام برگردند،
و آن حضرت عمامه سیاه رنگی بر سر خواهد گذاشت.
مفضّل عرض کرد: اي سرور من، آیا قائم علیه السلام بیعت کسانی را که قبل از ظهور و قیام او با دیگران نموده اند تغییر می
دهد؟
امام علیه السلام فرمود: یا مفضّل، کلّ بیعه قبل ظهور القائم علیه السلام فبیعه کفر ونفاق وخدیعه ، لعن اللَّه المبایع لها والمبایع
له.
هر بیعتی قبل از ظهور قائم علیه السلام بیعت کفر و نفاق و نیرنگ است خداوند بیعت کننده و کسی را که برایش بیعت شده
( هر دو را لعنت کند.( 1
اي مفضّل، وقتی قائم علیه السلام تکیه به بیت الحرام دهد دست مبارك خود را دراز کند، نور سفید و روشنی از آن خارج
شود که مردم ببینند و می فرماید: این دست تواناي خداوند است از طرف او به فرمان او دراز شده است، سپس این آیه شریفه
را تلاوت فرماید:
. (2)«... إنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَک إنَّما یُبایِعُونَ اللَّه یَدُاللَّهِ فَوْقَ أیْدیهِم فَمَنْ نَکَثَ فإنَّما یَنْکثُ عَلی نَفْسِه »
کسانی که با تو بیعت می کنند در حقیقت با خدا بیعت می کنند دست خدا بالاي دست هاي ایشان است، پس هر کس آن »
. « بیعت را بشکند به زیان خود پیمان شکنی کرده است
اوّل کسی که دست آن حضرت را می بوسد و با او بیعت می کند جبرئیل است، بعد از او فرشتگان و سپس نجباء جنّ و آنگاه
نقباء بیعت می کنند .
و حدیث را ادامه داد تا آنکه فرمود - :
وقتی خورشید طلوع کرد و همه جا روشن شد فریادکننده اي از بلندي آفتاب به زبان عربی فصیح بانگ برآورد که صداي او
را همه اهل آسمان
-1 بیعت کردن با کسی ، عهد و پیمان بستن با او است که بیعت کننده تمام توان خود را در خدمت او به کار گیرد و در راه
یاري او از بذل جان و مال خود هیچ گونه دریغ نورزد. براي آشنایی بیشتر با معناي بیعت و احکام آن رجوع کنید به کتاب
.324/ 262 امر سی و چهارم ، و ترجمه آن: 2 / شریف مکیال المکارم: 2
. -2 سوره فتح ، آیه 10
ص: 804
و زمین می شنوند، و می گوید:
اي اهل عالم ، این مهدي آل محمد علیهم السلام است - و بعد از آنکه نام و کنیه و نسب او را بطور کامل بیان کرد می
گوید: - اکنون از او پیروي کنید تا هدایت شوید و مخالفت با دستورات او نکنید که گمراه می گردید.
اوّل گروهی که این نداء را لبیک می گویند فرشتگان، سپس جنّ و بعد از آن نقباء هستند، می گویند: ما شنیدم و اطاعت می
کنیم ، و هیچ دارنده گوشی باقی نماند جز اینکه آن صدا را بشنود، و هر یک به دیگري روي آورد و براي او تعریف کند و
آنچه شنیده است بازگو نماید.
نزدیک غروب آفتاب فریادزننده اي از مغرب بانگ آورد: اي مردم پروردگار شما در بیابان خشکی از سرزمین فلسطین ظهور
کرده و او عثمان بن عنبسه از اولاد یزید بن معاویه است از او پیروي کنید تا هدایت شوید و با او مخالفت نکنید که گمراه می
گردید، فرشتگان و پریان و نقباء گفتار او را رد کنند و او را تکذیب کنند و در جوابش می گویند: شنیدیم و سرپیچی می
کنیم، ولی اهل شک و تردید و نفاق و کافران با شنیدن این صدا دچار گمراهی می شوند.
و در ادامه حدیث فرمود: آنگاه دابّه الأرض (طبق روایات مقصود امیرالمؤمنین علیه السلام است) بین رکن و مقام ظاهر می
شود و بر چهره مردم با ایمان علامت مؤمن، و بر چهره کافران علامت کفر می زند ، سپس امام صادق علیه السلام قصه خروج
لشگر سفیانی و فرو رفتن آنها در سرزمین بیداء و بعضی از احوال حضرت قائم علیه السلام را در هنگام ظهورش در مکّه بیان
می کند.
مفضّل عرض کرد: اي سرور من، سپس مهدي کجا می رود؟
فرمود: به مدینه جدّش رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم می رود و هنگامی که در آنجا وارد شد کار مهم و مأموریّت
عجیبی اجرا خواهد کرد که باعث خشنودي مؤمنان و رسوایی کافران می شود .
مفضّل عرض کرد: اي آقاي من، آن مأموریّت عجیب چیست؟
فرمود: کنار قبر جدّش می آید و می فرماید: اي مردم، آیا قبر جدّ من
ص: 805
رسول خدا همین است؟ می گویند: آري اي مهدي آل محمّد همین است، می فرماید: در کنار او چه کسانی مدفونند؟ می
گویند : دو یار همراه او ابوبکر و عمر( 1) می باشند و کسی دیگر با او در اینجا نیست.
امام علیه السلام دستور می دهد آنها را از قبر بیرون آورده بر درخت خشک و پوسیده اي به دار کشند و چون چنین کنند
درخت خشکیده فوراً سرسبز می شود و شاخ و برگ پیدا می کند ، با مشاهده این وضع دوستان این دو نفر گویند: بخدا قسم
این واقعاً شرافت است، و ما به محبت و ولایت این دو نفر پیروز و رستگار شدیم.
آنگاه نداکننده اي از طرف مهدي علیه السلام فریاد برآورد:
کلّ من أحبّ فلاناً وفلاناً فلینفرد جانباً ، فینقسم الخلق جزئین فیعرض المهديّ علیه السلام علی أولیائهما البراءه منهما فلایقبلون
فیأمر المهديّ علیه السلام ریحاً سوداء فتهبّ علیهم فتجعلهم کأعجاز نخل خاویه.
کسانی که این دو نفر را دوست دارند از میان مردم جدا شوند و در یک طرف بایستند، وقتی که کاملًا جدا شدند مهدي علیه
السلام به آنها دستور می دهد که بیزاري خود را از این دو نفر اظهار کنند، ولی آنها نمی پذیرند، در این هنگام دستور می
دهد باد سیاه شدیدي بر اینها می وزد و آنها را همچون شاخه هاي خشک درخت نخل بر خاك مذلّت می افکند و نابود می
سازد .
سپس می فرماید : آن دو را از بالاي دار پایین می آورند و به امر خداوند آنها را زنده می گرداند، و دستور می دهد که مردم
همگی جمع شوند و در حضور آنها پرده از کار زشت آنها بردارد و جنایت هاي آنها را بازگو کند و آنها هم اعتراف کنند ،
و بعد از آن به حاضرین دستور دهد هر کس ظلمی از اینها دیده قصاص کند، و پس از آن دوباره آن دو را بر همان درخت
به دار بکشد و آتشی را فرمان دهد که از زمین بیرون آید و آن دو را با درخت بسوزاند، و سپس به باد فرمان دهد که
خاکستر باقی مانده را پراکنده ساخته و در دریا بریزد.
مفضّل عرض کرد: اي سرور من ، آیا این آخرین عذاب آنها است؟
فرمود:
-1 این مطلب در مصدر مفصّل تر بیان شده و مؤلّف رحمه الله آن را به طور مختصر آورده است .
ص: 806
هیهات، کجا این آخرین عذاب است؟ بخدا قسم آنها را بر می گردانند، مؤمنانی که ایمان خالص داشته اند و کافرانی که کافر
محض بوده اند نیز برمی گردند و سرور عالمیان رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم و صدیق اکبر
امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین و بقیّه ائمه اطهار علیهم السلام حاضر می شوند و از این دو
نفر بخاطر ظلمی که کرده اند قصاص می کنند بطوري که در هر شبانه روز آنها را هزار بار می کشند و در هر بار به امر
خداوند دوباره زنده می شوند و به صورت اوّل برمی گردند. و تا مقداري که خداوند بخواهد این عمل تکرار می شود.
سپس مهدي علیه السلام بطرف کوفه می رود، و در بین کوفه و نجف فرود می آید و تعداد یارانش در آن روز چهل و شش
هزار فرشته و به همین تعداد پري، و سیصد و سیزده نفر نقیب هستند.
سپس امام علیه السلام از خرابی بغداد و مورد لعن و نفرین خدا قرار گرفتن اهل آن سخن گفتند و فرمودند:
بخدا قسم انواع عذابی که بر امت هاي طغیانگر از اوّل روزگار تا انتها وارد شده بر بغداد فرود آید، و طوفان عذابی که آنها را
می گیرد جز با شمشیر و قدرت سلاح نیست. واي بر کسانی که در آن هنگام آنجا را مسکن براي خود برگزیده اند .
بعد از آن امام صادق علیه السلام جریان سید حسنی را بطور مفصّل بیان می کند؛ پس از پایان آن قصّه مفضّل سؤال می کند:
اي آقاي من ، بعد از آن مهدي علیه السلام چه می کند؟
امام صادق علیه السلام فرمود: لشکري را براي دستگیري سفیانی به طرف دمشق روانه می کند؛ آنها او را گرفته و بر صخره
می کشند.
و در آن هنگام امام حسین علیه السلام با دوازده هزار صدیق و هفتاد و دو بزرگواري که به همراه او در راه یاري او در کربلا
شهید شدند ظاهر می شود، و چه رجعت درخشنده و برگشتی روشن و نورانی خواهد بود.
بعد از آن صدیق اکبر امیرمؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام خروج
ص: 807
می کند، و براي آن حضرت قبه و بارگاهی در نجف برپا می کنند که چهار پایه اش یکی در نجف، یکی در حجر اسماعیل،
یکی در صفا و یمن و یکی در مدینه طیّبه است و گویا چراغهایش را می بینم که مانند خورشید و ماه در آسمان و زمین می
تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِ عَهٍ عَمّا أرْضَ عَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذاتِ » - و ،« باطن ها آشکار شود » - (1)« تُبْلَی السَّرائِرُ » - درخشند. در آن هنگام
. « هر شیردهی شیرخوار خود را فراموش کند ، و هر بارداري آنچه در رحم دارد بیفکند » - (2)«... حَمْلٍ حَمْلَها
سپس سرور عالمیان حضرت محمّد صلی الله علیه وآله وسلم به همراه مهاجرین و انصار و همه کسانی که به او ایمان آوردند
و گفتارش را تصدیق کردند و در راه او به شهادت رسیدند ظاهر شود پس از آن همه کسانی که او را تکذیب کردند، یا به او
بی اعتنایی کردند و گفتارش را رد کردند، و یا به او ناسزا گفتند و با او جنگیدند حاضر کنند... .
( این حدیث جدّاً طولانی است و در اینجا همین مقدار کفایت می کند.( 3
و « او را کسی نمی بیند تا زمانی که همه چشمها او را ببینند » مؤلّف رحمه الله گوید: جمله اي که در این حدیث آمده است که
باید گفت : نسبت به « هر کس ادعاي مشاهده کرد، او را تکذیب کنید » نیز جمله اي که در توقیع شریف آن حضرت است که
مواردي است که شخص دیدن امام علیه السلام را با نیابت و رساندن خبر به شیعیان ادعا کند مانند نوّاب خاص آن حضرت
که اینگونه بودند، یا ادّعا کند که او را می بیند در حالی که بخوبی می شناسد و می داند که او مهدي علیه السلام است، و یا
مربوط به زمانی است که ترس و وحشتی از دشمنان باشد.
و احتمالاتی را که ذکر کردیم روایتی که در کتاب کافی از امام صادق علیه السلام نقل شده آن را تأیید می کند: آن حضرت
فرموده است:
. -1 سوره طارق ، آیه 9
. -2 سوره حجّ ، آیه 2
.1/53 - 179 ، بحار الأنوار : 16 - -3 مختصر بصائر الدرجات: 190
ص: 808
للقائم غیبتان: إحداهما قصیره والاُخري طویله. الغیبه الاُولی لایعلم بمکانه فیها إلّا خاصّه شیعه، والاُخري لایعلم بمکانه فیها إلّا
( خاصّه موالیه.( 1
براي قائم (صلوات اللَّه علیه) دو غیبت است، یکی مدتش کوتاه و دیگري طولانی است در غیبت اوّل جا و مکان او را جز
شیعیان مخصوص و برگزیده کسی نمی داند، و در غیبت دوّم از جا و مکانش جز موالیان آن حضرت کسی باخبر نیست.
از علی بن سنان ، و او از پدرش نقل فرموده است که گفت : « کمال الدین » 116 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 629
بعد از شهادت امام عسکري علیه السلام گروهی از قم و نواحی آن براي دیدار امام علیه السلام براه افتادند و طبق معمول
اموالی را به همراه خود برداشته بودند و
، 269 ، غیبه نعمانی : 170 ح 2 / 414 ح 14 ، إلزام الناصب: 1 / 155 ح 11 ، الوافی : 2 / 340 ح 19 ، بحار الأنوار : 52 / -1 الکافی : 1
. 534 ح 475 / إثبات الهداه: 3
ص: 809
هیچ گونه خبري از وفات امام علیه السلام نداشتند.
همینکه به سامراء رسیدند از کسی احوال امام عسکري علیه السلام را پرسیدند، به آنان خبر داد که امام علیه السلام دار فانی را
وداع کرده است و جعفر را به آنها معرفی کرد، آن جمعیت وقتی نزد جعفر آمدند، چون علامتها و نشانه هایی که براي
شناختن امام در نظر داشتند در جعفر ندیدند اموال را به او ندادند و بیرون آمدند تا برگردند.
همین که از شهر خارج شدند متوجه شدند جوانی به دنبال آنها آمده و ایشان را به نام هایشان صدا می زند، مقداري توقف
کردند تا جوان رسید، و به آنها فرمود:
مولاي خود را اجابت کنید، که او شما را خوانده است.
می گویند : بی درنگ به همراه آن جوان آمدیم تا وارد خانه مولایمان امام عسکري علیه السلام شدیم، فرزندش حضرت
حجّت عجّل اللَّه فرجه را دیدیم که روي تختی نشسته است چهره مبارکش چون ماه نورانی، و لباس سبزي به تن دارد، بر آن
وجود نازنین سلام کردیم و او اظهار لطف نموده سلام ما را پاسخ گفت، سپس فرمود: تمام اموالی که به همراه دارید فلان
مقدار دینار است، فلانی این مقدار، و آن یکی این مقدار داده است
و یکایک آنها را نام برد و تمام مشخصات قصّه را توضیح داد، سپس خصوصیات جامه ها و اسباب سفر و چهارپایانی را که با
خود آورده بودیم بیان کرد، آنگاه سجده شکر بجا آوردیم که به مقصود رسیدیم و در پیشگاه آن حضرت زمین را از روي
ادب بوسیدیم، بعد از آن سؤالاتی که در نظر داشتیم از آن حضرت پرسیدیم و او همه را جواب فرمود، و در پایان اموالی را
( که امانت هاي مردم نزد ما بود به امام علیه السلام تحویل دادیم... .( 1
. 358 ح 18 / 47 ح 34 ، منتخب الأثر: 368 ح 13 ، إلزام الناصب: 1 / 476 ح 26 ، بحارالأنوار: 52 / -1 کمال الدین: 2
ص: 810
مؤلّف رحمه الله گوید: از این روایت استفاده می شود که می توان در پیشگاه امام علیه السلام زمین را از روي ادب و احترام
بوسید، و می توان گفت که رنگ سبز از میان رنگ ها مخصوص علویین است .
حدیثی طولانی از امام صادق علیه السلام نقل فرموده است، که ما « روضه کافی » 117 - کلینی رحمه الله در کتاب / 630
ابتداي آن را بخاطر مناسبت نداشتن با این باب ذکر نمی کنیم، در قسمت بعدي به حمران - که راوي خبر است - می فرماید :
ألا تعلم أنّ من انتظر أمرنا وصبر علی ما یري من الأذي والخوف، هو غداً فی زمرتنا.
آیا نمی دانی کسی که منتظر امر ما باشد و بر اذیّت ها و آزار دشمنان و ترس از آنها صبر کند فرداي قیامت با ما محشور می
شود.
پس هنگامی که دیدي حق پایمال شد و اهل آن از بین رفتند، و دیدي که ظلم و ستم همه جا را فراگرفت، و دیدي که قرآن
کهنه گشته و آنچه در آن نبوده در آن پدید آوردند و آیاتش را مطابق تمایلات خود توجیه کردند ، و دیدي که دین زیر و
رو شد همان طور که آب در میان کاسه زیر و رو می شود، و دیدي که اهل باطل بر اهل حقّ برتري یافتند، و دیدي که بدي
آشکار گشته و کسی از آن نهی نکند بلکه بد کاران را معذور بدارند.
و دیدي که زشتی و فساد علنی گشته، مردان براي ارضاء غرایز به مردان، و زن ها به زنان اکتفا کنند، و دیدي مؤمن سکوت
کرده و سخن او را نپذیرند، و دیدي که فاسق دروغ گوید و حرف باطل او را رد نکنند ، و دیدي کم سنّ و سال ها بزرگ
ترها را به دیده حقارت بنگرند، و دیدي روابط خویشاوندي را بین خود بریدند ، و دیدي اگر کسی را به زشتی و گناه
توصیف کنند شادمان گردد و سخن گوینده را رد نکند.
و دیدي پسران نوجوان خود را مانند زن در اختیار مشتري قرار دهند، و دیدي که زن ها با زنان آمیزش کنند و دیدي که مدح
و ثناي این و آن
ص: 811
فراوان شود، و دیدي که شخص مال و ثروت خود را در مسیر باطل و غیر اطاعت پروردگار بخشش کند و کسی از او
جلوگیري نکند و او را باز ندارد.
و دیدي که چون مؤمنی را در حال سعی و تلاش در راه خدا ببینند از کار او بخدا پناه ببرند، و دیدي که همسایه، همسایه
خود را اذیت کند و هیچ کس از او جلوگیري نکند ، و دیدي که کافر از گرفتاري مؤمن خوشحال گشته و از فسادي که بر
روي زمین رواج پیدا کرده شادمان است ، و دیدي که انواع شراب را بطور علنی بنوشند، و عدّه اي که از خداوند تبارك و
تعالی نمی ترسند براي نوشیدن آن گرد هم آیند.
و دیدي کسی که به خوبی ها دستور می دهد در اجتماع خوار و ذلیل است، و کسی که فاسق است در انجام گناهانی که خدا
نمی پسندد با جرأت و نیرومند و مورد ستایش است ، و دیدي آنها که به آیات قرآن عمل می کنند حقیر و پست اند و
دوستان آنها نیز کوچک شمرده می شوند، و دیدي که راه خیر و خوبی بسته شده و راه هاي فساد و تباهی باز و پر رفت و آمد
است، و دیدي که زیارت خانه خدا تعطیل گشته و دستور به ترك آن می دهند.
و دیدي به آنچه می گویند عمل نمی کنند، و دیدي مردها خود را براي مردان و زن ها براي زنان آراسته و فربه کنند ، و
دیدي که مرد از راه خودفروشی امرار معاش کند، و زن خرج زندگی خود را از راه خودفروشی بدست آورد.
و دیدي زنان مانند مردان انجمن آرایی کنند و مجلس تشکیل دهند، و دیدي آثار زنانگی در بنی عباس آشکار شود، موهاي
خود را رنگ کنند و خود را آرایش نمایند همان طور که زن خود را براي شوهرش آرایش می کند و براي بهره گیري از آنها
پول خرج کنند، گاهی بر سر یک مرد رقابت شود، و مردان براي او از خود غیرت نشان دهند ، پول دار عزیزتر از مؤمن باشد،
رباخواري آشکار گردد و هیچ گونه سرزنشی نداشته باشد ، و زنان را بر عمل نامشروع زنا تشویق کنند و آنها را ستایش
نمایند.
و دیدي که زن با شوهرش سازش کند و رشوه دهد تا با مردان دیگر آمیزش کند، و دیدي که بیشتر مردم و بهترین خانه ها
خانه هایی باشد که
ص: 812
در آنها به فسق و فجور یاري شوند، و دیدي که مؤمن غمناك و از نظر مردم خوار و ذلیل باشد ، و دیدي که بدعت ها و عمل
نامشروع زنا شایع شده است، و دیدي مردم بااعتماد به شاهدهاي دروغین به حقوق دیگران تعدّي و تجاوز کنند .
و دیدي که حرام الهی حلال و حلال الهی حرام شمرده شود، و دیدي که دین را با رأي و نظر شخصی خود تفسیر کنند و به
کتاب و احکام پروردگار عمل نشود، و دیدي که براي ارتکاب جرم نمی خواهند شب فرا رسد و از تاریکی آن استفاده کنند
بلکه آن قدر جري شده اند و جرأت بر گناه پیدا کرده اند که روز روشن و علنی هر گناهی مرتکب شوند .
و دیدي که مؤمن جز با قلبش نمی تواند زشتی ها را انکار کند، و دیدي که اموال زیادي در راه خشم و غضب پروردگار
مصرف شود، و دیدي که زمامداران کافران را بخود نزدیک و نیکوکاران و افراد صالح را از خود دور کنند، و دیدي که در
داوري رشوه گیرند، و دیدي که پست ها و منصب ها به کسی داده شود که پول بیشتري دهد، و دیدي مردم با محارم خود
ازدواج کنند و به آنها اکتفاء کنند .
و دیدي که شخص را بخاطر تهمت و سوء ظن به قتل رسانند ، و دیدي مردان براي استفاده نامشروع از مرد غیرت مندي کنند
و از بذل جان و مال در این راه دریغ نورزند، و دیدي که مرد را در مورد آمیزش با زن سرزنش کنند (که چرا از هم جنس
استفاده نمی کنی)، و دیدي که مرد از درآمدي که زنش از راه نامشروع بدست آورده مصرف می کند، و با آنکه می داند
ناراحت نمی شود و به این عار و ننگ تن می دهد .
و دیدي که زن بر شوهر خود چیره شود و کاري را که او دوست ندارد انجام دهد و به شوهرش خرجی دهد، و دیدي که مرد
زن و کنیزش را براي استفاده دیگران اجاره دهد و پول ناچیزي از این راه براي خوراك خود تهیه کند، و دیدي که
سوگندهاي دروغ بنام خدا زیاد شود، و دیدي که قمار بطور آشکار انجام شود، و دیدي که علنی شراب فروشی کنند و هیچ
گونه منعی نداشته باشد، و دیدي که زنان خود را در اختیار کافران قرار دهند.
و دیدي که ساز و آواز بر سر کوچه ها و بازارها علنی گردد و مسلمان ها با
ص: 813
خونسردي از کنار آن عبورکنند و هیچ کس از آن جلوگیري نکند و یا اگر ناراحت شود جرئت نکند از آن جلوگیري کند، و
دیدي که انسان هاي شریف و بزرگوار را کسی که قدرتی دارد و مردم از قدرتش می ترسند خوار کند، و دیدي که نزدیک
ترین اشخاص به دستگاه حکومتی کسانی باشند که به ما اهل بیت ناسزا گویند و به آن افتخار کنند ، و دیدي کسی که ما را
دوست دارد دروغگویش دانند و شهادتش را نپذیرند، و دیدي که بر سر گفتار دروغ و باطل رقابت شود، و دیدي که
همسایه، همسایه اش را از ترس زبان او احترام کند، و دیدي که مقررات الهی کنار گذاشته شود و مطابق میل خود در مورد
آن عمل کنند .
و دیدي که بدي و فساد ظاهر گشته و سخن چینی فراوان شود، و دیدي جرم و جنایت شیوع پیدا کرده، و غیبت نُقل مجالس
شده و کام یکدیگر را با آن شیرین کنند ، و دیدي که خرابی بر آبادي چیره شده، و دیدي که مرد زندگی خود را از راه کم
فروشی اداره کند، و دیدي که ریختن خون بی گناه کار آسانی شده، و دیدي که مرد بخاطر رسیدن به مقاصد پست دنیوي
در طلب ریاست باشد و خود را به بدزبانی مشهور سازد تا از او بترسند و کارهاي دولتی را به او واگذار کنند، و دیدي که
نماز را سبک شمارند .
و دیدي که مرد اموال بسیاري اندوخته ولی از وقتی آن را مالک شده زکاتش را نپرداخته، و دیدي که مرده را از قبرش خارج
کنند و او را آزار دهند و کفنش را بفروشند ، و دیدي هرج و مرج و نابسامانی فراوان شود ، و دیدي که مرد شب و روز در
حال مستی بسر برد، و اهتمامی در امور مردم ندارد ، (یعنی در زندگی خود مست و سرخوش می باشد و مشغول عیش و نوش
( است و توجّهی به وضع فلاکت بار دیگران ندارد)... .( 1
از (ابو)( 2) نصر خادم نقل می کند « خرائج » 118 - قطب راوندي رحمه الله در کتاب / 631
.140/ 256 ضمن ح 147 ، منتخب الأثر: 428 ح 9، إلزام الناصب: 2 / 36 ح 7، بحار الأنوار : 52 / -1 الکافی : 8
-2 بین قوسین در اصل کتاب نبود و ما آن را از مصدر اضافه کردیم همان طور که در غیبت شیخ طوسی رحمه الله و کشف
181 مراجعه کنید . / الغمّه نیز چنین است ، و براي اطّلاع بیشتر به کتاب معجم رجال الشیعه تألیف علّامه خوئی رحمه الله: 9
ص: 814
که گفت: خدمت صاحب الزمان ارواحنا فداه شرفیاب شدم در حالی که او در گهواره بود، به من فرمود:
صندل سرخ را بیاور . برایش بردم، آن گاه فرمود: آیا مرا می شناسی؟
عرض کردم: آري ، شما آقاي من و فرزند آقاي من هستید .
فرمود: از تو این را نپرسیدم.
عرض کردم: خودتان بیان کنید. فرمود:
أنا خاتم الأوصیاء، وبی یدفع اللَّه البلاء عن أهلی وشیعتی.
( من آخرین وصیّ پیامبرم، و خداوند بسبب من بلا و گرفتاري را از خانواده و شیعیانم برطرف می کند.( 1
مؤلّف رحمه الله گوید: در حدیث 21 بخش مناقب رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم ، و در حدیث 96 بخش مناقب امیر
مؤمنان علیه السلام ، و در حدیث 28 بخش مناقب امام صادق علیه السلام فضایلی از حضرت حجّت صلوات اللَّه علیه ذکر شده
است، به آنها مراجعه فرمایید.
به نقل از خطّ شهید قدس سره از امام صادق علیه السلام روایت « بحار الأنوار » 119 - علّامه مجلسی رحمه الله در کتاب / 632
( قیام قائم علیه السلام است.( 2 « نماز برپا گردید » « قد قامت الصلاه » نموده است که فرمود: مقصود از
از طاووس نقل کرده است که گفت: « بشاره المصطفی » 120 – طبري رحمه الله در کتاب / 633
( المهديّ جواد بالمال، رحیم بالمساکین، شدید علی العمّال... .( 3
مهدي (صلوات اللَّه علیه) در بذل مال بسیار بخشنده است، نسبت به فقرا و بیچارگان مهربان، و نسبت به کارگزاران سخت گیر
است... .
441 ح 12 ، تبصره الولی : 72 ح 39 ، منتخب الأثر: 360 ح 4 / 499 ، کمال الدین: 2 / 458 ح 3، کشف الغمّه: 2 / -1 الخرائج: 2
. 30 ح 25 ، غیبه طوسی : 148 / بحار الأنوار : 52
-2 این حدیث در ص 781 ح 91 گذشت .
. -3 بشاره المصطفی: 207 و 255 ، منتخب الأثر: 311 ح 4، عقد الدرر: 167 ح 10
ص: 815
خاتمه بخش :
در خاتمه این بخش ، مطالب سودمندي را براي استفاده عموم ذکر می کنیم:
1 - قسمتی از قصیده شیخ صالح بن عرندس را - که در مرثیه سرائی براي امام حسین علیه السلام و مدح و ثناي ائمه
که ضمّه « راء » اطهارعلیهم السلام است - در اینجا نقل می کنیم، و آن قصیده رائیّه مضمومه است ، یعنی آخر هر شعر با حرف
دارد ختم می شود، و گفته شده است که این قصیده در محفلی خوانده نمی شود مگر این که حضرت مهدي ارواحنا فداه در
آنجا حاضر می شود.
در آخر قصیده اش چنین فرموده است :
فَلَیْسَ لِاَخْذِ الثَّارِ اِلَّا خَلیفَهٌ
یَکُونُ لِکَسْرِ الدّینِ مِنْ عَدْلِه جَبْرُ
تَحُفُّ بِهِ الْاَمْلاكُ مِنْ کُلِّ جانِبٍ
وَیَقْدِمُهُ الْاِقْبالُ وَالْعِزُّ وَالنَّصْرُ
عَوامِلُهُ فِی الدَّارِعینَ شَوارِعٌ
وَحاجِبُهُ عیسی وَناظِرُهُ الْخِضْرُ
تُظَلِّلُهُ حَقّاً عِمامَهُ جَدِّهِ
إذا ما مُلُوكُ الصِّیْدِ ظَلَّلَهَا الْجَبْرُ
مُحیطٌ عَلی عِلْمِ النُّبُوَّهِ صَدْرُهُ
فَطُوبی لِعِلْمٍ ضَمَّهُ ذلِکَ الصَّدْرُ
هُوَ ابْنُ الْاِمامِ الْعَسْکَريِّ مُحَمَّدُ التْ
تَقِیُّ النَقِیُّ الطَّاهِرُ الْعَلَمُ الْحَبْرُ
سَلیلُ عَلیٍّ الْهادي وَنَجْلُ مُحَمَّدٍ الْ
جَوادِ وَمَنْ فی اَرْضِ طُوسٍ لَهُ قَبْرُ
عَلیِّ الرِّضا وَهُوَ ابْنُ مُوسَی الَّذي قَضی
فَفاحَ عَلی بَغْدادَ مِنْ نَشْرِه عَطْرُ
وَصادِقُ وَعْدٍ اِنَّهُ نَجْلُ صادِقٍ
اِمامٌ بِه فِی الْعِلْمِ یَفْتَخِرُ الْفَخْرُ
وَبَهْجَهُ مَوْلانا الْاِمامِ مُحَمَّدٍ
اِمامٍ لِعِلْمِ الْاَنْبیاءِ لَهُ بَقْرُ
سُلالَهُ زَیْنِ الْعابِدینَ الَّذي بَکی
فَمِنْ دَمْعِهِ یُبْسُ الْاَعاشیبِ مُخْضَرُّ
سَلیلُ حُسَیْنِ الْفاطِمیِّ وَحَیْدَرِ الْ
وَصِیِّ فَمِنْ طُهْرٍ نَمی ذلِکَ الطُّهْرُ
لَهُ الْحَسَنُ الْمَسْمُومُ عَمٌّ فَحَبَّذا الْ
اِمامُ الَّذي عَمَّ الْوَري جُودُهُ الْغَمْرُ
ص: 816
سَمِّیُ رَسُولِ اللَّه وارِثُ عِلْمِهِ
اِمامٌ عَلی آبائِه نَزَلَ الذِّکْرُ
هُمُ النُّورُ نُورُاللَّهِ جَلَّ جَلالُهُ
هُمُ التّینُ وَالزَّیْتُونُ وَالشَّفْعُ وَالْوِتْرُ
مَهابِطُ وَحْیِ اللَّهِ خُزَّانُ عِلْمِه
مَیامینُ فی اَبْیاتِهِمْ نَزَلَ الذِّکْرُ
وَأسْماؤُهُمْ مَکْتُوبَهٌ فَوْقَ عَرْشِهِ
وَمَکْنُونَهٌ مِنْ قَبْلِ اَنْ یُخْلَقَ الذَرُّ
وَلَوْلاهُمْ لَمْ یَخْلُقِ اللَّهُ آدَماً
وَلا کانَ زَیْدٌ فِی الْأنامِ وَلاعَمْرُو
وَلاسُطِحَتْ اَرْضٌ وَلا رُفِعَتْ سَما
وَلا طَلَعَتْ شَمْسٌ وَلا اَشْرَقَ الْبَدْرُ
وَنُوحٌ بِهِمْ فِی الْفُلْکِ لَمَّا دَعا نَجا
وَغیضَ بِهِمْ طُوفانُهُ وَقُضِیَ الْاَمْرُ
وَلَوْلا هُمْ نارُ الْخَلیلِ لَما غَدَتْ
سَلاماً وَبَرْداً وَانْطَفی ذلِکَ الْجَمْرُ
وَلَوْلا هُمْ یَعْقُوبُ ما زالَ حُزْنُهُ
وَلا کانُ عَنْ اَیُّوبَ یَنْکَشِفُ الضُّرُّ
وَلانَ لِداوُدَ الْحَدیدُ بِسِرِّهِمْ
فَقَدَّرَ فی سَرْدٍ یُحیرُ بِهِ الْفِکْرُ
وَلَمَّا سُلَیْمانُ الْبِساطُ بِهِ سَري
اُسیلَتْ لَهُ عَیْنٌ یَفیضُ لَهُ الْقِطْرُ
وَسُخِّرَتِ الرّیحُ الرَّخاءُ بِاَمْرِهِ
فَغُدْوَتُها شَهْرٌ وَرَوحَتُها شَهْرُ
وَهُمْ سِرُّ مُوسی وَالْعَصا عِنْدَ ما عَصی
اَوامِرَهُ فِرْعَوْنُ وَالْتَقَفَ السِّحْرُ
وَلَوْلاهُمْ ما کانَ عیسَی بْنُ مَرْیَمٍ
لِعازَرَ مِنْ طَیِّ اللُّحُودِ لَهُ نَشْرُ
سَري سِرُّهُمْ فِی الْکائِناتِ وَفَضْلُهُمْ
وَکُلُّ نَبِیٍّ فیهِ مِنْ سِرِّهِمْ سِرُّ
عَلا بِهِمْ قَدْري وَفَخْري بِهِمْ غَلا
وَلَوْلا هُمْ ما کانَ فِی النَّاسِ لی ذِکْرُ
مُصابُکُمْ یا آلَ طه مُصیبَهٌ
وَرُزْءٌ عَلَی الْاِسْلامِ اَحْدَثَهُ الْکُفْرُ
سَاَنْدُبُکُمْ یا عُدَّتی عِنْدَ شِدَّتی
وَاَبْکیکُمْ حُزْناً اِذا اَقْبَلَ الْعَشْرُ
وَاَبْکیکُمْ ما دُمْتُ حَیّاً فَاِنْ اَمُتْ
سَتَبْکیکُمْ بَعْدِي الْمَراثِیُ وَالشِّعْرُ
عَرائِسُ فِکْرِ الصَّالِحِ بْنِ عَرَنْدَسٍ
( قَبُولُکُمْ یا آلَ طه لَها مَهْرُ( 1
براي انتقام گرفتن خون مظلوم امام حسین علیه السلام کسی نیست جز حاکم عادلی که شکست دین با عدالت او جبران گردد
.
فرشتگان ؛ اطراف او را از هر طرف احاطه کنند، و پیشاپیش او عزت و
.421/ 17 ، المنتخب للطریحی: 345 ، المختار من کلمات الإمام المهدي علیه السلام: 1 / -1 الغدیر: 7
ص: 817
سربلندي و پیروزي در حرکت باشد .
کارگزاران او زره پوشانی هستند که در خیابان ها پراکنده اند، دربان او حضرت عیسی علیه السلام و سرپرست امورش
حضرت خضر علیه السلام است .
عمامه جدّش به حق و شایستگی بر سر او سایه می افکند ، وقتی که تاج ستم از سر پادشاهان کنار افتد.
سینه شریفش سرشار از علم نبوّت است، خوشا به آن علم که چنین سینه اي او را در بر گرفته است .
نام مبارکش محمّد است که مظهر تقوي و پاکی و پاکیزگی و راهنما و دانشمند است ، و او فرزند برومند امام عسکري علیه
السلام است .
سلاله پاك امام هادي و فرزند حضرت جواد، و آن امامی که قبر مبارك او در سرزمین طوس است .
یعنی علی بن موسی الرضا علیه السلام ، و او فرزند حضرت موسی بن جعفر است که از دنیا رفت و عطر پیکر شریفش فضاي
بغداد را عطرآگین نمود .
او امامی است که در وعده هایش صادق و فرزند امام صادق علیه السلام است، امامی که در علم و دانش فخر و شرف از او
کسب افتخار می کند .
او فرزند هفتم امام باقرعلیه السلام است، آن امامی که شکافنده علوم همه پیامبران است .
او فرزند زینت عبادت کنندگان است که بسیار گریه کرد، و از قطرات اشک چشمانش گیاهان خشک سرسبز شدند .
او فرزند حسین فاطمه و امیرالمؤمنین علیهم السلام است که وصیّ بلافصل پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم است ، پس این
شاخه پاك از ریشه پاك روییده و رشد نموده است .
و امام مجتبی علیه السلام که او را مسموم کردند عموي آن بزرگوار است، پس چه نیکو امامی است که جود و بخشش
فراوانش همه عالم را فرا گرفته است .
او همنام رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و وارث علم اوست، امام عزیزي که بر پدرانش قرآن نازل گشته است .
آنان نورند، نور خداوند بلندمرتبه ، و مراد از تین و زیتون و شفع و وتر که خدا در قرآن به آنان قسم یاد کرده ، آنها هستند .
ص: 818
آنان محلّ فرود آمدن وحی الهی، و خزانه دار علم پروردگارند، ذوات مبارکی هستند که در خانه هاي ایشان قرآن نازل گشته
است.
نام ایشان بر بالاي عرش خداوند نوشته شده، و پوشیده و پنهان گشته پیش از آنکه خداوند عالم ذر و ذرات عالم را بیافریند .
و اگر آنان نبودند خداوند آدم را نمی آفرید، و از زید و عمر اثري نبود.
و زمین گسترده نمی شد و آسمان برپا نمی گردید، خورشید نمی درخشید، و ماه نور افشانی نمی نمود.
نوح در میان کشتی با توسل به آنها چون خدا را خواند نجات یافت، و بواسطه آنان طوفان آرام گرفت و او به ساحل مقصود
رسید.
و اگر ایشان نبودند آتش ابراهیم خلیل هرگز بر او سرد و سلامت نمی گردید ، و شعله هاي برافروخته اش خاموش نمی شد .
و اگر ایشان نبودند غم و اندوه یعقوب برطرف نمی شد، و بلا و گرفتاري از ایوب دور نمی گشت.
و آهن براي داود به سرّ وجود ایشان نرم شد، و داود از آن حلقه ها زره هایی می ساخت که عقل و خرد در آن متحیّر می
ماند.
و اگر آنان نبودند هرگز آن بساط ، سلیمان را سیر نمی داد، و چشمه بر او جاري نمی شد و باران برایش نمی بارید.
و باد آرام مسخّر فرمان او نمی گشت که او را صبحگاهان به مسافت یکماه و شامگاهان به همان اندازه حرکت دهد.
سرّ کار موسی و این که عصایش هنگام سرپیچی فرعون سحر ساحران را از بین برد و اژدهایی شد که آنها را بلعید وجود
مبارك آنها بود.
و اگر ایشان نبودند هرگز عیسی بن مریم نمی توانست مردگان را از میان قبرها بعد از زنده کردن بیرون آورد و با آنها گفتگو
کند .
اسرار و فضایل ایشان در همه کائنات جریان دارد، و هر پیامبري در وجودش سرّي از اسرار آنها بود که می توانست معجزه
کند .
به برکت ایشان ارزش من بالا رفته ، و به واسطه آنان فخر من گران گشته، و اگر این بزرگواران نبودند هرگز یادي از من در
میان مردم نبود .
مصائب شما اي اهل بیت پیامبر ، مصیبت هایی سنگین است، و پیش آمد
ص: 819
ناگواري بر اسلام است که کافران پدید آوردند .
اي امید و سرمایه من هنگام سختی ها ، من بر شما ناله می کنم و وقتی دهه محرم فرا می رسد غم وجودم را می گیرد و بر
مظلومیّت شما گریه می کنم .
تا هنگامی که جان در بدن داشته باشم براي مصائب شما اشک می ریزم، و بعد از من این مرثیه ها و اشعار بر شما خواهند
گریست .
است، و قبولی شما اي اهل بیت پیامبر مهریّه این عروس است . « صالح بن عرندس » این اشعار عروس فکر
* * *
2 - حدیثی که مشتمل است بر دوستی ائمّه معصومین علیهم السلام ، و آن را ابراهیم بن محمّد نوفلی از پدرش - که خادم
حضرت رضا علیه السلام بود - از امام کاظم علیه السلام و آن حضرت از پدرانش علیهم السلام، از امیرالمؤمنین علیه السلام و
ایشان از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت نموده اند که فرمود :
کسی که دوست دارد خداوند تبارك و تعالی را ملاقات کند در حالی که به او روي آورد و از او رو برنگرداند باید ولایت تو
را اي علی داشته باشد.
و کسی که دوست دارد خداوند عظیم الشّأن را ملاقات کند در حالیکه از او خشنود باشد باید ولایت فرزندت حسن علیه
السلام را داشته باشد.
و کسی که دوست دارد خدا را ملاقات کند در حالیکه هیچگونه ترس و وحشتی نداشته باشد باید فرزند دیگرت حسین علیه
السلام را دوست داشته باشد.
و کسی که دوست دارد خدا را ملاقات کند در حالی که گناهانش آمرزیده باشد باید حضرت علی بن الحسین علیه السلام را
بر چهره آنها از » (1)« سیماهُمْ فی وُجُوهِهِم مِن أثَرِ السُجُود » : دوست داشته باشد. او از کسانی است که خدا درباره اش فرموده
. « اثر سجود نشانه اي آشکار است
و کسی که دوست دارد خداوند بلندمرتبه را ملاقات کند در حالی که به عنایت هاي او چشمش روشن گردد باید حضرت
محمد بن علی امام باقرعلیه السلام را دوست بدارد .
و کسی که دوست دارد خداي بزرگ را ملاقات کند در حالی که پرونده
. -1 سوره فتح ، آیه 29
ص: 820
اعمالش را به دست راست او دهند باید امام صادق حضرت جعفر بن محمد علیه السلام را دوست داشته باشد .
و کسی که دوست دارد خداوند تبارك و تعالی را ملاقات کند در حالی که پاك و پاکیزه باشد باید امام کاظم حضرت
موسی بن جعفر علیهما السلام را دوست داشته باشد.
و کسی که دوست دارد خداوند تبارك و تعالی را شادمان ملاقات کند باید حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام را
دوست داشته باشد.
و کسی که دوست دارد خدا را ملاقات کند در حالیکه از درجات بالایی برخوردار باشد و گناهانش به حسنات تبدیل شده
باشد باید امام جواد حضرت محمد بن علی علیه السلام را دوست داشته باشد.
و کسی که دوست دارد خدا را ملاقات کند و به آسانی به حسابش رسیدگی کند و او را به بهشت برین که عرض آن به
اندازه وسعت آسمان ها و زمین است و براي پرهیزگاران آماده شده وارد کند باید امام هادي حضرت علی بن محمد علیه
السلام را دوست بدارد.
و کسی که دوست دارد خدا را ملاقات کند و از رستگاران باشد باید امام عسکري حضرت حسن بن علی علیه السلام را
دوست داشته باشد.
ومن أحبّ أن یلقی اللَّه عزّوجلّ وقد کمل إیمانه وحسن إسلامه فلیتولّ الحجّه بن الحسن المنتظر صلوات اللَّه علیه.
و کسی که دوست دارد خدا را با ایمان کامل و اسلام نیکو ملاقات کند باید ولایت امام منتظر حضرت حجّه بن الحسن
صلوات اللَّه علیه را دارا باشد.
آنها پیشوایان هدایت و نشانه هاي تقوا و پاکی هستند، کسی که ولایت و دوستی این بزرگواران را داشته باشد من از طرف
( خداوند براي او بهشت را ضمانت می کنم.( 1
از امام صادق علیه السلام نقل فرموده است که فرمود: « محاسن » برقی رحمه الله در کتاب
من أحبّ أهل البیت وحقّق حبّنا فی قلبه جري ینابیع الحکمه علی
296 ح 125 به نقل از فضائل ابن شاذان: 166 (با کمی / 107 ح 80 و 36 / -1 صفوه الأخبار: مخطوط ، بحار الأنوار : 27
اختلاف) .
ص: 821
لسانه، وجدّد الإیمان فی قلبه، وجدّد له عمل سبعین نبیّاً وسبعین صدّیقاً وسبعین شهیداً وعمل سبعین عابداً عبداللَّه سبعین
( سنه.( 1
هر کس ما اهل بیت را دوست داشته باشد و دوستی ما را در دلش ثابت و استوار سازد، چشمه هاي حکمت بر زبان او جاري
شود، و ایمان در دلش تازه گردد و براي او عمل هفتاد پیامبر و هفتاد صدّیق و هفتاد شهید و هفتاد عابدي که خدا را هفتاد
سال عبادت کرده باشد بنویسند و تجدید کنند.
* * *
3 – مؤلّف رحمه الله در این بخش سه اشکال را مطرح می کند و سپس آنها را جواب می دهد:
اشکال اوّل اینکه : چگونه از جهت امکان و وقوع معقول است که شخصی تاکنون بیش از هزار سال عمر کرده و باقی باشد.
اشکال دوّم اینکه : چه لزومی دارد که امام علیه السلام در حال حاضر وجود داشته باشد؟
اشکال سوّم اینکه : وجود امام علیه السلام در حال غیبت چه فایده اي دارد؟
می فرماید : امّا از اشکال اوّل جواب می دهیم که : حضرت مهدي ارواحنا فداه اولین کسی نیست که در این عالم عمر طولانی
دارد و کسانی که عمر طولانی براي آنها در تاریخ ثبت شده مانند کیومرث و ذوالقرنین زیادند، اوّلی را گفته اند هزار و
ششصد سال و دوّمی یعنی ذوالقرنین سه هزار سال زندگی کرده اند .
و دیگر از معمرین که عمر طولانی داشته اند کسی است که اهرام مصر را بنا کرد، دیگري عناق دختر آدم، و عوج پسر عناق
است.
نقل شده است : عوج سه هزار و ششصد سال زندگی کرده است. « مجمع البحرین » در کتاب
درباره لقمان بن عاد - نه آن لقمانی که معاصر « اخبار الدول » در کتاب
. 90 ح 43 / -1 المحاسن: 46 (باب پاداش کسی که آل محمّدعلیهم السلام را دوست بدارد) ، بحار الأنوار : 27
ص: 822
داود پیامبر علیه السلام بود - می نویسد: او صاحب نسور( 1) و بقیه قوم عاد اوّل بود، عاد او را به همراه گروهی به حرم فرستاد
تا براي آمدن باران دعا کنند او درخواست کرد که بیشتر در دنیا باقی بماند، و عمري به اندازه عمر هفت کرکس اختیار کرد،
کرکس را در حالی که جوجه بود می گرفت و پرورش می داد و نگهداري می کرد، تا از دنیا می رفت، آنگاه کرکس
دیگري بجاي او می گرفت.
بین دانشمندان در عمر کرکس اختلاف شده است، بیشتر آنها بر این عقیده اند که پانصد سال این پرنده زندگی می کند، و
بنابراین عمر لقمان 3500 سال می شود، و در میان فرزندان آدم هیچکس غیر از او و عوج بن عناق این مقدار در دنیا عمر
نکرده است.
و گفته شده: او سه هزار و هشتصد سال زندگی کرده است، زیرا سیصد سال قبل از آنکه کرکس اوّل را بگیرد از عمر او
( گذشته بوده است.( 2
و همچنین عیسی و الیاس و خضر علیهم السلام سه بزرگواري که از اولیاء الهی و دوستان خدا می باشند، و نیز دجّال( 3) و
شیطان که از دشمنان خدا هستند از نظر کتاب و سنّت بقاء آنها ثابت و مسلّم است.
فإنَّکَ » حدیثی را مسلم در صحیح خود نقل کرده است که در باقی بودن دجّال صراحت دارد، و دلیل بر بقاء ابلیس آیه شریفه
4) است که خداوند او را تا ظهور دولت مهدي موعود ارواحنا فداه مهلت داده است. )« إلی یَوْمِ الْوَقْتِ المَعْلُوم × مِنَ المُنْظَرینَ
و بهتر از همه اینها استدلال به آیه شریفه اي است که اشاره به طعام عزیر پیامبر دارد که صد سال بعد از مردن او دوباره وقتی
خداوند او را
-1 نسور جمع نسر بمعناي کرکس و لاشخور است.
543 (با کمی اختلاف). / 559 ، کشف الغمّه: 2 / -2 رجوع کنید به کمال الدین: 2
.97/51 - 525 ، بحار الأنوار : 102 / -3 رجوع کنید به کمال الدین 2
. -4 سوره حجر ، آیه 37 و 38
ص: 823
زنده کرد هیچ گونه تغییري نیافته بود.
نگاه کن به خوراکی و آشامیدنی خود که » (1)« فَانْظُر إلی طَعامِکَ وَشَرابِکَ لَمْ یَتَسَنَّه » : می فرماید « سوره حجر ، آیه 37 » در
.« گذشتِ زمان هیچ گونه در آن تأثیري نداشته و هیچ تغییري پیدا نکرده است
و بسیار واضح است که هر طعامی وقتی در معرض هوا قرار گیرد با گذشت چند روز فاسد می شود، از اینکه طعام عزیز به
فرمان پروردگار با گذشت صد سال تغییر نکرده است نتیجه می گیریم که باقی ماندن انسانی که روح دارد و مقتضی حیات
( در آن هست هیچ اشکالی ندارد که حتی بیشتر از کسانی که در تاریخ عمر طولانی داشته اند زیست کند و باقی بماند .( 2
لَلَبِثَ فی × فَلَوْلا أنَّهُ کانَ مِن المُسَبِّحین » : و نیز براي امکان عمر طولانی می توان به این آیه شریفه استدلال کرد که می فرماید
می گوئیم : ، « و اگر یونس از تسبیح کنندگان نبود هر آینه در شکم آن ماهی تا روز قیامت می ماند » (3)« بَطْنِه إلی یَوْمِ یُبْعَثُون
اگر معقول نیست که انسانی بیشتر از همنوعان خود زندگی کند چگونه خداوند از امر محال خبر داده و فرموده است: یونس
( در شکم ماهی تا قیامت بهمان حال می ماند؟( 4
و بعد از تألیف کتاب به این استدلال برخورد کردم که امام منتظر ارواحنا فداه در مسجد سهله آن را به آیه اللَّه علّامه تبریزي
که این مطلب را عادتاً بعید می دانسته فرموده اند و اشکال او را با این استدلال برطرف نموده اند .
و امّا جواب از اشکال دوّم یعنی ضرورت وجود امام علیه السلام به دلیل نقلی و عقلی ممکن است، در دلیل نقلی از قرآن و
سنّت استفاده می کنیم.
. -1 سوره بقره ، آیه 259
351 باب 25 ذکر شده است ، به آنجا مراجعه کنید . / -2 تمام این قصّه در بحارالأنوار : 14
. -3 سوره صافّات ، آیه 143 و 144
ذکر شده است . « 379 باب 26 / بحار الأنوار : 14 » -4 این قصّه به طور کامل در کتاب
ص: 824
تَنَزَّلُ » : در استدلال به قرآن این آیه شریفه را - که در سوره قدر است - ذکر می کنیم که خداوند تبارك و تعالی فرموده است
. « فرشتگان به همراه روح که رئیس ایشان می باشد در آن شب فرود می آیند » 1) یعنی )« المَلائِکَهُ وَالرُّوحُ
که در آیه شریفه ذکر شده فعل مضارع است و آن ظهور در استمرار دارد که ابتداي آن زمان رسول اکرم « تَنَزَّلُ » : می گوییم
صلی الله علیه وآله وسلم بوده است و آنها در شب قدر همه امورات عالم و مقدّرات الهی را خدمت آن حضرت می آوردند و
بعد از آن حضرت باید این عمل ادامه داشته باشد، بنابر اعتقاد شیعه که قائلند در هر عصري امام معصوم وجود دارد هیچ
اشکالی پیش نمی آید، و فرود آمدن فرشتگان همه ساله به خدمت امام عصر ارواحنا فداه است، امّا بنا بر اعتقاد اهل سنّت که
قائل نیستند خلفاي آنها شایستگی فرود آمدن روح و آوردن مقدرات را نزد ایشان دارا می باشند اشکال وارد می شود ، و
چاره اي ندارند جز اینکه یا از ظهور فعل مضارع دست بردارند و یا ملتزم شوند که خلفاي آنها شایستگی نزول فرشتگان را
داشته اند و تا امروز نیز دارند، و یا از عقیده باطل خود برگردند و به عقاید حقّه شیعه اعتراف کنند، در حالی که آنها هیچ
( کدام از اینها را نمی پذیرند.( 2
در استدلال به سنّت ، این حدیث معروف نبوي را که در حدّ تواتر است و شیعه و سنّی آن را نقل کرده اند ذکر می کنیم :
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است:
( إنّی تارك فیکم الثقلین کتاب اللَّه وعترتی فإنّهما لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض .( 3
. -1 سوره قدر ، آیه 4
47 باب 3 مراجعه کنند . / -2 کسانی که توضیح بیشتري درباره آن می خواهند به بحار الأنوار : 25
. 226 ضمن ح 4 / -3 بحار الأنوار : 2
ص: 825
من در میان شما دو چیز گرانبها به امانت می گذارم، که یکی قرآن و دیگري اهل بیتم می باشند ، و هرگز این دو از یکدیگر
( جدا نمی شوند تا در کنار حوض کوثر مرا ملاقات کنند.( 1
می گوئیم: اینکه پیامبر فرموده است این دو همیشه باهم هستند و جدایی ندارند ظاهرش این است که همواره و در هر عصري
یکی از عترت پیامبر به عنوان امام معصوم در کنار قرآن وجود دارد، و این مطلب با اعتقادات شیعه که می گویند: همواره امام
معصوم بر روي زمین وجود دارد و هم اکنون نیز در حال حیات است ، سازش دارد ، و بنا بر اعتقاد اهل سنت که می گویند:
مهدي علیه السلام وجود فعلی ندارد و در آخر الزمان به وجود می آید ناقص و نارسا است .
در دلیل عقلی می گوئیم: شریعت و آئینی که می خواهد تا در روز قیامت استمرار داشته باشد لازم است حتماً در کنارش
کسی باشد که آن را حفظ کند و نیازي که بندگان خدا به افاضات پروردگار دارند به آنها برساند و واسطه فیض بین خالق
توانا و مخلوق ناتوان باشد، و این چیزي است که بخاطر آن یقین پیدا می کنیم که حتماً باید امام در هر زمان وجود داشته
باشد.
و در حدیث یازدهم از باب هشتم بطور گسترده تر به این موضوع اشاره شده است، به آنجا رجوع کنید.
پس حاصل کلام این شد که ناگزیر باید بپذیریم که وجود امام در هر عصر و زمانی ضرورت دارد، فقط جاي این سؤال براي
مخالف می ماند که بگوید وجود او در حال غیبتش چه اثر و فایده اي دارد؟ و این همان
إنّ ذلک یفهم » : می نویسد « جواهر العقدین » -1 سمهودي که یکی از علماي شافعی در قرن نهم و دهم می باشد در کتاب
یعنی حدیث ، «... وجود من یکون اهلاً للتمسّک به من أهل البیت و العتره الطاهره فی کلّ زمان وجدوا فیه إلی قیام الساعه
ثقلین بما می فهماند که در هر زمانی تا روز قیامت کسی از اهل بیت پیامبر وجود دارد که شایستگی دارد مردم به او متوسّل
. « پیام قرآن: ج 9 ص 75 » . شوند و از او پیروي کنند
ص: 826
اشکال سوّم است که در ابتداي این بحث مطرح کردیم و به آن از چند طریق جواب می دهیم:
1 - حضرت حجّت ارواحنا فداه در توقیع شریفی که در جواب اسحاق بن یعقوب صادر گردیده فرموده است:
امّا امر فرج بدست پروردگار است و کسانی که وقت خاصی را براي آن معین می کنند دروغگو هستند.
و امّا علّت وقوع غیبت، خداوند تبارك و تعالی فرموده است:
. (1)« یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لاتَسْألُوا عَنْ أشْیاءَ إن تُبْدَلَکُم تَسُؤْکُم »
. « اي کسانی که ایمان آورده اید از چیزهایی که وقتی فاش شود شما را غمناك نماید سؤال نکنید »
هیچ کدام از پدرانم نبوده اند مگر این که بیعت تحمیلی طاغوت زمان را در گردن داشته اند، ولی من در حالی خروج می
کنم که بیعت هیچ طاغوتی در گردنم نباشد.
وأمّا وجه الإنتفاع بی فی غیبتی فهو کالإنتفاع بالشمس إذا غیّبها عن الأبصار السحاب، وإنّی لأمان لأهل الأرض کما أنّ النجوم
( أمان لأهل السماء .( 2
و امّا کیفیت بهره برداري از وجود من در زمان غیبتم مانند بهره برداري از خورشید است وقتی که ابرها آن را از دیدگان مردم
.« پنهان کند، و من براي اهل زمین باعث امنیّت و آسایش می باشم( 3)، همان طور که ستارگان موجب امان براي اهل آسمانند
2 - پنهان بودن از چشم مردمان ضرري به کار پیشوایی و ریاست
. -1 سوره مائده ، آیه 101
181 ح 10 ، إلزام الناصب: / 92 ح 7 و 53 / 284 ، بحار الأنوار : 52 / 485 ، الإحتجاج: 2 / -2 الدرّه الباهره: 48 ، کمال الدین: 2
.441/1
-3 این مضمون احادیثی است که فرموده اند: اگر حجّت خدا بر روي زمین نباشد زمین اهلش را در خود فرو می برد، امام
باعث سکون و آرامش زمین است و آن را از تزلزل و اضطراب حفظ می کند، و مردم بر روي آن می توانند به راحتی زندگی
کنند .
ص: 827
نمی زند همان طور که در تاریخ مشاهده کرده ایم ، پادشاهی که در اوّل دنیا بوده ریاست و فیوضات او تا آخر دنیا جریان
داشته است.
( و در خبري وارده شده است که چهار پادشاه بر تمام دنیا ریاست داشته اند.( 1
3 - مردم این زمان که از نظر عقلی و میزان فهم و شعور و استعداد برتر از گذشتگانند( 2) لازم است که امتحان آنها شدیدتر و
سخت تر از امتحان گذشتگان باشد، و این ممکن نیست مگر با پنهان نمودن امام از دیدگان آنها، مانند معلّمی که کلاس
درس را براي مدتی رها می کند و دانش آموزان را تنها می گذارد، و بطوري که آنها متوجّه نشوند از دور نظارت می کند تا
ببیند آنها در غیاب او چه می کنند؟ آیا از غیبت او سوء استفاده می کنند یا به وظیفه خود به خوبی عمل می کنند و او را
گرچه غایب است از یاد نمی برند ؟ همان طور که شاعر می گوید:
إن کنت لستَ معی فالذکر منک معی
یراك قلبی و إن غیّبت عن بصري
والعین تبصر من تهوي وتفقده
وناظر القلب لایخلو عن الفکر
اگر چه تو با من نیستی یاد تو با من است ، ترا قلبم مشاهده می کند گرچه از دیده ام پنهانی.
چشم آنکه را که مایل است و از او دور شده می بیند ، و کسی که با دل دیگري را نظاره می کند از فکر او رها نمی شود.
ملک الدنیا مؤمنان وکافران، فالمؤمنان ذوالقرنین وسلیمان علیه السلام ، وأمّا الکافران فنمرود وبخت » . -1 الإختصاص: 259
دو مؤمن و دو کافر پادشاهی بر تمام دنیا داشته اند ، دو مؤمن ذوالقرنین و سلیمان ، و دو کافر نمرود و بخت النصر بوده .« نصر
اند .
یا أبا خالد انّ أهل زمان غیبته، القائلون بإمامته، المنتظرون لظهوره » : -2 ابو خالد کابلی گوید : امام سجّاد علیه السلام فرمودند
« ... أفضل أهل کلّ زمان، لأنّ اللَّه تعالی ذکره أعطاهم من العقول والأفهام والمعرفه ما صارت به الغیبه عندهم بمنزله المشاهده
، اي ابوخالد ؛ براستی اهل زمان غیبت آن حضرت که به امامت او معترفند و چشم به راه ظهور او هستند از مردم هر زمانی
برترند ، زیرا خداوند تبارك و تعالی آن قدر عقل و شعور و معرفت به آنان مرحمت فرموده است که غیبت نزد آنها به منزله
شهود گردیده است (یعنی غیبت تأثیري در عقیده و گفتار و کردار آنها نداشته و باعث ضعف و سستی آنها نشده است) .
. «48/ الإحتجاج : 2 »
ص: 828
و شاعر فارسی زبان دیگر گفته است:
یار من از دیده ها هر چند پنهان است لیک
در دل هر ذرّه خورشید رخش پیداستی
شور بلبل ناله قمري نواي عندلیب
غلغل سیل از هواي آن سُهی( 1) بالاستی
و اگر گفته شود : چرا امام زمان شما ظاهر نمی شود و مثل امامان دیگر دخالت در امور نمی کند و غیبت و پنهانی او چه
حُسنی و امتیازي دارد؟
در جواب می گوییم:
اوّلاً : بعد از آنکه دانستیم هیچ زمانی زمین بدون حجّت خدا نیست و امام معصوم همواره بر روي زمین وجود دارد و اگر
غایب شده سببی داشته که غیبت را بر او روا نموده و جایز ساخته است گرچه ما آن علّت را بطور کامل و مشروح نمی دانیم،
همان طور که ما علت آفرینش حیوانات موذي و حکمت گرفتار شدن خردسالان و بزرگسالان و چهارپایان را به امراض بطور
قطعی نمی دانیم.
و می گوییم: چون خداوند تبارك و تعالی حکیم و عادل است و هرگز کار قبیح انجام نمی دهد پس این کارها را از روي
حکمت انجام داده است، در مورد غیبت امام عصر ارواحنا فداه نیز همین جواب را می دهیم و می گوییم: غیبت آن حضرت
( حتماً علّتی و حکمتی و حُسنی دارد گر چه ما آن را بطور کامل و مبسوط ندانیم.( 2
ثانیاً : یکی از عللی که مانع ظهور شمرده شده ترس از ظالمان و ستمگران است، آنها او را از بکار گرفتن قدرت در اموري که
باید نفوذ قدرت کند مانع شده اند، و او بر جان خویش می ترسد که چنین تصرفاتی
-1 سهی ؛ نام ستاره اي است از ستارگان دبّ اکبر .
مراجعه کنید . «535/ کشف الغمّه: 2 » -2 براي توضیح بیشتر به کتاب
ص: 829
کند، و وقتی چنین است بر او لازم نیست به امر امامت قیام کند، و وقتی از دشمن هراسناك است لازم است خود را پنهان کند
مانند پنهان شدن پیامبر اکرم که یکبار در درّه اي بنام شِعب ابی طالب و بار دیگر در میان غاري صورت گرفت.
اگر گفته شود: احتمال دارد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بعد از انجام مأموریتی که بر او واحب بوده و رسالتی که
بعهده داشته پنهان گشته بخلاف امام که در هر عصري به وجود او نیاز است، دیگر اینکه پنهان شدن پیامبر صلی الله علیه وآله
وسلم زمانش طولانی نشد و مدّتش کوتاه بود به خلاف غیبت امام علیه السلام که قرنها ادامه پیدا کرده و هنوز به پایان نرسیده
است!
در جواب می گوییم: اولاً : مخفی شدن پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در میان شِعب( 1) در مکّ ه ، پیش از هجرت آن
حضرت واقع شده و هنوز دین و احکام آن به طور کامل بیان نشده بود .
ثانیاً : به فرض که از این کار فارغ شده باشد نسبت به اداره امور و اجراي احکام ، جامعه به وجود آن حضرت نیاز داشته است،
پس وقتی غیبت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم با نیازمندي به وجودش جایز باشد و سرزنش متوجّه کسانی شود که باعث
پنهان شدن او گردیدند نسبت به غایب شدن امام زمان ارواحنا فداه هم همین جواب را خواهیم گفت، و طولانی بودن یا کوتاه
بودن مدت غیبت که گفته شده اشکال صحیحی نیست ، زیرا غیبت ناشی از سبب آن ، که ترس از ستمگران است می باشد و
( تا وقتی که سبب باقی باشد غیبت باقی است ، و طولانی بودن مدت یا کوتاهی آن بستگی به آن سبب دارد.( 2
اگر گفته شود: ترس از ظالمان اگر آن حضرت را وادار به غیبت نموده
-1 شِعب ؛ به گردنه و گشادگی میان دو کوه و درّه گفته می شود .
190 با تفصیل بیشتر . / -2 بحار الأنوار : 51
ص: 830
لازم بود پدرانش نیز پنهان از دیدگان مردم زندگی کنند، زیرا آنها هم مانند او از ستمگران ترسناك بودند؟
در جواب می گوییم: پدرانش به امامت خویش تظاهر نمی کردند و تقیه را در مقابل دشمنان سپري براي حفظ جان خود قرار
داده بودند بخلاف امام عصر ارواحنا فداه که می خواهد مردم را به سوي خود دعوت کند، و بر علیه دشمنان با شمشیر قیام
( نماید، و با آنها که ایجاد رعب و وحشت می کنند جهاد کند.( 1
اگر گفته شود: چرا آن حضرت مانند پدرانش که دست به شمشیر نزدند و به تقیّه عمل کردند ظاهر نمی شود تا مردم از
وجودش بهره مند شوند، همان طور که از محضر امام صادق و امام باقرعلیهما السلام و سایر امامان علیهم السلام بهره برداري
کردند.
در جواب می گوییم: اگر امام عصر ارواحنا فداه آن گونه که شما می گویید ظاهر شود و او را بشناسند که فرزند امام
عسکري علیه السلام است، چون میان شیعه مشهور است و مخالفین می دانند که او تاج و تخت سلاطین را بر هم می زند، و
صفحه گیتی را از لوث وجود ظالمان پاك می کند و عالم را پر از عدل و داد می نماید، دشمنان آرام نمی گیرند و فوراً نقشه
قتل او را طراحی می کنند و او را از بین می برند، همان طور که با جدّ بزرگوارش امام حسین علیه السلام و فرزندان عمویش
که از اولاد امام حسن و امام حسین علیهما السلام بودند چنین کردند.
مگر نشنیده اید وقتی فرعون از طریق کاهنان خبردار شد مردي در بنی اسرائیل ظهور می کند که حکومت او را از بین می برد،
فوراً در طلب او بر آمد و جاسوس هاي فراوانی براي جستجو مأمور ساخت، و جماعتی را بر زنان باردار گماشت، و آنچه پسر
بدنیا آمد کشت و دخترها را زنده
536 مراجعه کنید . / 99 ، و کشف الغمّه: 2 / 192 ، براي توضیح بیشتر به بحار الأنوار : 52 / -1 بحار الأنوار : 51
ص: 831
نگهداشت.( 1) پس اگر غفلت و کمی بصیرت در میان نباشد هرگز ترس امام عصر ارواحنا فداه با ترس پدرانش قیاس نمی
شود.
اگر گفته شود: قبول کردیم سبب مخفی شدن امام و غیبت او از دشمنان بخاطر ترسی است که از آنها دارد، سبب غیبت آن
حضرت از دوستانش که معتقد به وجود او و امامتش هستند و اطاعت او را برخود واجب می دانند چیست؟
در جواب می گوییم: گفته شده در مورد دوستان ترس آن است که خبر او را منتشر سازند، و دشمنان از مکان او باخبر شوند،
ولی این اشکال نسبت به تمام شیعیان و دوستان آن حضرت درست نیست زیرا در میان آنان کسانی هستند که ضرر انتشار خبر
( را بخوبی می دانند، آنها اهل استقامت و کتمانند و هرگز چنین کاري نمی کنند.( 2
گفته شده است: سبب غیبت آن حضرت از دوستان نیز به دشمنان برمی گردد، یعنی وجود دشمنان سبب شده که امام علیه
السلام از دیده دوستانش نیز پنهان باشد ، ولی بر این وجه اشکال می شود که اگر چنین باشد لازم می آید تکلیفی که وجود
امام علیه السلام در آن لطف است از آنها ساقط شود، زیرا غیبت او به خاطر علّتی است که به آنها برنمی گردد و آنها نمی
توانند آن را از بین ببرند و برطرف کنند، پس لازم است تکلیفی که گفتیم از آنها ساقط گردد.
به اضافه اینکه ترس از دشمنان مانع ظهور کلّی می شود و از ظهور جزئی که براي بعضی از خواص صورت گیرد مانع نمی
شود.
و کسی نمی تواند اعتراض کند که این گونه ظهور هیچ فایده اي ندارد، و وقتی وجود امام فایده دارد که فرمان او براي همه
مطاع باشد و بطور
47 ح 15 مراجعه کنید . / -1 به بحار الأنوار : 13
.195/ -2 بحار الأنوار : 51
ص: 832
علنی تدبیر امور جامعه را به عهده بگیرد .
زیرا در جواب می گوییم: لازمه گفته شما این است که شیعه از هنگام شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام هیچ گونه نفعی از
( امامان خود نبرده باشند، زیرا آنان نسبت به همه امت حکومت ظاهري نداشتند و نافذ الأمر نبودند .( 1
( و گفته شده است: ما یقین نداریم که امام علیه السلام از نظر همه دوستانش غایب است، و براي هیچکس ظاهر نمی شود،( 2
چون هر کس از حال خودش خبر دارد و از دیگري بی خبر است. نسبت به کسی که امام علیه السلام براي او ظاهر شده
سقوط تکلیف در کار نیست( 3) ، و کسی که امام علیه السلام براي او ظاهر نشده، باید بداند ظاهر نشدن امام بخاطر امري
است که به خود او برمی گردد گرچه آن علّت را بطور تفصیل نداند، و تقصیر از طرف خود او می باشد، به همین جهت
تکلیف از وي ساقط نمی شود، و هنگامی که دانست با غیبت امام تکلیف همچنان بر او باقی است می فهمد که علّت ظاهر
نشدن امام او می باشد. و وقتی چنین شد او قدرت دارد سبب غیبت را که به او برمی گردد برطرف کند، و واجب آن است که
( آن را برطرف نماید.( 4
و بعد از آن ، ما قبول نداریم که دوستان آن حضرت در غیبت او از لطف امامت که وجود امام علیه السلام است بهره مند نمی
گردند ؛ بلکه وجود امام در غیبت او مانند ظهورش لطف است و فایده می بخشد، زیرا ما معتقدیم
540 مسأله پنجم . / 195 ، کشف الغمّه: 2 / -1 بحار الأنوار : 51
108 از سیّد بن طاووس نقل کرده که فرموده است : جمعیّت زیادي از شیعه و / -2 علّامه مجلسی رحمه الله در بحار الأنوار : 51
غیر شیعه حضرت مهدي (ارواحنا فداه) را ملاقات کرده اند ، و از دلائل و قرائن براي ایشان ثابت گشته که او امام زمان
(ارواحنا فداه) بوده است ، و اکنون اگر براي شیعیان به طور عموم ظاهر نیست مانع از آن نیست که جمعی از ایشان او را دیدار
کنند و از گفتار و رفتارش بهره مند شوند و از دیگران کتمان نمایند .
-3 منظور از تکلیف آن اموري است که ما از آن بی اطلاع هستیم، نزد امام به ودیعه نهاده شده یا ناقلان اخبار آنهارا کتمان
کرده اند و بما نرسیده است، ولی ما به آنها مکلّف هستیم ، زیرا باید از امام علیه السلام پرسید و علّت اینکه نمی توانیم از او
سؤال کنیم به خود ما برمی گردد و تقصیر از ناحیه ما است، باید آن مانع را برطرف کرد.
مراجعه کنید . « 538 و 541 / کشف الغمّه: 2 » -4 براي توضیح بیشتر به کتاب
ص: 833
امام علیه السلام از حال همه مردم باخبر است و بر رفتار آنها نظارت دارد، و مجالی نمی ماند که از طولانی بودن غیبت و
پنهان بودنش وجودش را باطل بدانیم و چون امري عجیب است آن را باور نکنیم، چه بسیار امور عجیبی را که مسلمانانی که
به اسلام اقرار نموده اند باور دارند که نظیري براي آنها نیست ، مانند بالا رفتن حضرت عیسی علیه السلام به آسمان چهارمین
- که اجمال آن در قرآن( 1) و تفصیل آن در روایات ذکر شده است - و امثال آن ، که غیبت امام زمان ارواحنا فداه عجیب تر
از آن نیست.
و نیز اگر تأخیر فرج و ظهور حضرت مهدي صلوات اللَّه علیه مستلزم انکار وجود آن حضرت باشد در مورد قیامت و مراحل
بعد از آن این انکار باید شدیدتر باشد ، زیرا در آن تأخیر بیشتري است در حالی که تمام پیامبران از حضرت آدم تا پیغمبر
خاتم صلی الله علیه وآله وسلم اُمّت هاي خود را به قیامت و مراحل بعد از آن بیم داده اند، و رسول اکرم صلی الله علیه وآله
وسلم فرموده است:
بعثت من و قیامت مانند این دو می باشد - و بین انگشت سبّابه و انگشت وسط را جمع کرد - ( 2) یعنی این قدر به هم نزدیک
هستند، در حالی که هنوز قیامت برپا نشده است. و اگر تنها تأخیر در امر فرج ، و بعید دانستن ظهور از نظر مردم سبب انکار
آن باشد پس تأخیر در امر قیامت سزاوارتر است که باعث انکار آن باشد.
و اگر به امکان آن اقرار کردند و دلیلی بر آن مطالبه کردند کافی است آنچه گفتیم که در هر عصر و زمانی واجب است امام
معصومی که یقین به عصمت او داشته باشیم وجود داشته باشد، و هر کسی جز او در این دوران امامت را براي خودش ادعا
کند ادعاي او باطل و بی اساس است، اینها را از نظر عقلی ثابت کردیم .
. -1 سوره آل عمران: 55 ؛ سوره نساء ، آیه 157 و 158
. 124 ح 23 / 256 ح 36 ، و 77 / 263 ح 12 و ص 301 ح 31 ، و ج : 16 / -2 بحار الأنوار : 2
ص: 834
امّا از راه نقل: اخبار و روایاتی که از طریق شیعه درباره صفات و مشخصات آن حضرت به ما رسیده در حدّ تواتر است و از
طریق اهل سنّت روایات فراوانی درباره امام عصر ارواحنا فداه نقل شده و تنها ذکر این روایت معروف و مشهور از جهت دلیل
کافی است :
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است:
لو لم یبق من الدنیا إلّا یوم واحد لطوّل اللَّه ذلک الیوم حتّی یخرج رجل من ولدي یواطئ إسمه إسمی وکنیته کنیتی یملأ
( الأرض قسطاً وعدلًا کما ملئت ظلماً وجوراً.( 1
اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند خداوند آن روز را آن قدر طولانی می گرداند تا مردي از فرزندان من که نام و کنیه
اش نام و کنیه من است خروج کند و جهان را پر از عدل و داد فرماید همان طور که از جور و ستم پر شده باشد.
همان طور که مؤلّف محترم رحمه الله فرموده اند ؛ نمی توان رؤیت امام علیه السلام را بطور مطلق رد کرد و منکر آن شد، زیرا
معناي غیبت آن حضرت این نیست که آن بزرگوار در عصر غیبت یک وجود خیالی و رؤیایی دارد، یا در میان چاهی مخفی
شده است و با هیچ کس هیچ گونه ارتباطی ندارد، بلکه مراد از غیبت این است که امام علیه السلام از نظر ما پنهان گشته
بطوري که او را نمی شناسیم .
آن حضرت بر روي همین کره خاکی زندگی می کند، در میان مردم رفت و آمد دارد، در بازارها راه می رود، در مشاهد
مشرفه و مزار اجداد طاهرینش علیهم السلام حاضر می شود، در بعضی از مجالس دوستانش تشریف می برد و قدم بر فرش
هاي آنان می گذارد، همه ساله در مراسم حج شرکت می کند، بیچارگان را دستگیري و اشخاص سرگردان و گم گشته را
راهنمایی می نماید، او همه را می بیند و می شناسد، ولی مردم او را می بینند و نمی شناسند، همانند حضرت یوسف علیه
السلام که برادرانش با آنکه فرزندان پیغمبر بودند با آن حضرت گفتگو و داد و ستد می کردند امّا او را نمی شناختند تا آنکه
خود را به آنها معرفی کرد.
و حاصل کلام این است که رؤیت امام علیه السلام امري ممکن است و هیچ گونه منافاتی با غیبت آن حضرت ندارد، ولی
رؤیتی است که با شناختن او همراه نیست. کسی نمی تواند ادّعا کند من او را هرگاه بخواهم می بینم و به خوبی می شناسم، و
در تشرّفات معتبري که نقل شده شناختن آن حضرت یا از روي قرائن بوده - مانند کرامات و معجزاتی که از غیر امام معصوم
صادر نمی شود و بعد از تشرف با خودش گفته حتماً او امام عصر (ارواحنا فداه) بوده است - و یا به معرفی خود امام صورت
گرفته است ، مانند قضیّه علاّمه حلی رحمه الله که وقتی از آن شخص ناشناس پرسید : آیا در زمان غیبت کبري می توان
حضرت صاحب الأمر (ارواحنا فداه) را دید؟ در جواب فرموده بود: چگونه نمی توان او را دید و حال آنکه دست او در میان
دست تو است؟
36 ، حلیه الأولیاء: / 376 ، سنن ترمذي : 2 / 188 ، ذخائر العقبی: 136 ، مسند احمد: 1 / 388 ، کنز العمّال: 7 / -1 تاریخ بغداد: 4
. 325 ، ینابیع المودّه: 488 و 490 ، البیان فی أخبار صاحب الزمان علیه السلام : 129 / 75/5 ، فرائد السمطین: 2
ص: 835
فضائ